دو پرده از سفر مسعود پزشکیان به نیویورک

«جنس رویکرد دولت آمریکا در زمینه صدور ویزا برای تیم ایرانیِ عازم آمریکا نشان می دهد که طرف آمریکایی اساسا خود را بی نیاز از تعامل با ایران می بیند و منتظر است تا تهران یک پیشنهاد وسوسبرانگیز را روی میز بگذارد و به نوعی خود را خلع سلاح کند. در این فضا، انتظار وقوع تغییرات مثبت در قالب روابط ایران و غرب در جریان سفر رئیس جمهور ایران به آمریکا، چندان منطقی به نظر نمی رسد.»
فرارو- "مسعود پزشکیان" رئیس جمهور ایران به تازگی در صدر هیاتی عازم نیویورک شده است. سفری که با هدف شرکت در نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد و البته انجام دیدارهای چندجانبه در حاشیه رویداد مذکور، برنامه ریزی و انجام شده است. سفر امسال رئیس جمهور ایران به آمریکا که در فضای پس از جنگ 12 روزه و البته تشدید تنش ها در منطقه غرب آسیا انجام گرفته، به زعم بسیاری از صاحب نظران و تحلیلگران، از اهمیت قابل توجهی برخوردار است.
به گزارش فرارو؛ از یاد نبریم که در روزهای اخیر شاهد قطعیت فعال شدن مکانیسم ماشه علیه ایران و البته رای مخالفِ اکثریت اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد به گزاره تمدید لغو تحریم های سازمان ملل علیه ایران بوده ایم. مسائلی که همه و همه بر اهمیت سفر رئیس جمهور ایران به نیویورک افزودهاند. با این همه، در جریان این سفر، به طور خاص شاهد دو گزاره قابلتامل بوده ایم که تحلیل آن ها از اهمیت زیادی برخوردار است.
1: سفر به نیویورک و دیدارِ پزشکیان-ترامپ؟
در روزهای اخیر و حتی در وضعیت کنونی، برخی چهره های سیاسی و تحلیلگران به این مساله اشاره داشته اند که دیدار مستقیم میان دونالد ترامپ و مسعود پزشکیان می تواند حرکتی مفید باشد و از سطح تنش ها در غرب آسیا بکاهد. با این حال، رئیس جمهور ایران در موضع گیری گفته که "با فردی که به دنبال قلدوری و زورگویی است که نباید صحبت کرد". حداقل به 3 دلیل، به نظر می رسد ایده ملاقات رئیسجمهور ایران با ترامپ، منطقی نیست.
اول اینکه دولت آمریکا و شخص ترامپ در بحبوحه جنگ 12 روزه، سایت های هسته ای ایران را بمباران کردهاند. رئیس جمهور آمریکا به صراحت به این موضوع افتخار کرده و آن را نقطه ای مثبت در کارنامه خود معرفی کرده است. در عین حال، ترامپ کلکسیونی از دیگر اقدامات و سیاست ها که در نقطه مقابل منافع و امنیت ملی ایران قرار داشته اند را نیز به ثبت رسانده که اساسا تعامل با وی را به گزینه ای برای تهران تبدیل می کند که بیش از آنکه نمودی از تعامل سازنده باشد، با انبوهی از بیاعتمادی همراه است.
از یاد نبریم که حمله اسرائیل به ایران در قالب جنگ 12 روزه نیز در شرایطی رخ داد که ایران و آمریکا در حال انجام مذاکرات بودند و ترامپ و اعضای تیم امنیت ملی و سیاست خارجی وی به شیوه های آشکار و پنهان در مدت اخیر اقرار کرده اند که مذاکره، معطوف به عملیات فریب علیه ایران نیز بوده است. حال مذاکره با یکچنین فردی، منطقی به نظر نمیرسد.
نکته دوم اینکه دولت ترامپ و متحدان غربیاش اکنون ایران را در موضع ضعف تصور می کنند و همانطور که رسانههای غربی نظیر وال استریت ژورنال میگویند، به دنبال تعامل مطلوبِ خود با تهران هستند. این یعنی ایران باید پیشنهادی وسوسهبرانگیز را روی میز بگذارد و غربی ها را مجاب به یک توافق تازه کند. توافقی که علیالقاعده چندان منافع ایران را در نظر نخواهد گرفت. از این رو، از این زاویه نیز امکان تعامل مثبت با ترامپ و دولت آمریکا وجود ندارد.
و مساله سوم اینکه در وضعیت کنونی، ترامپ به شدت به یک رویداد پُرسروصدا نظیر ملاقات با رئیس جمهور ایران نیاز دارد. رویدادی که می تواند جنجال زیادی ایجاد کند و موجب شود ترامپ به منتقدان خود اینطور القا کند که توانسته به یک دستاورد بزرگ در حوزه سیاست خارجی آمریکا برسد. دستاوردی که تاکنون کسی در مورد ایران نتوانسته به آن در آمریکا دست پیدا کند.
این موضوع از آن جهت برای ایران مضر است که ملاقات با رئیس جمهور آمریکا در این چهارچوب، صرفا برای وی دستاوردساز است و بعید به نظر می رسد با منافع ملموسی برای ایران همراه باشد. این موضوع به ویژه با توجه به اداراکی که هم آمریکا و هم اسرائیل و هم اروپایی ها در مورد ایران دارند و تصور می کنند این کشور در موضع ضعف قرار دارد، ابعاد جدیتری را به خود میگیرد.
2: سفر پزشکیان به آمریکا و کسب دستاوردهای اقتصادی؟
یکی از موضوعاتی که برخی به آن در روزهای اخیر اشاره داشته اند این است که می توان از سطح تنش با آمریکا و دولت های اروپایی در جریان سفر رئیس جمهور ایران به نیویورک کاست و از این رهگذر، بعضی فرصتهای اقتصادی را ایجاد کرد. در حقیقت، حامیان این ایده، بر آن هستند که باید دیپلماسی فعالی در جریان سفر رئیس جمهور ایران به نیویورک در دستورکار باشد و از رهگذر تحرکات سیاسی، برخی فرصت های اقتصادی ایحاد شود.
با این حال، باید این مساله را مورد اشاره قرار داد که جنس رویکرد دولت آمریکا در دادنِ ویزا به تیم ایرانیِ عازم به آمریکا نشان نمی دهد که طرف آمریکایی چندان به این گزینه متمایل باشد. وقتی حتی به تیم خبری و عکاسان همراه رئیس جمهور ایران ویزا داده نمی شود و بعضی اعضای هیات رئیس جمهور ایران نیز با عدم صدور ویزا رو به رو می شوند و در عین حال، محدودیت های شدیدی بر تحرکات و جابجایی رئیس جمهور ایران و تیم همراه در نیویورک اعمال می شود، چندان نمی توان انتظار داشت که پنجره فرصت تازه ای باز شود و در قالب آن، از سطح تنش ها میان ایران و غرب کاسته شود.
به هر حال، هر تحول مثبتی باید با برخی نشانه ها همراه باشد که حداقل دولت ترامپ در جریان سفر رئیسجمهور ایران به آمریکا، پالس های روشن و مثبتی را به طرف ایرانی ارسال نکرده است. از این رو، به نظر می رسد همچنان روزها و ماه های پُرتنشی را در قالب روابط تهران-واشینگتن پیش رو خواهیم داشت. شرایطی که در قالب آن، بیش از قدرت نرم و دیپلماسی، قدرت سخت و نظامی است که می تواند تعیین کننده چشماندازهای آتی بسیاری از معادلات باشد.