ترنج موبایل
کد خبر: ۹۳۶۴۲۷

سوریه؛ میدان زورآزمایی عریان میان آنکارا و تل‌آویو

پیام سفر فیدان، گولر و کالین به دمشق برای تل‌آویو چه بود؟

پیام سفر فیدان، گولر و کالین به دمشق برای تل‌آویو چه بود؟

تنش ترکیه و اسرائیل وارد مرحله‌ای راهبردی و چندلایه شده است. آنکارا با سفر کم‌سابقه مقامات ارشد به دمشق، اسرائیل را به نقش‌آفرینی در بن‌بست ادغام نیروهای دموکراتیک سوریه متهم کرده و ثبات سوریه را حیاتی دانسته است. سوریه به میدان اصلی زورآزمایی تبدیل شده و هر خطای محاسباتی می‌تواند بحران منطقه‌ای و حتی شوک جهانی ایجاد کند.

تبلیغات
تبلیغات

فرارو– کمال اوزتورک، تحلیلگر ارشد مسائل خاورمیانه در الجزیره نت

به گزارش فرارو به نقل از الجزیره نت، در شرایطی که تنش میان اسرائیل و ترکیه رو به شدت گذاشته است، سه تن از برجسته‌ترین مقامات ارشد ترکیه در سفری بی‌سابقه راهی دمشق شدند؛ سفری که از تحولی قابل‌توجه در معادلات منطقه‌ای حکایت داشت.

در این چارچوب، هاکان فیدان وزیر امور خارجه ترکیه، یاشار گولر وزیر دفاع و ابراهیم کالین رئیس سازمان اطلاعات ملی ترکیه با حضور در پایتخت سوریه، پیام‌هایی روشن، صریح و قدرتمند را منتقل کردند. این سفر کمتر از ده روز پیش از پایان مهلتی انجام شد که به «نیروهای دموکراتیک سوریه» برای پایبندی به توافق ۱۰ مارس داده شده بود.

در همین ارتباط، هاکان فیدان تاکید کرد دلیل اصلی عدم پایبندی «نیروهای دموکراتیک سوریه» به این توافق، هماهنگی و همکاری آن با اسرائیل است. او در این‌باره گفت:  این واقعیت که بخشی از فعالیت‌های نیروهای دموکراتیک سوریه با هماهنگی اسرائیل اداره می‌شود، در حال حاضر به مانعی بزرگ در برابر گفت‌وگوهای جاری با دمشق تبدیل شده است.»

در منطقه‌ای که نیروهای اسرائیلی اکنون تنها در فاصله‌ای حدود سی کیلومتری از پایتخت سوریه مستقر شده‌اند، فیدان برای نخستین‌بار اتهاماتی صریح و مستقیم را با این سطح از شفافیت متوجه اسرائیل کرد. او پیش‌تر نیز در اظهاراتی تلویزیونی، مشکلات مربوط به ادغام «نیروهای دموکراتیک سوریه» در ساختار دولت سوریه را به نقش‌آفرینی اسرائیل پیوند داده بود. با این حال، مهم‌ترین بخش سخنان فیدان در دمشق بیان شد؛ جایی که او جمله‌ای عمیقاً معنادار و راهبردی را بر زبان آورد: «ثبات سوریه به معنای ثبات ترکیه است و این مسئله برای ما از اهمیت حیاتی برخوردار است.»

سه‌ضلعی تازه در شرق مدیترانه؛ مهار ترکیه با دیپلماسیِ نمایش

هنوز هواپیماهای حامل هیأت ترکیه به‌طور کامل بر باند فرودگاه آنکارا ننشسته بودند که اسرائیل از اقدامی متقابل پرده برداشت. در همین چارچوب، تصاویری در رسانه‌ها منتشر شد که نخست‌وزیر یونان و رئیس‌جمهور قبرس را در تل‌آویو نشان می‌داد؛ تصاویری که آن دو را با پوششی هماهنگ به رنگ آبی در کنار یکدیگر به نمایش می‌گذاشت و دیداری را ترسیم می‌کرد که بیش از یک ملاقات دیپلماتیک عادی، به اعلام شکل‌گیری یک اتحاد جدید در شرق دریای مدیترانه شباهت داشت.

یونان و قبرس از جمله اولویت‌های تهدیدآمیز امنیتی در محاسبات راهبردی ترکیه به‌شمار می‌روند. این دو کشور با برگزاری دیدارهایی نزدیک و هدفمند با اسرائیل، در پی تقویت همکاری سه‌جانبه در حوزه مدیترانه برآمده‌اند؛ پیامی سیاسی، شفاف و بدون ابهام که مستقیماً متوجه آنکارا ارسال شد.

در همین چارچوب، بنیامین نتانیاهو در کنفرانس خبری مشترک، اظهاراتی صریح و مستقیم خطاب به ترکیه مطرح کرد و گفت: «سخنم را متوجه کسانی می‌کنم که گمان می‌برند می‌توانند امپراتوری خود را بر سرزمین‌های ما از نو بنا کنند؛ این فکر را از سر بیرون کنید. هرگز رخ نخواهد داد. همکاری ما توانایی‌مان را برای دفاع از خود تقویت می‌کند.»

این سخنان صرفاً ترکیه را هدف قرار نمی‌دهد، بلکه لایه‌هایی عمیق‌تر از ابعاد فرهنگی و سیاسی را نیز در بر دارد؛ چرا که در پی فعال‌سازی هراس‌های نهفته در حافظه جمعی عربی است؛ هراس‌هایی که طی سال‌ها با روایت‌های غربی تغذیه شده‌اند و به مفهوم «عثمانی‌های جدید» گره خورده‌اند. همان‌گونه که برخی سیاستمداران در یونان تلاش کرده اند با طرح ایده «بازگشت ترک‌ها» افکار عمومی خود را مرعوب کنند، در بخش‌هایی از خاورمیانه نیز تلاش شده است این تصور القا شود که آنکارا به‌دنبال احیای امپراتوری عثمانی است.

تل‌آویو، آتن و نیکوزیا؛ مهار ترکیه با نقشه امنیتی جدید

یونان و قبرس سال‌هاست که سیاست‌های نمادین علیه ترکیه را دنبال می‌کنند، اما این‌بار ماجرا متفاوت است؛ زیرا همکاری با اسرائیل علیه آنکارا دیگر صرفاً یک مانور پوپولیستی یا مصرف داخلی ندارد، بلکه به سیاستی منطقه‌ای، جدی و هدفمند تبدیل شده است. این دو کشور، در هماهنگی با اسرائیل، تلاش می‌کنند دامنه نفوذ ترکیه در شرق دریای مدیترانه را محدود کنند. علاوه بر این، با فراهم‌کردن امکان حضور نظامی اسرائیل در نزدیکی جزایر مجاور سواحل ترکیه، گامی برداشته‌اند که آنکارا به‌هیچ‌وجه نمی‌تواند آن را نادیده بگیرد.

در سطحی گسترده‌تر، اسرائیل به‌طور آشکار به سمت همکاری با هر بازیگری که با ترکیه خصومت دارد حرکت کرده است. در این چارچوب، روابط خود را با هند تقویت کرده و هم‌زمان، هماهنگی‌اش را با برخی کشورهای عربی که از گسترش نفوذ منطقه‌ای ترکیه بیم دارند، افزایش داده است. در کنار این تحرکات، لابی‌های اسرائیلی در ایالات متحده به‌ویژه از طریق جریان‌های انجیلی، فعالانه تلاش می کنند پروژه‌های ترکیه را در سطوح مختلف با مانع مواجه کنند.

این اقدامات شامل کارشکنی در دستیابی ترکیه به جنگنده‌های اف-۳۵، جلوگیری از مشارکت آنکارا در مأموریت‌های حفظ صلح در غزه، تضعیف نقش ترکیه در فعالیت‌های انسانی و مقابله با ارتباطات آن با حماس می‌شود. در همین حال، شماری از اعضای کنگره ایالات متحده به‌ویژه آنان که از نفوذ اسرائیل تأثیر پذیرفته‌اند بی‌وقفه به صدور اظهارات خصمانه علیه ترکیه ادامه می‌دهند.

در بُعد رسانه‌ای نیز، اسرائیل کارزاری متمرکز علیه طرح امنیتی ترکیه برای ایجاد منطقه‌ای عاری از تروریسم به راه انداخته است. هم‌زمان، در حالی که وزیر خارجه ترکیه اخیراً در تهران تهاجمی‌بودن سیاست‌های اسرائیل را محکوم می‌کرد، تل‌آویو تلاش کرد دونالد ترامپ را به انجام حمله‌ای تازه علیه ایران ترغیب کند.

سوریه؛ میدان زورآزمایی عریان میان آنکارا و تل‌آویو

در حال حاضر، سوریه به ملتهب‌ترین صحنه در کشاکش نفوذ میان اسرائیل و ترکیه تبدیل شده است. در حالی که ترکیه از یک چشم‌انداز یکپارچه برای سوریه سخن می‌گوید؛ اما اسرائیل همچنان از طرح تقسیم سوریه به سه منطقه حمایت می‌کند و این مسیر را از طریق مداخلات مستقیم نظامی پیش می‌برد.این تحرکات اسرائیل تا آنجا پیش رفته است که منطقه‌ای نزدیک به محل اقامت رئیس‌جمهور سوریه، در دمشق هدف قرار گرفته است؛ حمله‌ای که از آن چنین برداشت می‌شود که تل‌آویو هشداری مستقیم ارسال کرده است: مخالفت با سیاست‌های اسرائیل می‌تواند پیامدهایی ویرانگر به‌دنبال داشته باشد. بدین‌ترتیب، سوریه عملاً به میدان زورآزمایی عریان میان آنکارا و تل‌آویو تبدیل شده است. در حالی که ترکیه تلاش می کند نیروهای دموکراتیک سوریه را از نظر نظامی محاصره کند؛ اما اسرائیل تلاش دارد این روند را ناکام بگذارد.

مهلت تعیین‌شده برای ادغام «نیروهای دموکراتیک سوریه» در نهادهای دولت سوریه رو به پایان است و ترکیه، در حالی که از اقدام نظامی احتمالی سخن می‌گوید، به‌خوبی آگاه است که چنین عملیاتی می‌تواند درهای بی‌ثباتی گسترده‌ای را بگشاید؛ وضعیتی که اسرائیل ممکن است از آن برای گسترش دامنه اشغال خود در داخل سوریه بهره‌برداری کند.

در صورت شعله‌ورشدن درگیری‌های گسترده، این احتمال وجود دارد که دمشق هدف حملات هوایی قرار گیرد یا زیرساخت‌های حیاتی کشور مورد اصابت واقع شود؛ اقدامی که اسرائیل ممکن است با این تصور انجام دهد که هیچ عامل بازدارنده‌ای در برابر آن وجود نخواهد داشت. از نگاه تل‌آویو، «نیروهای دموکراتیک سوریه» به‌ویژه شاخه نظامی آن یعنی یگان‌های مدافع خلق ابزاری کلیدی برای مهار و اخلال در تحرکات ترکیه به‌شمار می‌رود و از این‌رو، از میان‌رفتن این ساختار به‌سادگی قابل‌قبول نخواهد بود.

از سوریه تا واشنگتن؛ شکل‌گیری تقابل تمام‌عیار آنکارا و تل‌آویو

ترکیه بر این باور است که «نیروهای دموکراتیک سوریه» که از نظر جغرافیایی و سیاسی در وضعیت محاصره قرار گرفته است، نمی‌تواند برای مدت طولانی دوام بیاورد؛ از همین رو، آنکارا ارزیابی می‌کند که دستِ برتر میدانی را در اختیار دارد. با وجود این، انجام یک عملیات نظامی مستقیم با مشارکت ارتش ترکیه گزینه نهایی محسوب می‌شود. راهبرد محتمل‌تر آن است که ترکیه تلاش کند «نیروهای دموکراتیک سوریه» را از عشایر عرب جدا کند؛ عشایری که حدود ۷۵ درصد از نیروهای مسلح «نیروهای دموکراتیک سوریه» را تشکیل می‌دهند و حقوق خود را از ایالات متحده دریافت می‌کنند. در نتیجه چنین روندی، «یگان‌های مدافع خلق» عملاً تنها در میدان باقی خواهند ماند.

اظهارات مکرر وزیران، مقام‌های رسمی و مراکز پژوهشی اسرائیلی نشان می‌دهد که اسرائیل به‌تدریج ترکیه را «دشمن اول» خود تلقی کرده و بر همین مبنا، مواضع دفاعی‌اش را بازسازی می‌کند. در تل‌آویو، هر حرکت ترکیه به‌مثابه تهدیدی مستقیم تفسیر می‌شود: خرید هواپیما، ساخت ناوهای جنگی، تولید موشک، حضور در غزه، ارتباط با حماس یا حتی برگزاری رزمایش‌ها در مدیترانه؛ همه و همه به‌عنوان خطر وجودی علیه اسرائیل خوانده می‌شوند.

در همین چارچوب، تحرکات اخیر اسرائیل با قبرس و یونان بخشی از این رویکرد به شمار می‌آید. با این حال، شدیدترین میدان رویارویی در داخل ایالات متحده شکل گرفته است؛ جایی که اسرائیل با اتکا به نفوذ خود تلاش می کند برنامه‌های تسلیحاتی ترکیه و نیز پروژه‌های سیاسی و اقتصادی آن را با مانع مواجه سازد.

تا این لحظه، ترکیه به‌طور رسمی اسرائیل را در دکترین امنیتی خود به‌عنوان تهدید تعریف نکرده است؛ اما در محافل سیاست، امنیت و اطلاعات، این برداشت به‌صورت علنی مطرح می‌شود. خودِ هاکان فیدان نیز در روزهای اخیر، بیش از یک‌بار «نیروهای دموکراتیک سوریه» را به اسرائیل پیوند زده است؛ نشانه‌ای که می‌تواند از تغییر قریب‌الوقوع در موضع رسمی آنکارا حکایت داشته باشد.

با این همه، یک جنگ آشکار میان ترکیه و اسرائیل با هیچ درگیری دیگری قابل قیاس نخواهد بود. ترکیه، به‌عنوان کشوری عضو ناتو، برخوردار از روابط نزدیک با ایالات متحده و صاحب نیرومندترین ارتش و اقتصاد منطقه حریفی سنگین‌وزن محسوب می‌شود. هرگونه رویارویی مستقیم میان آنکارا و اسرائیل می‌تواند شوک جهانی ایجاد کند و مسیر تحولات خاورمیانه را دگرگون سازد. از همین روست که صرفِ به‌کاربردن واژه «جنگ» در این زمینه، باید با بیشترین میزان جدیت و احتیاط مورد توجه قرار گیرد.

تبلیغات
نویسنده : کمال اوزتورک
تبلیغات
ارسال نظرات
تبلیغات
تبلیغات
خط داغ
تبلیغات
تبلیغات