ترنج موبایل
کد خبر: ۹۱۷۲۶۶

ماجرای درخواست محاکمه حسن روحانی

ماجرای درخواست محاکمه حسن روحانی

اصلی در علوم سیاسی و روابط بین‌الملل وجود دارد که می‌گوید سیاست خارجی عرصه منافع و امنیت ملی‌ست. کشور باید یک سیاست خارجی داشته باشد و این عرصه، عرصه حاکمیتی‌ست و نه دولت‌ها. دولت‌ها در این حوزه تاثیرگذار هستند اما در نهایت در چارچوب منافع ملی حرکت می‌کنند. در کشور ما دعواهای داخلی و جناحی تاثیر مستقیمی بر حوزه سیاست خارجی می‌گذارند. یا به تخریب مسیر می‌رسند یا اثر مخرب بر روندها می‌گذارند.

تبلیغات
تبلیغات

فرارو دقیق نمی‌توان مشخص کرد که مطالبه محاکمه رئیس‌جمهور و وزیر خارجه اسبق کشورمان دقیقاً از چه زمانی شروع شد. اما می‌توان حدس زد که اولین بار این مطالبه مربوط به پایان مذاکرات هسته‌ای و تولد برجام باشد. 

به گزارش فرارو،  این کمپین‌ها معمولاً با انتشار تصاویری از روحانی و ظریف به خصوص تصاویر مربوط به تقدیر از دست‌اندرکاران برجام که بهمن ۱۳۹۴ برگزار شد، همراه می‌شود. گاهی به مقایسه ظریف و شهید امیرعبداللهیان، وزیر فقید امور خارجه می‌پردازند و  گاهی سرریز این دعواها به رسانه‌ها  می‌رسد.  

نکته جالب آنجاست که حتی گاهی رئیس قوه قضائیه و دستگاه قضایی هم از این حمله‌ها بی‌نصیب نمی‌مانند. در آخرین نمونه هم بعد از اظهارات امروز قالیباف در صحن مجلس  که گفت روحانی و ظریف در مقطع پیشرفت روابط راهبردی ایران و روسیه مواضع نامناسب می‌گیرند، فریاد مرگ بر فریدون  با اشاره به نام پیشین روحانی در صحن مجلس داده شد. 

بعد از گذشت سال‌ها از پرونده هسته‌ای و افت و خیزهای فراوان در حوزه سیاست خارجی، مشخص است که دو خط موازی فکری وجود دارد که همواره میان آن‌ها درگیری و جنجال برپاست. سه دلیل این مطالبه را برای جریان تندرو زنده می‌کند. 

توئیت

یک: برجام

هر گاه این موضوع در شبکه‌های اجتماعی مطرح می‌شود، این سوال را پیش می‌کشند که اگر ظریف و روحانی باید محاکمه شوند، چرا جریانی که ایران را تحت تحریم‌های بین‌المللی قرار داد این مطالبه را مطرح می‌کند. این سوال به صورت جدی به خصوص در لایه هواداری آن‌ها وجود دارد که رئیس‌جمهور اسبق و وزیر خارجه‌ای که دوره‌ای مسئولیت داشتند و پروژه‌‌ای را با نقاط قوت و ضعف به نتیجه رساندند، چرا باید تهدید به محاکمه شوند؟

البته این سوال پاسخ داده می‌شود. اخیراً یکی از نمایندگان جوان مجلس به این موضوع پرداخت که ظریف، روحانی و علی اکبر صالحی مجموعه‌ای هستند که به کشور خسارت زدند. خسارت نیز از نظر آن‌ها تبدیل ذخایر اورانیوم، پذیرش محدودیت‌ها بر برنامه هسته‌ای، تعلیق ۶ ماهه، چشم‌پوشی از توقف پلوتونیوم در رآکتور اراک و ... به کشور خسارت زدند.

سپس نیز به موضوع اسنپ‌بک می‌پردازند و صرفاً بر این موضوع تمرکز می‌کنند که قطعنامه‌هایی برمی‌گردد اما توضیح خاصی درباره منشاء و علت صدور این قطعنامه‌ها نمی‌دهند. صرفاً معتقدند که این دو نفر باید محاکمه شوند. جالب این که با گذشت چهار سال از پایان دولت حسن روحانی، ۱۰ سال بعد از برجام، ۷ سال بعد از خروج ترامپ و ... دعوا همچنان همان دعوای دیروز است. یک گروه می‌گوید برجام و فرمول برجام تنها راه حل موجود بوده و هست؛ یک طرف نیز می‌گوید که این مسیر نادرست بوده و به توان راهبردی کشور در حوزه هسته‌ای آسیب وارد شده است.

دو: اظهارنظرها

همین نگاه خود را بعد از هر اظهارنظری نشان می‌دهد. ظریف اخیراً اعلام کرد به خاطر منافع ملی سکوت می‌کند و حسن روحانی به خاطر انتشار صحبت‌هایش در جریان ملاقات‌هایی که با چهره‌های سیاسی دارد، زیر فشار است. آخرین مورد این بود که به برگزاری حداقلی انتخابات مجلس ۱۲ اشاره کرد و یادآور شد که قانونگذاری در برابر خواست اکثریت مردم، فاقد ارزش است.

این اظهارنظر با واکنش‌های تندی به خصوص از سوی نمایندگان مجلس مواجه شد و آن‌ها یادآوری کردند که پزشکیان هم با ۲۶ درصد رای مردم رئیس‌جمهور شد. این صحبت‌های روحانی با واکنش‌های نمایندگان و رئیس مجلس در جلسه روز ۴ آبان مواجه شد. 

سه: نتیجه انتخابات چهاردهم

اخیراً ظریف در خصوص تکرار موضع همیشگی‌اش مبنی بر این که مردم عامل اصلی قدرت ایران و از موشک‌ها مهم‌تر هستند، تحت فشار رسانه‌ای شدیدی قرار گرفت. تا جایی که غلامعلی رجایی، فعال‌ سیاسی اصلاح‌طلب به روزنامه هم‌میهن گفت: «دولتی که بر سر کار آمد، جلوی ورود آن‌ها به پاستور را گرفت. آقای جلیلی در انتخابات ۱۴۰۳ برای چندمین بار شکست خورد؟ این موضوع فراموش نمی‌شود. اینکه می‌گویم تحلیل نیست بلکه خبر است که آن‌ها می‌خواهند دوره حضور پزشکیان در پاستور، دوره اول و آخر او باشد. حسن روحانی را هم به دلایل دیگر حذف کردند، از خبرگان کنار گذاشتند و مسائل دیگر.»

او به این موضوع نیز اشاره کرد: «هیچ‌کس نمی‌تواند انکار کند که ظریف نقش محوری در ریاست‌جمهوری پزشکیان داشت. آن جایی که می‌توانست خودش می‌رفت و آنجایی که نمی‌توانست یعنی توان بدنی آن حجم از دوندگی‌ها اجازه نمی‌داد، پیام می‌فرستاد و سعی می‌کرد به نتیجه برسد.» از زمان مشخص شدن نتیجه انتخابات تلاش زیادی برای کنار زدن ظریف از دولت صورت گرفت که در نهایت به نتیجه رسید. 

سرریز دعواهای داخلی در سیاست خارجی

اصلی در علوم سیاسی و روابط بین‌الملل وجود دارد که می‌گوید سیاست خارجی عرصه منافع و امنیت ملی‌ست. کشور باید یک سیاست خارجی داشته باشد و این عرصه، عرصه حاکمیتی‌ست و نه دولت‌ها. دولت‌ها در این حوزه تاثیرگذار هستند اما در نهایت در چارچوب منافع ملی حرکت می‌کنند. در کشور ما دعواهای داخلی و جناحی تاثیر مستقیمی بر حوزه سیاست خارجی می‌گذارند. یا به تخریب مسیر می‌رسند یا اثر مخرب بر روندها می‌گذارند.

درگیری مسائل راهبردی کشور همواره به این نقطه می‌رسد که اجماعی بر سر منافع ملی وجود نداشته باشد. مثلاً در حوزه هسته‌ای یک گروه اصل این برنامه را بازدارنده، دارای ارزش راهبردی و عینِ منافع ملی می‌داند، اما گروهی دیگر معتقد است که می‌توان با تعامل مسیر را باز و دستاوردها را تا حد معقولی حفظ کرد. این دو گروه هر زمان که یکی بر سر کار است، با هم درگیری سیاسی دارند و سرریز آن خود را در سیاست خارجی نشان می‌دهد. گاهی این رقابت‌ و درگیری تاثیراتی بلندمدت بر کشور می‌گذارد و انرژی زیادی هدر می‌دهد که باید برای مسائل اصلی حل شود.  

مثلاً یک دهه پیش این موضوع مطرح بود که ایران باید مسئله پرونده خود در FATF را حل کند چرا که سیستم بانکی دنیا با قواعد ایران و به خواست ایران کار نمی‌کند. از زمانی که این موضوع روی میز قرار گرفت تا زمانی که از بایگانی بیرون آمد، ۱۰ سال زمان گذشت و ده‌ها تحول مهم در این سال‌ها رخ داد. شاید یک دهه قبل راحت‌تر می‌شد این موضوع را حل کرد. یا در موضوع توافق هسته‌ای، وقتی این کار به نتیجه رسید، اجماع ملی برای حفظ آن وجود نداشت. در حالی که طی دو سال مذاکره سخت در نهایت جمهوری اسلامی به این نقطه رسید که بتواند با قدرت‌های جهانی بر سر مسئله هسته‌ای خود به مصالحه برسد.

تبلیغات
تبلیغات
ارسال نظرات
تبلیغات
تبلیغات
خط داغ
تبلیغات
تبلیغات