کور شدن پسر ۱۷ ساله بالای سر جسد پدرش/ با پلیس تماس گرفتم تا علت مرگ روشن شود
رسیدگی به پرونده نابینا شدن پسر ۱۷ساله در حالی در دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد که عموی وی به عنوان متهم منکر هر گونه درگیری و دخالت در این ماجرا شد.
اوایل سال ۱۴۰۴ گزارش یک درگیری خونین در ملارد به مأموران پلیس اعلام شد.
به گزارش ایران، پس از حضور مأموران در محل و بررسیهای اولیه مشخص شد که درگیری میان عمو و برادرزاده بالای سر جسد پدرش رخ داده است.
پسر مجروح به بیمارستان منتقل شد و تحت درمان قرار گرفت اما پزشکان اعلام کردند چشم چپ بیمار به علت شدت جراحت با جسم نوک تیز نابینا شده و باید تخلیه شود.
پس از این حادثه وی از عمویش شکایت کرد و در تشریح ماجرا گفت: «از چند سال پیش پدرم از کارافتاده شد و در بستر بیماری بود و هیچکس حتی عمویم هم به ما سر نمیزد. صبح روز حادثه پدرم با ایست قلبی از دنیا رفت و من به ناچار موضوع را به عمویم گفتم. چند دقیقه بعد او به خانهمان آمد و به جای دلداری شروع به داد و فریاد کرد و مادرم را مسبب مرگ پدرم دانست، بعد به یکباره از آشپزخانه چاقویی برداشت و سراغ مادرم رفت، من به دفاع از مادرم جلویش ایستادم که عمویم با چاقو ضربهای به چشمم زد و دیگر جایی را ندیدم.»
در ادامه مرد ۵۰ساله بازداشت شد و با تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه ۲ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت؟
در ابتدای این جلسه پسر نوجوان خواستار قصاص چشم عمویش شد. سپس متهم به جایگاه رفت و گفت: «من اتهامم را قبول ندارم چراکه اصلاً برخوردی با برادرزادهام نداشتم و نمیدانم چطور چنین شکایتی را مطرح کرده است.»
قاضی از متهم پرسید: «اگر شما درگیری نداشتی چرا با پلیس تماس گرفتی؟»
متهم جواب داد: «تماس گرفتم تا علت مرگ برادرم روشن شود.»
بعد از آن وکیل شاکی به جایگاه رفت و گفت: «متهم در حالی منکر نقص عضو برادرزادهاش است که پیش از جلسه رسیدگی به پرونده با من تماس گرفت و گفت خودرویی دارد که میتواند آن را به نام برادرزادهاش کند تا شکایتش را پس بگیرد.»
متهم در پاسخ به وکیل شاکی گفت: «من اصلاً نمیدانم وکیل شاکی درباره چه چیزی صحبت میکند، چون نه من تماس گرفتم و نه چنین پیشنهادی دادم.»
با پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.