مکانیسم ماشه و آخرین فرصت دیپلماسی

پرونده هستهای ایران بار دیگر در آستانه بحرانی تازه قرار گرفته است. اروپا با تهدید به فعالسازی «مکانیسم ماشه» تهران را زیر فشار گذاشته، در حالی که ایران بر استقلال دفاعی و خطوط قرمز امنیتی خود تأکید دارد. توافق اخیر با آژانس بیشتر شبیه «آتشبس دیپلماتیک» توصیف میشود و نشست مجمع عمومی سازمان ملل آخرین فرصت برای گفتوگو تلقی میگردد. کارشناسان هشدار میدهند در صورت شکست دیپلماسی، بازگشت تحریمها، تشدید تنش منطقهای و حتی خطر اقدام نظامی جدیتر خواهد شد.
فرارو- پرونده هستهای ایران بار دیگر در مرکز توجه جهانی قرار گرفته و اینبار با ابعادی پیچیدهتر از همیشه، صحنه دیپلماسی بینالملل درگیر چرخشی جدید از تنشهاست؛ جایی که تهدیدها، فشارها و بدهبستانهای سیاسی در هم تنیده شدهاند. اروپا با فعالسازی احتمالی «مکانیسم ماشه» تهران را زیر فشار قرار میدهد در مقابل، ایران با صدایی رسا بر استقلال دفاعی و راهبرد بازدارندگی خود تأکید دارد و پیام میدهد که عقبنشینی در قاموس سیاست خارجیاش جایی ندارد.
به گزارش فرارو، آلمان به همراه تروئیکای اروپایی، هشدار دادهاند که اگر ایران انعطاف بیشتری از خود نشان ندهد، «مکانیسم ماشه» فعال خواهد شد؛ ابزاری که میتواند توافق هستهای را عملاً بیاثر کند. سخنگوی وزارت خارجه آلمان در موضعی کمسابقه اعلام کرد که اقدامات تهران «ناکافی» بوده و هیچ نشانهای از عقبنشینی دیده نمیشود. این اظهارات درست پس از تماس تلفنی وزرای خارجه سه کشور اروپایی با مقامات ایرانی و تعیین مهلت ۳۰ روزه مطرح شد؛ مهلتی که به باور بسیاری از ناظران، آخرین فرصت دیپلماتیک پیش از ورود به مرحلهای سختتر تلقی میشود. در ادامه همین فشارها، فرانسه، آلمان و بریتانیا پیش از آغاز نشست مجمع عمومی سازمان ملل، نشستی جداگانه با عباس عراقچی برگزار کردند و بار دیگر مکانیسم ماشه را در صدر گفتوگوها گذاشتند. این مجموعه تماسها و هشدارها، از عزم اروپا برای برداشتن گامهای جدیتر علیه ایران حکایت دارد.
تهران در واکنش به فشارهای تازه اروپا، زبان به انتقاد تند گشود و تهدیدها را «نامشروع و غیراخلاقی» توصیف کرد. عباس عراقچی، دیپلمات ارشد ایرانی، هشدار داد که فعالسازی مکانیسم ماشه نه تنها نتیجهای به همراه نخواهد داشت، بلکه برای اروپا به مثابه «خطایی استراتژیک» تلقی خواهد شد.
همزمان، نهادهای کلیدی داخلی از جمله شورای عالی امنیت ملی و مجلس شورای اسلامی نیز بر موضع استوار ایران تأکید کردهاند. آنها یادآور شدند که تهران هیچ تعهدی در قبال دسترسی نامحدود بازرسان آژانس ندارد و همکاریها تنها در چارچوب مصوبات قانونی و امنیتی داخلی ادامه خواهد یافت.
این مواضع آشکارا نشان میدهد که ایران در تلاش است میان الزامات امنیت ملی و تعهدات بینالمللی نوعی توازن برقرار کند؛ توازنی که در عمل به معنای ترسیم خطوط قرمز صریح برای اروپا و ارسال این پیام است که مسیر فشار و تهدید، پاسخی متفاوت از مقاومت و بازدارندگی دریافت خواهد کرد.
آخرین فرصت دیپلماسی در آستانه بازگشت تحریمها
پس از حملات نظامی آمریکا و اسرائیل به مراکز هستهای ایران و توقف ورود بازرسان آژانس، فضای دیپلماسی بار دیگر به صحنهای پر از ابهام و احتیاط تبدیل شد. توافق تازه تهران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی، اگرچه روی کاغذ به معنای تداوم همکاری است، اما در عمل به جای بازگشت کامل به روند نظارتهای پیشین بیشتر شبیه به یک «آتشبس دیپلماتیک» تعبیر میشود. رافائل گروسی، مدیرکل آژانس، در اظهارنظری امیدوارانه این توافق را «دستاوردی با اهمیتی عمیق» خوانده است. با این حال، ناظران میگویند واقعیت میدانی چیز دیگری است: هنوز هیچ برنامه عملی برای بازگشت فوری بازرسان تدوین نشده و تردیدها درباره آینده همکاریها پررنگتر از گذشته است.
در سوی دیگر ماجرا، اروپا و آمریکا بیوقفه تلاش میکنند قطعنامههای تعلیقشده شورای امنیت را دوباره به جریان بیندازند؛ روندی که با شتاب پیش میرود و تا پایان سپتامبر تقریباً اجتنابناپذیر به نظر میرسد. چنین تحولی نه تنها میتواند پرونده هستهای ایران را وارد مرحلهای جدید کند، بلکه تنشها در خاورمیانه را به نقطهای حساس و بیسابقه برساند.
کیت جانسون کارشناس ارشد مسائل بین الملل در نشریه فارن پالیسی می نویسد: «در میانه کشمکشهای جدید، تهران تلاش میکند با تکیه بر آخرین ابزارهای فشار خود از جمله ذخایر اورانیوم غنیشده با درصد بالا دست برتر را در مذاکرات به دست آورد. این برگهای برنده، به زعم مقامات ایرانی، میتوانند امتیازگیری در میدان دیپلماسی را تضمین کنند. با این حال، حملات نظامی ماه ژوئن معادله را دگرگون کرده است. ایران اکنون ترجیح میدهد این کارتهای حساس را نه در برابر اروپا، بلکه مستقیماً در معاملهای احتمالی با واشنگتن خرج کند؛ مسیری که میتواند تعادل بازی قدرت را تغییر دهد.»
وی در ادامه تاکید می کند: کارشناسان هشدار میدهند که نشست مجمع عمومی سازمان ملل در اواخر سپتامبر، به مثابه آخرین پنجره برای تنفس دیپلماتیک باقی مانده است. اگر این فرصت از دست برود، چرخهای شتابگرفته از تشدید تنش، بازگشت تحریمها و حتی انزوای بیشتر ایران در دستور کار قرار خواهد گرفت؛ چرخهای که پیامدهای آن نه تنها بر تهران، بلکه بر کل معادلات امنیتی خاورمیانه سنگینی خواهد کرد.
کیت جانسون در نهایت معتقد است: حتی اگر توافقی موقت روی میز قرار گیرد، مسیر پیش رو همچنان پرسنگلاخ خواهد بود. تحریمهای غرب علیه ایران بهقدری «چسبنده» و عمیقاند که بهسادگی کنار نخواهند رفت؛ تجربه سالهای گذشته نشان داده شرکتهای بزرگ غربی نیز به این زودیها ریسک بازگشت به بازار ایران را نمیپذیرند. در این میان، بهترین سناریویی که برای تهران ترسیم میشود، دستیابی به توافقی مستقیم با واشنگتن است؛ توافقی که بتواند بخشی از فشار تحریمها را عملاً کاهش دهد و دروازههای سرمایهگذاری منطقهای را به روی اقتصاد ایران باز کند.
اما در صورت ناکامی دیپلماسی در هفتههای آینده، بحران هستهای ایران به مرحلهای پرخطر خواهد لغزید؛ مرحلهای که نهتنها شتاب حرکت تهران به سوی ظرفیت بالاتر را افزایش میدهد، بلکه خطر اقدام نظامی دوباره از سوی قدرتهای خارجی را نیز جدیتر میکند. به بیان دیگر، پنجره فرصت برای گفتوگو باریکتر از هر زمان دیگری شده است.
خروج از انپیتی؛ ضرر راهبردی و تزلزل در ائتلافهای بینالمللی
به نقل از محسن پاکآئین، سفیر پیشین ایران در جمهوری آذربایجان: « خروج از انپیتی به معنای آن است که ما عملاً به دشمن بهانه دادهایم که ایران در پی سلاح هستهای است، در حالی که چنین چیزی در برنامه راهبردی ما وجود ندارد.» محسن پاکآئین تأکید میکند معاهده ان.پی.تی ستون رژیم جهانی عدم اشاعه است و ایران همواره از آن حمایت کرده است؛ امتناع از این پیمان نهفقط پیام روشنی مبنی بر قصد تولید سلاح هستهای به دشمن میدهد، بلکه با اصول دکترین دفاعی و دیدگاه رهبری کشور نیز سازگار نیست. به باور او، اعلام خروج صرف برای نمایش قدرت یا ایجاد «تهدید توخالی» تنها به نفع مخالفان خواهد بود و ایران در مقام تصمیمگیرنده عقلانی، چنین گزینهای را درست نمیداند.
سفیر پیشین در عین حال هشدار میدهد که تبعات عملی خروج فراتر از حرف است: حتی متحدان سنتی مانند روسیه و چین ممکن است در حمایت از تهران دچار تردید شوند و از دفاع قاطعانه از مواضع ایران خودداری ورزند. پاکآئین در پایان از رویکرد فعلی ایران به آژانس انتقاد میکند؛ اما تأکید میکند تعلیق همکاری به معنی قطع کامل رابطه نیست و اقدام مجلس برای بازگشت بازرسیها را «درست و کارشناسی» میداند. او یادآور میشود تصمیمگیری نهایی در این زمینه باید با تکیه بر ملاحظات فنی، قانونی و امنیتی از سوی مجلس و شورای عالی امنیت ملی اتخاذ شود تا کشور از مسیر منافع ملی و حفظ حمایتهای بینالمللی منحرف نگردد.
نیویورک، قاهره و آخرین فرصتهای دیپلماسی ایران
به نقل از فریدون مجلسی، دیپلمات پیشین و کارشناس مسائل بینالملل: «در این دو هفته ما به یک راهحل شجاعانه نیاز داریم که مستقیما با آمریکا وارد گفتگو شویم و حداکثر امتیازاتی را که امکانش هست بگیریم و ایران خواستهها در مورد رعایت صلح در منطقه را بپذیرد و خودش را نجات دهد.»
با نزدیک شدن به موعد فعال شدن مکانیسم ماشه، نگاهها به سفر مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران به نیویورک دوخته شده است؛ سفری که بسیاری آن را آخرین پنجره دیپلماتیک برای تهران میدانند. با این حال، فریدون مجلسی اعتقاد دارد که تجربه رؤسای جمهور پیشین نشان داده شانسی جدی برای بهرهگیری از فضای سازمان ملل وجود ندارد، مگر آنکه ایران خود را با قواعد بینالمللی هماهنگ کرده و به قطعنامههای شورای امنیت تن دهد. او هشدار میدهد رایزنیهای معمول در سازمان ملل کمکی به تغییر شرایط نخواهد کرد و حداکثر هدف این است که اوضاع از این هم بدتر نشود.
در این میان، توافق اخیر ایران با آژانس در قاهره کورسوی امیدی ایجاد کرده است. فریدون مجلسی قاهره را انتخابی هوشمندانه میداند، زیرا مصر تجربه بازپسگیری سرزمینهای اشغالشدهاش از طریق دیپلماسی را داشته و این توافق میتواند درها را به روی استفاده بیشتر در نیویورک باز کند. با این وجود، او همچنان نسبت به دستاورد عملی سفر رئیسجمهور به آمریکا تردید دارد و تأکید میکند که تنها در صورتی که تهران پای این توافق را به سطحی بالاتر و مذاکرات مستقیم با واشنگتن بکشاند، امکان بهرهبرداری واقعی وجود خواهد داشت.
به باور این دیپلمات پیشین، اروپا هنوز رویکردی سختگیرانه دارد و خواستههای مشخصی از تهران طلب میکند؛ خواستههایی که در داخل با مخالفتهایی جدی مواجهاند. در همین حال، تغییرات اخیر در مدیریت پرونده هستهای از جمله ورود علی لاریجانی میتواند نشانهای از تلاش برای استفاده از فرصت تعویق احتمالی مکانیزم ماشه باشد. اما فریدون مجلسی تأکید میکند که اگر ایران به سمت توافقی مشابه برجام نرود، زمان اندک باقیمانده بهسرعت از دست خواهد رفت.