ترنج موبایل
کد خبر: ۹۳۶۶۴۲

بهرام بیضایی؛ گیاهی که از دل سنگ بیرون می‌زد

بهرام بیضایی؛ گیاهی که از دل سنگ بیرون می‌زد

بهرام بیضایی، علارغم همه بی‌مهری‌ها، سرباز فرهنگ ایران ماند و تا پایان عمر نیز از ایران و فرهنگ آن دم زد. اگرچه که قطار عمر این قهرمانِ فرهنگی ایران نیز در نهایت به ایستگاه مرگ رسید، اما نام او با فرهنگ ایران گره خورده است. آثار بهرام بیضایی از فراز سال‌ها و ماه‌ها و هفته‌ها و روزها، در نهایت در تاریخ فرهنگ ایران به یادگار مانده و پس‌از این نیز خواهند ماند.

تبلیغات
تبلیغات

فرارو-  بیضایی در 5 دی 1317 متولد شد و در 5 دی 1404 از دنیا رفت. خبر درگذشت او واکنش‌های بسیار زیادی را به‌همراه داشت. زندگی پرفرازونشیب این هنرمند بزرگ باعث شد تا با انتشار خبر درگذشت وی، طوفانی از پیام‌های تسلیت با نقطه‌نظرهای متفاوت در شبکه‌های اجتماعی به وجود بیاید.

مردی که نماد فرهنگ ایرانی بود

به گزارش فرارو، نوشتن در مورد بهرام بیضایی کار آسانی نیست. وقتی هنرمندی به چنین درجه‌ای از فرهنگ و نبوغ نائل می‌آید، نوشتن از او به همان میزان سخت خواهد بود. بیضایی را باید از مناظر مختلفی مورد بررسی قرار داد. بیضاییِ  سینما برای خودش عالمی دارد و بیضاییِ تئاتر عالم دیگری. در کنار همه این‌ها نباید پژوهش‌های وی را از قلم انداخت. او هنرمند همه‌جانبه‌ای بود که از هر سمتی که نزدیکش بشوید با جهان متفاوتی روبه‌رو خواهید شد.

بهرام بیضایی نوجوانی

در تهران متولد شده بود؛ در خانواده‌ای اهل فرهنگ. پدرش شاعر بود و به‌نوعی، هنر در رگ‌وپی او و خانواده‌اش ریشه دوانده بود. در دوران مدرسه چندان اهل درس نبود و بیشتر تمایل داشت تا خودش را به بحث‌وفحص در باب ادبیات مشغول کند. در دوران نوجوانی برای تحصیل در رشته ادبیات وارد دانشگاه شد و دیری نپایید که ترجیح داد که تحصیلاتش را به‌شکل نیمه‌کاره رها کند.

بیضایی عاشق هنر بود و دل‌داده فرهنگ ایران. در مسیر فعالیت‌های هنری‌اش، فرهنگ ایران را بر همه‌چیزی مقدم می‌داشت. پربیراه نخواهد بود اگر او را نماد ایرانی بودن در نظر بگیریم. کارگردانی که درعین‌حال که وقوف بی‌مانندی بر فرهنگ و هنر سرتاسر جهان داشت پیوسته ایرانی ماند و ترجیح داد تا در آثارش راوی ایران باشد.

بهرام بیضایی2

ازآنجاکه تعزیه‌خوانی در خانواده بیضایی پیشه‌ای کهن به شمار می‌رفت، بهرام نیز بخشی از روزگار نوجوانی‌اش را به تحقیق درباره تعزیه و دیگر انواع هنرهای نمایشی در ایران گذراند. خیلی زود نگاه جامعی درباره نمایش در ایران یافت. در این دوره از تاریخ، هنر نمایش، رفته‌رفته در ایران با معیارهای جهانی همسو، و تئاتر به‌مرور در میان مردم شناخته می‌شد.

نمایشنامه «آرش» را در روزگار جوانی نوشت و در ادامه نیز با افزودن نمایشنامه‌های «اژدهاک» و «کارنامه بندار بیدخش» به آن، سه‌گانه‌ای بی‌مانند را خلق کرد. بیضایی در دهه چهل، چندین نمایشنامه منتشر کرد و دراین‌بین تعدادی از آن‌ها را روی صحنه برد. در سال‌های دهه چهل، بهرام بیضایی پدیده‌ای بود که با ایده‌هایی جدید که درعین‌حال ریشه در ادبیات و هنر اصیل ایرانی داشتند، به تئاتر ایران رنگ‌وبوی تازه‌ای بخشیده بود.

بیضایی بهرام1

بیضایی ترجیح‌ می‌داد که راوی زندگی «پهلوان اکبر»‌ها و «باشو»‌ها و... باشد. چراکه برای او، محلی بودن پیش‌نیازی برای جهانی شدن به شمار می‌رفت. سینمای بیضایی، سینمای بسیار متفاوتی است. اگرچه که او پیوسته مورد بی‌مهری‌های گاه‌وبی‌گاه جشنواره‌های داخلی و خارجی بوده است، اما نمی‌توان فیلم‌سازی با این عظمت را دست‌کم گرفت.

بهرام بیضایی گیاهی بود که از دل سنگ بیرون می‌زد و در نهایت مسیر را برای رشد و شکوفایی هموار می‌نمود. در روزگاری که بسیاری از اهالی فرهنگ هم چشم دیدن او را نداشتند، بیضایی، بیضایی ماند و برخلاف همه سنگ‌اندازی‌ها از ایران و فرهنگ ایران سخن گفت.

بیضایی بهرام

همه آثار او، به‌نوعی با فرهنگ ایران گره خورده‌اند. از همان کارهای اولش در تئاتر گرفته تا آخرین کارهایی که در سال‌های دوری از ایران ساخت، همگی رنگ‌وبوی فرهنگ ایران را داشتند. سال‌های دوری از ایران را با کار و مطالعه در باب ایران گذراند. داش آکل را به روایت مرجان روی صحنه تئاتر برد تا به‌این‌شکل ثابت کند که حال‌وهوای دیگرگونه آمریکا نیز او را از ریشه‌های اصیلش دور نکرده است.

زمانی که «گلرخ کمالی» می‌گفت که: «بهتون قول می‌دم که پدر بدبخت من که سی ساله برای فرهنگ این کشور کار می‌کنه، برای همه‌چیزش می‌لنگه؛ از کاغذ و مرکب گرفته تا چاپ و پخش و اجازه تک‌تک کلمات.» تقریبا همه می‌دانستند که این حرف‌ها، حدیث‌نفس کارگردانی دل‌شکسته است که حالا باید حرفش را در دهان یکی از شخصیت‌های فیلم «سگ‌کشی» بگذارد.  

بیضایی سال‌های زیادی از عمرش را خرج کرد تا فرهنگ ایران را تعالی بخشد. مسیر هرگز برای فردی با صداقت او هموار نبود، اما بااین‌وجود، مردی به سخت‌کوشی او دست از تلاش برنداشت و پیوشته از فرهنگ دم زد و در نهایت نیز در همین مسیر از دنیا رفت.

تبلیغات
تبلیغات
ارسال نظرات
تبلیغات
تبلیغات
خط داغ
تبلیغات
تبلیغات