چرا از واژههای بیگانه استفاده میکنیم؟ / با فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی آشنا بشوید
یکی از مسائل مهم که باعث عدم استقبال مردم از واژههای جایگزین فرهنگستان میشود، کمبود تمایل قشر جوان جامعه به استفاده از این واژههاست. چنانکه این نسل، علاوهبر رد واژههای جایگزین، بعضا بین واژههای فارسی و واژههای بیگانه، برتری را به واژههای بیگانه میدهند؛ چنانکه بهعنوان مثال بهجای واژه ناامن از واژه «اینسکیور» استفاده میکنند.
فرارو- مهدی دهقان؛ فرهنگستان زبان و ادب فارسی تاریخچه بهنسبت دور و درازی دارد. این فرهنگستان با هدف حفظ و اشاعه زبان فارسی بنیان گذاشته شد.
به گزارش فرارو، در سالهای اخیر و با حاشیهسازی در مورد بعضی از واژههای جایگزین که فرهنگستان انتخاب کرده بود، نام و عملکرد فرهنگستان بیشتر از پیش زیر ذرهبین قرار گرفته است. با اینوجود بهنظر میرسد که آشنایی بیشتر با این فرهنگستان، علاوهبر رفع ابهامات در بهبود عملکرد آن نیز دخالت خواهد داشت.
تاریخچه فرهنگستان زبان و ادب فارسی
رفتهرفته و با برقراری ارتباط با سایر ملل جهان، تعدادی از واژههای بیگانه وارد زبان فارسی شدند. این مسئله باعث شد تا ضرورت نگهداری از زبان فارسی به دغدغهای عمومی بدل شود. اولین بار در زمان ناصرالدین شاه بود که ضرورت توجه ویژه به زبان فارسی به رسمیت شناخته شد. در سال 1281 خورشیدی بود که به دستور مظفرالدینشاه قاجار اولین انجمن برای نگهداری از زبان فارسی تاسیس شد. کلماتی از قبیل «راهآهن» حاصل این دوره از تاریخ هستند که با انتشار در روزنامههای رسمی رفتهرفته جایگاه خودشان را در زبان فارسی پیدا کردند. این انجمن در نهایت به تعطیلی کشیده شد.
در ادامه مجامع مختلف در راستای نگهداری از زبان فارسی تشکیل شدند و کمکم جانشینهایی برای واژههای بیگانه علمی و غیرعلمی اختیار شد. به دستور رضاشاه، وزارت جنگ موظف شد تا با همکاری دیگر نهادهای رسمی کشور، برای لغات نظامی بیگانه معادلهایی پیدا کند. واژههایی از قبیل: هواپیما، فرودگاه، خلبان، گردان و... حاصل فعالیتهای آن دوره از تاریخ معاصر ایران هستند.
در سال 1314، محمدعلی فروغی، بهشکل رسمی فرهنگستان زبان فارسی را تاسیس کرد و با بهرهگیری از عدهای از اهالی فن، در راستای حفظ و اشاعه زبان فارسی کوشید. فروغی در سال 1317 برکنار شد و در نهایت دوباره در سال 1320 به خدمت گماشته شد. همچنین از سال 1325، ریاست فرهنگستان به ملکالشعرا بهار سپرده شد. در نهایت فرهنگستان در سال 1342 تعطیل شد.
در ادامه و در سال 1347، به دستو محمدرضاشاه پهلوی، فرهنگستان برای بار دوم فعالیتش را از سر گرفت. این فرهنگستان تا انقلاب سال 57 به فعالیتش ادامه داد و در نهایت با انقلاب 57 فعالیت آن متوقف شد.
پس از تعدیل چندساله فرهنگستان، نهایتا در سال 1368، اساسنامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی به تصویب رسید و در سال 1369 بهطور رسمی فعالیتش را آغاز کرد. حسن حبیبی بهعنوان اولین رئیس فرهنگستان انتخاب شد و پساز او، غلامعلی حداد عادل این منصب را عهدهدار شد. از اعضای برجسته فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی باید به بهمن سرکاراتی، احمد تفضلی، ژاله آموزگار و... اشاره کرد.
فعالیت فرهنگستان زبان و ادب فارسی
در طول سالهای گذشته، فعالیتهای فرهنگستان باعث به وجود آمدن حواشی بسیار زیادی شده است. این مسئله باعث شده تا شوخیها و انتقادات زیادی به سمت فرهنگستان زبان و ادب فارسی روانه بشوند.
عدهای نیز دراینبین، حضور حداد عادل را بهعنوان ریاست فرهنگستان مورد نقد قرار داده و او را بهعنوان فردی که فرهنگستان با نام او شناخته میشود، دارای صلاحیت ندانستهاند. از طرف دیگر باوجوداینکه تعداد واژههای جایگزین شده توسط فرهنگستان کم نیست، اما تعداد بهنسبت کمی از آنها وارد ادبیات عموم مردم ایران شده است. البته نمیتوان فرهنگستان را مقصر اصلی این اتفاق دانست. بههرحال واژههای جدید برای ورود به ادبیات عمومی یک کشور نیاز به تبلیغ و گذر زمان دارند.
از طرف دیگر، متاسفانه در سالهای اخیر، پذیرش عمومی مردم نیز نسبت به واژههای جایگزین کمتر شده است و این مسئله را نمیتوان بهتنهایی به عهده فرهنگستان گذاشت. افزایش تعداد و گسترش پهنای رسانههای جمعی، نبود تبلیغات و همت کافی، عدم آموزش مناسب در سنین پایین و بسیاری از مسائل دیگر، ظرفیت واژهپذیری را در مردم ایران کاهش داده است.
یکی از مسائل مهم که باعث عدم استقبال مردم از واژههای جایگزین فرهنگستان میشود، کمبود تمایل قشر جوان جامعه به استفاده از این واژههاست. چنانکه این نسل، علاوهبر رد واژههای جایگزین، بعضا بین واژههای فارسی و واژههای بیگانه، برتری را به واژههای بیگانه میدهند؛ چنانکه بهعنوان مثال بهجای واژه ناامن از واژه «اینسکیور» استفاده میکنند.
ذکر این نکته ضروری است که پساز حمله اعراب به ایران نیز اکثر واژههای عربی بهوسیله افرادی وارد ادبیات فارسی شد که صحبت و نگارش به زبان عربی را عملی فرهیختهمآبانه میدانستند. امروزه نیز بنابه شرایط جامعه ایران، گویا استفاده از واژههای بیگانه به نوعی اظهارفضل بدل شده است که این مسئله تمایل واژهپذیری نسل جوان ایران را کاهش میدهد.
بههرحال بهنظر میرسد که نجات زبان فارسی از واژههای بیگانه نیاز به نوعی همکاری همگانی جدی و فارغ از سازمان و نهادهای دولتی دارد؛ دراینبین وظایف فرهنگستان زبان و ادب فارسی نیز بههیچعنوان کوچک و کم بهنظر نمیرسند.