ترنج موبایل
کد خبر: ۹۲۰۷۲۱

مردی که می‌خواست ایران را بمباران کند

مردی که می‌خواست ایران را بمباران کند

چنی نمونه یک سیاستمدار جمهوری‌خواه کلاسیک آمریکایی بود و بسیاری معتقدند که به خاطر داشتن منافعی در صنعت نفت آمریکا، سیاست امنیتی این کشور به خصوص پس از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ که با عنوان جهان علیه ترور شناخته می‌شد را نوشت و اجرا کرد. اما دیک چنی در مسیر همین سیاست‌هایش که هنوز نتایج آن خاورمیانه را رها نکرده، شخصیتی ضدایرانی هم داشت.

تبلیغات
تبلیغات

فرارو - دیک چنی، معاون رئیس‌جمهور اسبق آمریکا درگذشت. شخصیتی که بسیاری رسانه‌ها و فعالان سیاسی او را یکی از پرنفوذترین سیاستمداران آمریکایی، قدرتمندترین معاون رئیس‌جمهور، مرد پشت پرده ۸ سال دولت جرج بوش پسر و یکی از منفورترین سیاستمداران این کشور می‌دانند که همراه با دونالد رامسفلد وزیر دفاع بوش، نقشی کلیدی در ویرانی خاورمیانه داشتند. او در دوران جرج بوش پدر و دولت چهارساله او هم وزیر دفاع آمریکا بود. این موضوع را نباید فراموش کرد که چنی در ۸ سال دولت کلینتون که از عرصه سیاسی دور بود، به غیر از فعالیت‌های اقتصادی در دو اندیشکده شورای روابط خارجی (CFR) و امریکن انترپرایز داشت که اتاق فکرهای اصلی جریان نومحافظه‌کار آمریکا محسوب می‌شدند.

به گزارش فرارو، چنی نمونه یک سیاستمدار جمهوری‌خواه کلاسیک آمریکایی بود و بسیاری معتقدند که به خاطر داشتن منافعی در صنعت نفت آمریکا، سیاست امنیتی این کشور به خصوص پس از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ که با عنوان جهان علیه ترور شناخته می‌شد را نوشت و اجرا کرد. اما دیک چنی در مسیر همین سیاست‌هایش که هنوز نتایج آن خاورمیانه را رها نکرده، شخصیتی ضدایرانی هم داشت. او چه زمانی که در قدرت بود و چه زمانی که سیاستمداری بیمار و بازنشسته محسوب می‌شد، این شخصیت ضدایرانی خود را حفظ کرد و سیاستمداران آمریکایی را از هر تعاملی با تهران بر حذر می‌داشت. در این گزارش مواضع مختلف او ضدایران را مرور می‌کنیم.

دیک چنی به عنوان وزیر دفاع

او در دولت تک‌دوره‌ای بوش پدر، چهار سال وزیر دفاع آمریکا بود. سال ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۳، موضوع ایران هنوز جای مهمی در سیاست‌ و برنامه‌های آمریکا نداشت. آمریکا در این دوره با موضوع شوروی و جنگ سرد روبرو بود و در همین دوران موضوع جنگ خلیج فارس هم روی میز بود. او پیش از ورود به دولت و در دوران حضورش در کنگره، یکی از اعضای جمهوری‌خواه کمیته تحقیق درباره رسوایی ایران – کنترا در دولت ریگان بود. او در این دوره مانند دیگر دولتمردان آمریکایی، ایران را به بی‌ثبات‌سازی منطقه خاورمیانه متهم می‌کرد.  

دیک چنی

دیک چنی به عنوان مدیر نفتی

او پس از ترک پنتاگون در سال ۱۹۹۳ به بخش خصوصی رفت و بیش از پیش درگیر صنعت نفت شد. او سال ۱۹۹۵ به عضویت هیئت مدیره غول نفتی هالیبرتون درآمد و تا روزی که به عنوان نامزد پست معاونت ریاست‌جمهوری در دولت بوش انتخاب شد، مدیرعامل این شرکت بود. هالیبرتون و ماجرای لابی نفتی آمریکا در جنگ عراق با نام چنی گره خورده‌اند. جستجوها درباره این بازه زمانی، یک دیک چنی متفاوت از دوران معاونت بوش را نشان می‌دهد. او در این دوره منتقد تحریم‌های اولیه آمریکا علیه ایران بود که اجازه نمی‌داد شرکت‌های آمریکایی وارد این بازار شوند.

دیک چنی

او سال ۱۹۹۸ در گفتگویی با یک رسانه استرالیایی و به عنوان مدیر شرکت نفتی هالیبرتون گفته بود: «دولت خودمان مانع ورود ما به ایران می‌شود. در حالی که دیگران وارد می‌شوند، ما سهم بازار خود را از دست می‌دهیم.» این البته به معنی رویکرد مثبت چنی به ایران نبود. در آن دوران ایران به دلیل عدم وجود تحریم‌های بین‌المللی و تحریم‌های ثانویه آمریکا، به راحتی با کشورهای مختلف از جمله کشورهای اروپایی کار می‌کرد.

دیک چنی به عنوان معاون رئیس‌جمهور آمریکا

مرور گزارش رسانه‌های جهان درباره مرگ چنی در ۸۴ سالگی نشان می‌دهد که بسیاری از لقب قدرتمندترین معاون رئیس‌جمهور آمریکا برای توصیف او استفاده می‌کنند. او را به عنوان یکی از معماران اصلی سیاست امنیتی ایالات متحده آمریکا در دهه آغازین هزاره سوم می‌شناسند؛ دوره‌ای که آمریکا دو جنگ بزرگ در افغانستان و عراق را آغاز کرد و نام کمپین خود را جنگ علیه ترور گذاشت. در همین دوران بود که پرونده هسته‌ای ایران هم باز شد.

دیک چنی

او ۱۵ فوریه ۲۰۰۲ طی سخنرانی در شورای روابط خارجی که از مدیران پیشین آن محسوب می‌شد، در پاسخ به سوالی مبنی این که آینده روابط با ایران را چگونه می‌بیند، گفته بود: «در دوره‌ای که من در بخش خصوصی از دولت خارج بودم، در چند نوبت سخنرانی‌هایی در مورد اهمیت تلاش برای بازسازی روابط با ایران داشتم؛ اینکه بعد از این همه سال از سال ۱۹۷۹، با توجه به وسعت و اهمیت ایران و آن بخش از جهان، خیلی وقت بود که باید شروع به بازسازی این روابط می‌کردیم.» او سپس در ادامه صحبت‌هایش مدعی شد که وقتی به دولت برگشت و رفتار ایران را دید «عمیقاً ناامید شد» چرا که به زعم او، «ایران روند صلح اعراب و اسرائیل را نابود می‌کرد، حامی تروریسم و به دنبال توسعه تسلیحات کشتارجمعی بود.» به همین دلیل او ایران را «موضوع مهمی» خواند که یک «نگرانی عمده» برای آمریکا محسوب می‌شود.

۷ مارس ۲۰۰۶ طی سخنرانی در AIPAC صراحتاً گفت که آمریکا اجازه نمی‌دهد ایران سلاح هسته‌ای داشته باشد. فوریه ۲۰۰۷ احتمالاً یکی از نخستین دفعاتی باشد که او به عنوان معاون رئیس‌جمهور آمریکا، ضمن تاکید بر این که دیپلماسی مسیر اصلی‌ست و بر ابزار دیگر ارجحیت دارد، گفت «همه گزینه‌ها روی میز است.» او در اکتبر همین سال، یک سخنرانی در اندیشکده Washington Institute for Near East Policy سخنرانی بسیار تندی علیه ایران انجام داد. او در بخشی از سخنرانی خود، به سفر احمدی‌نژاد به سازمان ملل اشاره کرد و گفت «با توجه به حضور اخیر رئیس جمهور ایران در شهر نیویورک، هیچ کس نمی‌تواند ماهیت رژیمی را که این مرد نماینده آن است، درک نکند.» او سپس به سیاست منطقه‌ای ایران پرداخت و اتهاماتی مانند حمایت از تروریسم و ... را بار دیگر تکرار کرد و گفت: «رژیم ایران باید بداند که اگر به مسیر فعلی خود ادامه دهد، جامعه بین‌المللی آماده است تا عواقب جدی را تحمیل کند. ایالات متحده به سایر کشورها در ارسال پیام واضح می‌پیوندد: ما به ایران اجازه نخواهیم داد که سلاح هسته‌ای داشته باشد.»

او در دوران ۸ ساله مدیریت خود در کاخ سفید، از طرفداران این نگاه بود که ایران باید غنی‌سازی خود را متوقف کند بعد مذاکره‌ای میان دو طرف شکل بگیرد. او مخالفت خود با حل مسئله به صورت دیپلماتیک با ایران را تا آخرین روز زندگی‌اش حفظ کرد. از او به عنوان یکی از جدی‌ترین حامیان سیاست رژیم چنج در ایران نیز یاد می‌شود.

دیک چنی به عنوان سیاستمدار بازنشسته

پس از پایان مسئولیت بود که او گفت و نوشت که حامی حمله نظامی به ایران برای توقف برنامه هسته‌ای بوده است. او تابستان ۱۳۸۸ در حالی که تنها چندماه از انتقال قدرت به دولت اوباما می‌گذشت، در گفتگویی با فاکس‌نیوز گفت جرج بوش در موضوع برخورد با برنامه اتمی ایران، تصمیمی بر خلاف توصیه او گرفت. چنی اذعان کرد که او نسبت به مقام های ارشد دیگر در دولت جورج بوش، بیشتر طرفدار حمله نظامی به ایران بود اما «در نهایت جورج بوش تصمیم گرفت که خط مشی دیپلماتیک در مقابل ایران را دنبال کند.» او در همین گفتگو و بعضی سخنرانی‌های دیگر به این موضوع اشاره کرده بود که اگر تمام گزینه‌ها روی میز نباشد، مذاکره با ایران به موفقیت نمی‌رسد. او دو سال ۱۳۹۰ موضوع حمله اسرائیل به ایران برای جلوگیری از اتمی شدن کشورمان را در گفتگویی با رسانه نیوزمکس مطرح کرد.

دیک چنی

سال ۱۳۹۳ و در اوج مذاکرات ایران و ۱+۵ طی یک سخنرانی در امریکن انترپرایز گفت: « ما باید به وضوح مشخص کنیم که ایران مجهز به سلاح هسته ای یک خطر واقعی برای اسرائیل و دیگر کشورهای منطقه است. ما باید هرگونه توافقی که به ایران اجازه می دهد سانتریفیوژهایش بچرخند و اقدام به غنی سازی اورانیوم کند را رد کنیم. تهران باید بداند، ایالات متحده اجازه نمی دهد که این اتفاق رخ دهد و اگر لازم باشد باید با استفاده از اقدام نظامی آنها را متوقف کرد.» چینی سال ۱۳۹۴، توافق هسته‌ای با ایران را دیوانگی خواند.

چنی به عنوان یک جمهوری‌خواه، در انتخابات ۲۰۲۰ از بایدن حمایت کرد و در انتخابات ۲۰۲۴ حامی کامالا هریس بود. چون اعتقادی به سیاست‌های او نداشت. به خصوص سیاست خاورمیانه‌ای ترامپ را مخرب می‌دانست. اما احتمالاً تنها زمانی که او از ترامپ تمجید کرد، زمانی بود که او از برجام خارج شد.  

تبلیغات
تبلیغات
ارسال نظرات
تبلیغات
تبلیغات
خط داغ
تبلیغات
تبلیغات