ترنج موبایل
کد خبر: ۹۳۰۲۰۹

نقد و بررسی فیلم ترسناک «پنج شب در فردی ۲»

نقد و بررسی فیلم ترسناک «پنج شب در فردی ۲»

«پنج شب در فردی ۲» با داستان پیچیده و خشونت ضعیف، نتوانسته انتظارات مخاطبان را برآورده کند و بیشتر شبیه یک محصول سرسری برای گیمرهاست.

فرارو- دنباله فیلم «پنج شب در فردی» با بازگشت ماسکات‌های انیماترونیک، تجربه‌ای ضعیف و سرسری از ترس و خشونت ارائه می‌دهد که بیشتر سرگرمی سطحی برای نوجوانان است.

به گزارش فرارو به نقل از ورایتی،   «پنج شب در فردی ۲» یک فیلم اسلشر بر پایه بازی ویدیویی با عناصر ماوراء طبیعی است که از لحاظ سادگی و خامی، واقعاً شگفت‌آور است. اما این فیلم نه سرگرمی ساده و بی‌خطر است و نه تجربه‌ای لذت‌بخش؛ در واقع، می‌توان گفت حتی از فیلم اول هم بدتر است.

«هیولاها» در نگاه اول جذاب و سرگرم‌کننده‌اند، حداقل برای چند دقیقه: آن‌ها ماسکات‌های انیماترونیک ده فوتی هستند که با صدای زنگ و فلز به هم کوبیده حرکت می‌کنند و از خرابه‌های کثیف رستوران «فردی فازبیرز پیتزا» فرار می‌کنند؛ مکانی متروکه برای جشن تولد کودکان. آن‌ها می‌توانند با ظاهر تهدیدآمیز خود ترس ایجاد کنند، اما واقعاً وحشتناک نیستند و کارگردان، اِما تامی، که از فیلم اول بازگشته، خشونت را طوری صحنه‌آرایی کرده که گویی شما نسخه‌ای سانسورشده از یک فیلم ترسناک شبکه‌های تلویزیونی را می‌بینید، با حذف قسمت‌های جذاب و هیجان‌انگیز.

این اتفاق تصادفی نیست. یکی از دلایل موفقیت عظیم «پنج شب در فردی» دو سال پیش، تعریف دقیق آن از یک فیلم ترسناک مناسب برای رده سنی PG-13 بود: نه به‌اندازه کافی هیجان‌انگیز، نه ترسناک، اما به اندازه کافی جذاب در برند و مفهوم خود که میلیون‌ها نوجوان علاقه‌مند به بازی‌های ویدیویی را به سالن‌های سینما کشاند. (هیچ تعجبی نخواهد داشت اگر بخش زیادی از هواداران این فیلم با طرفداران مجموعه فیلم‌های «سونیک» همپوشانی داشته باشند.)

در یکی از صحنه‌های «پنج شب در فردی ۲»، چیکا، مرغ عروسکی غول‌آسا که صدایش توسط مگان فاکس اجرا شده و روی تی‌شرتش نوشته «بیایید جشن بگیریم!» و مژه‌های بلندی دارد، یک معلم دبیرستانی را در شب نمایشگاه علمی تعقیب می‌کند. او قبل از اینکه مغز او را بفشارد، می‌گوید: «می‌خواهم بدانم چه چیزی در سرت می‌گذرد.» این صحنه چنان مبهم و غیرصریح است که کاملاً انتزاعی باقی می‌ماند.

پس از آن، چیکا می‌گوید: «همان چیزی که فکر می‌کردم؛ هیچ چیزی در آنجا نیست!» و واقعیت این است که فیلم نیز از نظر محتوا مغز ندارد. این صرفاً شوخی‌ها و ترس‌های سطحی برای کودکان است، اما مشکل اصلی این است که فیلم درگیر داستان پیچیده و پرپیچ‌وخم خود می‌شود و همین باعث سردرگمی بیننده می‌گردد.

در سال ۱۹۸۲، بیست سال قبل از زمان وقوع «پنج شب در فردی ۲»، شاهد یک مهمانی در رستوران فردی هستیم، جایی که دختری تنها به نام شارلوت متوجه می‌شود که چیزی درست نیست. او شاهد بردن پسربچه‌ای توسط فردی، ماسکات خرسی، است و با وجود التماس‌هایش، والدین حاضر در مهمانی هیچ توجهی نمی‌کنند. نحوه صحنه‌پردازی این بخش چنان غیرواقعی است که فیلم را به سمت یک اثر سطحی و ضعیف سوق می‌دهد.

در ادامه مشخص می‌شود که فردی در واقع یک قاتل سریالی در لباس ماسکات است؛ همان شخصیتی که در فیلم اول توسط متیو لیلارد بازی شده بود. شارلوت پسربچه را نجات می‌دهد، اما در این مسیر کشته می‌شود و روح او اکنون با «ماریونت»، ماسکات انیماترونیکی که شبیه نسخه کابوکی شخصیت Jigsaw است، پیوند خورده است. این شیطان متحد شده است که تمام اتفاقات فیلم را رقم می‌زند.

جاش هاتچرسون بار دیگر نقش مایک، نگهبان سابق فردی، را بازی می‌کند که بخش عمده‌ای از فیلم جدید را صرف خیره شدن به صفحه کامپیوتر می‌کند. پایپر روبیو نیز بازگشته و نقش آببی، خواهر کوچک مایک، را ایفا می‌کند که قبلاً با ماسکات‌ها دوست شده و هنوز آن‌ها را دوستان خود می‌داند؛ تمایل او به برقراری ارتباط دوباره با ارواح کودکان درون این ماسکات‌ها، خط داستانی را پیش می‌برد.

این همان پیچیدگی‌ای است که می‌تواند ذهن بیننده را خسته کند. الیزابت لیل نیز دوباره در نقش ونسا، دختر قاتل سریالی (که به نظر می‌رسد فیلم فراموش کرده او افسر پلیس است)، بازگشته است و شاید درگیر رابطه عاشقانه‌ای با مایک شود. تمامی این اتفاقات صرفاً به این دلیل رخ می‌دهد که فیلم، نوشته شده توسط اسکات کورتورن، خالق امپراتوری بازی‌های فردی، نیاز دارد میان حملات ضعیف ماسکات‌ها، اتفاقی بیفتد. اما مخاطب علاقه‌ای به آن ندارد و همه چیز به شکل صحنه‌های درجه ب  جلو می‌رود. در یکی از صحنه‌ها فاش می‌شود که ماسکات‌های بزرگ و براق از نمونه‌های آسیب‌دیده و کثیف زیرزمین فردی ضعیف‌تر هستند. چرا؟ چرا باید پرسید چرا؟

در سال ۲۰۲۱، دو سال پیش از اکران نسخه سینمایی «پنج شب در فردی»، فیلم مستقل ترسناک طنزی به نام «ویلّی ووندرلند» ساخته شد که کاملاً تقلیدی از مفهوم «پنج شب در فردی» بود. در این فیلم نیکلاس کیج نقش مردی سرگردان را بازی می‌کند که در یک شهر کوچک گیر افتاده و مجبور است از غروب تا سپیده‌دم، محل عنوان فیلم را تمیز کند.

حملات ماسکات‌های انیماترونیک در این فیلم واقعاً خشونت‌آمیز و ده برابر خلاقانه‌تر از نمونه‌های موجود در فیلم‌های «فردی» بودند و کیج، که تمام فیلم حتی یک کلمه دیالوگ هم نمی‌گفت، حضوری قدرتمند داشت و عمل تمیز کردن را به تجربه‌ای هیپنوتیزم‌کننده تبدیل کرد. «ویلّی ووندرلند» با وجود درآمد کلی ۴۵۰ هزار دلار، یک اثر جذاب و سرگرم‌کننده ترسناک بود. در مقابل، «پنج شب در فردی ۲»، که احتمالاً این هفته ۸۰ میلیون دلار خواهد فروخت، محصولی سرسری و ضعیف است که هرگز نمی‌داند دقیقاً چه می‌کند و تنها طبق یک قانون عمل می‌کند: خدمت به گیمرها.

ارسال نظرات
خط داغ