علی قنبری در گفتگو با فرارو مطرح کرد:
مردم هر روز قیمت اقلام ضروری را میبینند، خط فقر را پنهان نکنید / خط فقر بیش از ۵۰ میلیون تومان است
این که نرخ واقعی خط فقر را پنهان کنیم، مشکلی را حل نمی کند. مردم هر روز قیمت اقلام مختلف را لمس می کنند؛ در سوپرمارکت،اجاره خانه، خرید اقلام مختلف و حتی هزینه تحصیل فرزندانشان. آنچه مردم میبینند و تجربه میکنند، با آنچه دولت در آمار رسمی اعلام میکند، تفاوتی فاحش دارد. وقتی دولت از کاهش تورم یا بهبود وضعیت معیشتی سخن میگوید اما مردم در سفرههای خود کوچکتر شدن نان و حذف گوشت و میوهها را حس میکنند، شکاف میان واقعیت و روایت رسمیتر میشود.بسیاری از خانوادهها ناچار شدهاند از خرید اقلام ضروری صرف نظر کنند. امروز دیگر حذف تفریحات یا کالاهای لوکس بحثی عجیب نیست
فرارو- پس از آن که وزیر کار در مجلس درخصوص یارانه ها، حذف یارانه عده ای از یارانه بگیران و عددهای تعیین شده برای حذف یارانه خانواده 4 نفره بر اساس 30 میلیون تومان صحبت کرد، واکنش های زیادی در خصوص نرخ خط فقر اعلام شد. گرچه وزیر کار در صحبت های خود نرخ خط فقر را رسما اعلام نکرد اما برخی از تحیلیگران از صحبت های وزیر مکار این عدد را برداشت کردند.
به گزارش فرارو، علی قنبری اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس در گفتگو با فرارو به بررسی این موضوع پرداخته است:
![]()
اعلام خط فقر سیاسی شده است
علی قنبری به فرارو گفت:«خط فقر مفهومی ساده اما سرنوشت ساز است. به زبان ساده یعنی حداقل درآمدی که یک خانواده برای نیازهای اولیه خودبه آن نیاز دارد. نیازهایی مانند خوراک، پوشاک، مسکن، بهداشت و آموزش در این مفهوم طبقه بندی می شود. اگر خانواری نتواند این حداقل را فراهم کند، در واقع از منطقه عادی خارج شده و در محدوده فقر میشود. این خط، مرزی است که کیفیت زندگی را مشخص میکند و عبور از آن به معنای دست دادن ابتداییترین نیازهاست.در شرایط فعلی اقتصاد ایران، با نرخ تورمی که روند صعودی دارد، تعریف و اندازهگیری خط فقر دیگر به دقت گذشته نیست.»
وی افزود:« سالها پیش شاید رقمهایی مانند چند میلیون تومان برای تعیین خط فقر منطقی به نظر میرسند، اما امروز وقتی قیمت کالاهای اساسی، مسکن و هزینههای درمانی به شکلی محسوس افزایش یافته ، صحبت از خط فقر کمتر از دهها میلیون تومان، نوعی چشم پوشی از واقعیت است. بر اساس آنچه در بازار و زندگی روزمره مشاهده میشود، بسیاری از خانوادهها معتقدند خط فقر برای خانواده چهارنفره در ایران امروز به بیش از ۵۰ میلیون تومان در ماه میرسد. عددی که برای اکثریت جامعه، بهویژه کارگران و بازنشستگان، رؤیایی و دور از دسترس است.اما موضوع فقط رقم نیست. مهمتر از عدد، محاسبه و اعلام رسمی آن است. در همه کشورها، دولتها موظفاند و شاخصهایی مانند فقر را بهطور شفاف و علمی اعلام میکنند تا هم مردم و هم برنامهریزان بدانند در چه وضعیتی قرار دارند. اما در ایران، این شاخص به موضوعی سیاسی تبدیل شده است. دولتها معمولاً از اعلام طفره میروند، چرا که اعتراف به میزان ضعیف، یعنی پذیرش ناتوانی در کنترل تورم و حفظ قدرت خرید مردم. در چنین فضایی، وزارت کار و رفاه اجتماعی نیز بهخوبی از واقعیت آگاه است، با بیان آن بهصورت شفاف خودداری میکند.»
مردم هر روز قیمت اقلام ضروری را میبینند نرخ خط فقر را پنهان نکنید
این اقتصاددان در ادامه گفت:«این که نرخ واقعی خط فقر را پنهان کنیم، مشکلی را حل نمی کند. مردم هر روز قیمت اقلام مختلف را لمس می کنند؛ در سوپرمارکت،اجاره خانه، خرید اقلام مختلف و حتی هزینه تحصیل فرزندانشان. آنچه مردم میبینند و تجربه میکنند، با آنچه دولت در آمار رسمی اعلام میکند، تفاوتی فاحش دارد. وقتی دولت از کاهش تورم یا بهبود وضعیت معیشتی سخن میگوید اما مردم در سفرههای خود کوچکتر شدن نان و حذف گوشت و میوهها را حس میکنند، شکاف میان واقعیت و روایت رسمیتر میشود.بسیاری از خانوادهها ناچار شدهاند از خرید اقلام ضروری صرف نظر کنند. امروز دیگر حذف تفریحات یا کالاهای لوکس بحثی عجیب نیست؛ حتی در خرید مواد غذایی پایه مانند لبنیات، گوشت یا برنج با مشکل روبهرو است و در چنین شرایطی، تعریف رسمی خط فقر تنها زمانی درست است که با تحقق زیسته مردم تطابق داشته باشد. اگر دولت رقمی غیرواقعی اعلام کند، نتیجه نهتنها بیاعتمادی عمومی است، بلکه باعث افزایش احساس بی عدالتی و نامیدی اجتماعی میشود.»
وی افزود:«نباید فراموش کرد که بخشی از فشار اقتصادی موجود، حاصل مشکلات سیاست خارجی و تحریمهای بین المللی است. تحریمها مسیر تجارت و واردات را مسدود می کند. افزون بر این، سوءمدیریت و عدم اصلاح ساختارهای اقتصادی باعث چند برابر شدن، اثر تورم بر زندگی مردم می شود. در چنین وضعیتی، تنها راه حل واقعی، شفافیت و صداقت دولت با مردم است. اگر دولتها جرأت داشته باشند، وضعیت اقتصادی را واضح بیان کنند، جامعه بهتر تصمیم گیری و برنامه ریزی می کند. هر چند نباید اجازه داد نرخ فاصله بین طبقات مرفه و فقیر به حدی زیاد شود که عملا طبقه متوسط حذف شود. »