ناگهان عراقچی و ناگهان «تحریم» برکت است
خوب است آقای عراقچی در سخنرانی بعدی در سفر استانی بعدی، درباره برکات تحریمها به صورت مشخص صحبت کنند. همین سال گذشته بود که سعیدرضا عاملی، دبیر سابق شورایعالی انقلاب فرهنگی گفت از سال ۱۳۹۱ تا آن زمان (بهمن ۱۴۰۳) ۱ تریلیون و ۲۰۰ میلیارد دلار به کشور خسارت خورد. محمدجواد ظریف هم چند روز قبل برای اولین بار از عدد ۵۰۰ میلیارد دلاری هزینهکرد ایران در برنامه هستهای گفت که در ساعت صفر، حتی پدافندی برای حفاظت از مهمترین بخشهای آن وجود نداشت. این اعداد مشخص است اما عدد برکات تحریم به طور دقیق مشخص نیست.
فرارو– محسن صالحیخواه؛ وزیر امور خارجه کشورمان در ادامه سفرهای استانی خود، این بار به اصفهان رفت و در چند رویداد شرکت کرد؛ از دیدار با فعالان در اتاق بازرگانی و حضور در کلیسای وانک اصفهان به مناسبت آغاز سال نوی میلادی تا افتتاح نمایشگاه تخصصی انرژی پاک و افتتاح گذر تجار. فارغ از این که چرا ماموریتی تحت عنوان «سفرهای استانی» باید در برنامه کاری وزیر امور خارجه به عنوان عالیترین مقام دیپلماتیک کشور باشد، صحبتهای عراقچی درباره پدیده تحریم جالب توجه بود. هرچند به نظر میرسد وزیر بعد از آن تلاش کرد تا حدی صحبتهای پیشین خود را اصلاح یا بازخوردهای منفی آن را کنترل کند. اما هیچ چیز مثل صحبتهای عراقچی در اصفهان نمیتوانست نشان دهد که سیاست خارجی کشور در بنبست است؛ شرایطی که تا حد زیادی به شرایط عدم تصمیمگیری در مسائل راهبردی نیز برمیگردد.
در نگاه اول، اگر این صحبتها از سوی رسانههای رسمی منعکس نمیشد، باورش سخت بود که بپذیریم فردی مثل عراقچی چنین اظهاراتی را مطرح کرده است. این صحبتها میتوانست از سوی سعید جلیلی در یکی از سخنرانیهای جلسات سهشنبهاش گفته شده باشد. اما در این میان یک تفاوت جدی وجود دارد. جلیلی میگوید اینها رفع نمیشود، رهایش کنید و فارغ از این که راهکارهایی که ارائه میدهد صحیح است یا نه، باید یک سری کارهایی را انجام داد. عراقچی هم میگوید نمیشود، اما رها هم نمیکند و میگوید ما در حال پیگیری هستیم. همان حرفها را میزند اما کمی اطوکشیدهتر و در قالب دیپلماتیک. به این نکته توجه کنیم که حدود ۱۵ ماه بعد از آغاز به کار، عراقچی هم به نقطهای رسید که صحبتهایش تبدیل به تیتر یک کیهان در شماره امروزش شد. در فارس هم نوشتند «عراقچی بعد از تقریبا یک دهه به تصدیق اظهارات جلیلی رسید.»
عراقچی در جمع فعالان اقتصادی اصفهان، ماموریت نخست وزارت خارجه را رفع تحریمها دانست. ماموریتی که هرگز فراموش نشده و «با حفظ اصول، عزت و منافع کشور دنبال میشود.» ماموریت دوم وزارتخانهاش را هم کمک به اقتصاد کشور دانست و گفت: «ما باید بپذیریم که تحریم وجود دارد، اما همزمان بپذیریم که با تحریم هم میتوان کشور را اداره کرد. تحریم هزینه دارد، اما ما هم هزینههایش را میدانیم و هم فرصتهایی که برای اصلاح ضعفهای داخلی ایجاد میکند. ما زمانی حق گلایه از تحریمها را داریم که تمام ظرفیتهای داخلی، منطقهای و سیاست خارجی خود را به کار گرفته باشیم. هنوز از همه توان همسایگی و دیپلماسی خارجی خود استفاده نکردهایم.»
او در گزارش پایانی سفر خود هم گفت: «من میدانم تحریم یعنی چه، هزینههای آن را برای کشور میدانم، مشکلات آن را برای کشور میدانم، کسی نگوید عراقچی نمیداند تحریم چیست! اما برکات آن را هم میدانم. با تحریم باید زندگی کرد. این سخن نه به معنای رضایت دادن به تحریم است و نه سبک شمردن فشارهایی که بر مردم و اقتصاد کشور تحمیل شده؛ بلکه بیان یک واقعیت تلخ و در عین حال آموزنده است.» و در ادامه درسهای تحریم را مرور کرد.
چند سوال واضح درباره این اظهارات وجود دارد. کشور ما از دهه هشتاد با تحریمهای جدیتر مواجه است. تحریمهایی که هر چه جلو آمد، سنگینتر شد و به مرور زمان زندگی را برای اقشار مختلف جامعه سختتر کرد. در این سالها چقدر تلاش شد به قول آقای وزیر از ظرفیتهای داخلی و منطقهای برای بیاثر کردن این تحریمها استفاده شده است؟ چقدر امکانپذیر بوده است؟ وزیر محترم امور خارجه در بخش دیگری از صحبتهایشان به این موضوع هم اشاره کردند که «مشکلات اقتصادی تنها ناشی از توطئه و تحریم خارجی نیست مشکلاتی از جمله فساد، مافیای قدرت، ناکارآمدیها و جهل در آنها مؤثر است که باید به آن پرداخت؛ اما تحریمهای خارجی و یک تلاش سازمانیافته برای بدتر نشان دادن اوضاع کشور نیز وجود دارد.» چقدر از این فساد و مافیای قدرت، محصول اقتصاد تحریمی ایران است؟
خوب است آقای عراقچی در سخنرانی بعدی در سفر استانی بعدی، درباره برکات تحریمها به صورت مشخص صحبت کنند. همین سال گذشته بود که سعیدرضا عاملی، دبیر سابق شورایعالی انقلاب فرهنگی گفت از سال ۱۳۹۱ تا آن زمان (بهمن ۱۴۰۳) ۱ تریلیون و ۲۰۰ میلیارد دلار به کشور خسارت خورد. محمدجواد ظریف هم چند روز قبل برای اولین بار از عدد ۵۰۰ میلیارد دلاری هزینهکرد ایران در برنامه هستهای گفت که در ساعت صفر، حتی پدافندی برای حفاظت از مهمترین بخشهای آن وجود نداشت. این اعداد مشخص است اما عدد برکات تحریم به طور دقیق مشخص نیست.
نمیدانیم صحبتهای عراقچی قرار است مصرف داخلی داشته باشد یا خارجی. این را هم نمیدانیم وزیر خارجه تصور میکند امروز همان سالهای دهه ۹۰ است که وضعیت معیشت مردم به مراتب از امروز بهتر بود یا نه. آیا ایران منتظر است که دولت ترامپ به پایان برسد تا ببیند میتواند کاری کند یا نه؟ منتظرند اتفاق خاصی بیافتد و بازی عوض شود یا همه چیز را به دست قضا و قدر سپردهاند؟ چرا پایان مذاکرات با غرب به طور رسمی اعلام نمیشود که این شرایط تعلیق از بین برود و بدانیم که قرار است مسیر دیگری را برویم؟ اینها را نمیدانیم اما این را میدانیم که صحبتهای وزیر امور خارجه کمکی به آرامش جامعه و ایجاد اطمینان خاطر نمیکند. واقعا این انتظار از یک دیپلمات قدیمی با حداقل چهل سال سابقه کار در حوزه سیاست خارجی وجود ندارد که مانند برخی سخنرانها و خطیبان، در صحبتهایش به پیشرفتهای ایران در نانو، ماهواره و هستهای اشاره کند. بلکه انتظار این است که اگر حرفی وجود ندارد، وزیر هم سکوت کند. حقیقتاً ضرورتی نیست که وزیر خارجه کشور در سفرهای استانی چندین سخنرانی داشته باشد. فارغ از این که هنوز هم نمیدانیم چرا این سفرها در سطح وزیر انجام میشود.