اگر گفتید چرا جهیزیه منجر به قتل شد؟
فاصله واقعیت اجتماعی از یک جهیزیه ایدهآل که در ذهن جوانان وجود دارد تا دسترس پذیر بودن آن قابل بررسی است؛ اگرچه برخی افراد از تجملگرا شدن جوانان سخن میگویند؛ اما جامعه شناسان «نداشتن» را در برابر «نخواستن» قرار میدهند.
فرارو- مسئله این نیست که نسل پستمدرن نمیتواند عاشق شود و در ادامه ازدواج کند؛ مشکل این است که پیچیدگیهای اجتماعی امروز به جایی رسیده که اختلافی کوچک بر سر جهیزیه به خشونت میانجامد و حتی منجر به قتل برادرِ عروس توسط داماد میشود.
به گزارش فرارو، چند روز پیش، دعوای خانواده عروس و داماد بر سر خرید ماشین لباسشویی به خشونت کشیده و در این درگیری، برادر عروس کشته شد. در مقابل، اسناد تاریخی تصویر متفاوتی ارائه میدهند؛ سندی ۱۰۰ ساله نشان میدهد جهیزیه آن زمان تنها شامل وسایل ساده و ضروری مانند قوری و قندان بود و ارزش کل آن ۱۴۶۵ ریال میشد. این مقایسه تفاوتها را روشن میکند؛ شاید در نگاه اول بحث تجملگرایی مطرح شود، اما مشکل امروز تنها این نیست.
مشکل این است که حالا همان ۱۴۶۵ ریال گذشته هیچ ارزشی ندارد. اگر بحث بر سر معادلگیری است آیا جوانان میتوانند درآمدی معادل آن داشته باشند تا لوازم حداقلی زندگی را مهیا کنند؟ آیا میتوان با وجود امکانات موجود، به سبک گذشته جهیزیه تهیه کرد و به قول بزرگترها زندگی مشترک را ساده آغاز کرد؟
جهیزیه چطور میتواند تجملاتی نباشد؟
مصرفگرایی و تجملگرایی در جامعه امروز، به ویژه در فضای رسانهها و شبکههای اجتماعی، غیرقابل انکار است. با این حال، وقتی بحث جهیزیه با تجملگرایی پیوند میخورد، برخی نکات مهم کمتر دیده میشوند. در درجه اول باید پرسید جهیزیه چیست؟ هدف از جهیزیه تأمین اسباب و وسایل ضروری برای آغاز زندگی مشترک است. از نگاه معصومه گلمحمدی، دبیر کارگروه فقه انجمن ایرانی مطالعات زنان، «هدف اولیه جهیزیه تأمین وسایل ضروری برای آغاز زندگی مشترک بود، مانند تختخواب، ظروف و لباس، نه ایجاد رقابت یا چشم و همچشمی».
اما وقتی لیست اسباب لازم برای شروع زندگی و قیمتهای آنها در بازار لوازم خانگی بررسی میشود، بسیاری از این وسایل نسبت به درآمد جوانان امروز، لوکس به نظر میرسند. طبق گزارشی از تجارتنیوز، «تورم در مواد اولیه صنایع لوازم خانگی بین ۳۰۰ تا ۷۰۰ درصد برآورد میشود؛ رقمی بسیار بالاتر از نرخ تورم رسمی که بین ۴۰ تا ۵۰ درصد اعلام شده است.» بنابراین، به گفته افشین، جوان 41 ساله که تازه ازدواج کرده: «هزینههای جهیزیه ماهیت آن را به سطحی رسانده که خرید حتی وسایل ضروری در نگاه اول لوکس به نظر میرسد.»
رسانهها و شبکههای اجتماعی نیز در شکلدهی این تصویر بیتقصیر نیستند؛ انتشار لیستهای جهیزیههای گرانقیمت باعث ایجاد ذهنیت با مفهوم ضرورت خرید لوکس میشود، در حالی که بسیاری از خانوارها توان خرید آن لوازم را ندارند و در واقعیت اجتماعی نیز چنین چیزی وجود ندارد.
البته این بدان معنا نیست که خانوادهها علاقهای به جهیزیه تجملاتی ندارند، اما به زعم ناصر فکوهی، انسانشناس، «ما شاهد کاهش مصرف هستیم و این از سر «نداشتن» است، نه از سر «نخواستن»». ویدا، همسر افشین در این مورد میگوید: «در لیست جهیزیهام خیلی لوازم رویایی وجود داشت؛ ما دقیقا شبی که جنگ شد ازدواج کردیم، و هر هفته که برای خرید لوازم خانه رفتیم یکی از رویاهایم از لیست پر کشید و رفت. حالا با تمام پولی که برای جهیزیه داشتیم چند قلم مهم را خریدهایم و مثلا حتی تلویزیون نداریم.»
بنابراین، واقعیت این است که تصویر ارائهشده این باور را ایجاد میکند که خانوادهها در بدو زندگی مشترک خانه خود را با جهیزیههای لوکس تجهیز میکنند، در حالی که این امر بیشتر ناشی از فشار رسانهای است تا انتخاب زوجهای جدید.
از سوی دیگر، ممکن است برخی افراد استدلال کنند که جوانان میتوانند با حداقلیها زندگی مشترک خود را آغاز کنند، اما مشکل این است که حداقلیهای نسل گذشته نسبتاً ارزان و قابل دسترس بودند، در حالی که حداقلیهای امروز در ایران گران و برای تهیه دشوار هستند. برای مثال، سندی ۱۰۰ساله نشان میدهد قندان و توتون حداقلیهای آن دوران بودند و تهیه آنها آسان بود، اما امروز حداقلهای لازم، از جمله قاشق و چنگال، هزینهبر شدهاند و نمیتوان بدون آنها زندگی مشترک را شروع کرد. افشین در این مورد گفت: «وقتی برای خرید لوازم پلاستیکی رفتیم و تعداد معدود لوازمی که برای تمیزکاری خانه نیاز داشتیم را تهیه کردیم نزدیک به ده میلیون هزینه شد. این مبلغ نصف حقوق خانمم بود.»
به این ترتیب، تجملگرایی واقعی زمانی رخ میدهد که خرید وسایل لوکس و اضافی جای وسایل ضروری را بگیرد. فشار فعلی بر جوانان در تهیه جهیزیه بیش از هر چیز ناشی از شرایط اقتصادی و فشار رسانهای است. از طرفی خرید جهیزیه تجملاتی مختص به طبقهای خاص از جامعه شده است که این به تنهایی برای جامعه مخاطرهانگیز است. ناصر فکوهی در این زمینه هشدار میدهد: «مصرف بالا روشن است تنها به وسیله گروه خاصی از افراد یک جامعه میتواند انجام شود؛ یعنی بهعبارت دیگر سلسلهمراتبی شدن مصرف، سبب سلسلهمراتبی شدن موقعیت شهروندی در آن کشور میشود و این امر باعث از میان رفتن انسجام ملی و شکننده شدن آن کشور در برابر یورشهای بیرونی یا درونی میشود.»
حداقلهای زندگی؛ از گذشته تا امروز
افشین، ۳۹ ساله، گفت: «بیست سال است که خانواده و اقوام مدام میپرسند چرا ازدواج نمیکنی؟ آنها میگویند ما هم از صفر شروع کردیم و زندگیمان را ساختیم. مادرم همیشه تعریف میکند که با یک دست رختخواب و چند ظرف ساده به خانه پدرم آمد. اما این حرفها برای دهه سی است، نه امروز.»
حرفهای افشین، تصویری از شکاف نسلی در درک مفهوم شروع زندگی را نشان میدهد. در گذشته، خانهای بدون یخچال یا ماشین لباسشویی، خانواده را با خلا مواجه نمیکرد اما امروز چنین چیزی منطبق با سبک زندگی مدرن نیست. دنیای جدید با ریتمی تندتر حرکت میکند. وقتی در جامعه زن و مرد هر دو شاغلاند و زمان شستن لباس با دست یا نگهداری مواد غذایی بدون یخچال وجود ندارد نمیتوان توقع داشت زندگی مشترک را بدون یخچال آغاز کرد.
بنابراین جدای از بحث تغییر ذائقه و میل به تجمل، مسئله امکانات امروزی در مقایسه امکانات گذشته مطرح است در عصر حاضر بخشی از امکاناتی که برای نسلهای گذشته تجمل به حساب میآیند تبدیل به حداقلهای بقا و نظم زندگی شدهاند. همانطور که جامعهشناسان اشاره میکنند، «انسان مدرن، به ابزارهای رفاهی وابسته است، چون ساختار زندگیاش بدون آنها از هم میپاشد.» آنتونی گیدنز، جامعه شناس بریتانیایی نیز در مقالات خود اشاره میکند: «عصر مدرن، هم فرصتساز و هم ریسکزاست: انتظارات زندگی بالا رفته اما عدمقطعیتها نیز افزایش یافتهاند؛ وقتی جوانی از خرید یک یخچال مطمئن نیست، انگیزهاش برای پذیرش ریسکهای آغاز زندگی مشترک بهشدت افت میکند.»
از طرفی در دهههای گذشته، نسبت درآمد به هزینههای زندگی سازگارتر بود. اما در شرایط فعلی، نوسان ارز، تورم سنگین و نبود چشمانداز روشن اقتصادی، حتی خرید ابتداییترین وسایل را به رؤیا تبدیل کرده است. طی ۸ سال اخیر درحالی که درآمد خانوارها حدود ۱۲.۵ برابر شده، اما طی این مدت قیمت اقلام سفره خانوار به طور میانگین بیش از ۲۰ برابر شدهاند. بنابراین مقایسه نسلها در این زمینه، بدون توجه به تغییر شرایط اقتصادی و اجتماعی، تصویری ناعادلانه از جوانان امروز ارائه میدهد.