طرح «مناره» چیست و چه ایده ای برای حل مسئله هسته ای ایران دارد؟
واکنشهای مثبت و منفی به طرح جدید هستهای ظریف

طرح مناره پیشنهاد میدهد که کشورهای منطقه، از جمله ایران، بتوانند برنامههای هستهای غیرنظامی خود را توسعه دهند، اما این توسعه تحت نظارت دقیق آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) و در چارچوبی منطقهای انجام شود. ظریف تأکید دارد که این طرح میتواند مذاکرات هستهای ایران با غرب را از تمرکز صرف بر برنامه هستهای ایران به گفتوگویی گستردهتر درباره همکاریهای منطقهای تغییر دهد.
طرح «مناره» که توسط محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه پیشین جمهوری اسلامی ایران و مذاکرهکننده ارشد هستهای، پیشنهاد شده، یکی از ابتکارات جدید در حوزه دیپلماسی هستهای است که در مقالهای در روزنامه گاردین (۳۱ جولای ۲۰۲۵) مطرح شده است. جزئیات طرح چیست و چه نقدهایی بر آن وارد شده است؟
به گزارش خبرآنلاین، طرح «مناره» (Middle East Nuclear Activities and Regional Arrangement) که توسط محمدجواد ظریف و محسن بهاروند، معاون پیشین وزیر امور خارجه و سفیر ایران در بریتانیا، پیشنهاد شده، ابتکاری بلندپروازانه برای بازتعریف همکاریهای هستهای در خاورمیانه است. این طرح در مقالهای در گاردین منتشر شده و پیشنهاد میدهد که یک مجمع منطقهای تحت نظارت سازمان ملل متحد برای همکاری هستهای غیرنظامی در خاورمیانه و شمال آفریقا ایجاد شود. هدف اصلی این مجمع، به اشتراک گذاشتن فناوری و مواد هستهای، از جمله اورانیوم غنیشده، برای مقاصد صلحآمیز و تحت نظارت بینالمللی است تا از این طریق، تهدید سلاحهای هستهای در منطقه کاهش یابد.
طرح مناره پیشنهاد میدهد که کشورهای منطقه، از جمله ایران، بتوانند برنامههای هستهای غیرنظامی خود را توسعه دهند، اما این توسعه تحت نظارت دقیق آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) و در چارچوبی منطقهای انجام شود. ظریف تأکید دارد که این طرح میتواند مذاکرات هستهای ایران با غرب را از تمرکز صرف بر برنامه هستهای ایران به گفتوگویی گستردهتر درباره همکاریهای منطقهای تغییر دهد. او استدلال میکند که این رویکرد، با ایجاد شفافیت و اعتماد متقابل، میتواند به کاهش تنشها در منطقه کمک کند و در عین حال، حق ایران برای غنیسازی اورانیوم به منظور مقاصد صلحآمیز را به رسمیت بشناسد.
از منظر عملیاتی، طرح مناره شامل ایجاد یک نهاد منطقهای است که در آن، کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا بتوانند فناوری هستهای، دانش فنی، و مواد موردنیاز برای برنامههای غیرنظامی را به اشتراک بگذارند. این نهاد تحت نظارت سازمان ملل و آژانس بینالمللی انرژی اتمی فعالیت خواهد کرد و هدف آن، جلوگیری از رقابت تسلیحاتی هستهای و تقویت همکاریهای علمی و صنعتی است. ظریف معتقد است که این طرح میتواند بهعنوان بستری برای اعتمادسازی عمل کند و بهویژه، با توجه به نگرانیهای غرب درباره برنامه هستهای ایران، زمینهای برای بازرسیهای بینالمللی و شفافیت بیشتر فراهم آورد.
طرح مناره در رسانههای انگلیسیزبان، بهویژه در روزنامههای معتبر آمریکا و اروپا، با واکنشهای متفاوتی مواجه شده است. این واکنشها را میتوان در دو دسته کلی تقسیمبندی کرد: دیدگاههای محتاطانه اما امیدوارکننده و دیدگاههای بدبینانه و انتقادی. در ادامه، بازتاب این طرح در برخی از رسانههای برجسته بررسی میشود. روزنامه گاردین، که مقاله اصلی ظریف را منتشر کرد، طرح مناره را بهعنوان ابتکاری مثبت اما بلندپروازانه معرفی کرده است. این روزنامه در مقالهای جداگانه به قلم سایمون تیسدال، مفسر امور خارجی، به بررسی پیامدهای این طرح پرداخته و آن را بهعنوان فرصتی برای کاهش تنشها در منطقه توصیف کرده است.
سایمون تیسدال استدلال میکند که اگر غرب و اسرائیل واقعاً به دنبال جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای هستند، باید از این طرح حمایت کنند، زیرا میتواند زمینهای برای اعتمادسازی و همکاری منطقهای فراهم کند. او تأکید دارد که حملات نظامی اخیر آمریکا و اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران، نهتنها برنامه هستهای این کشور را متوقف نکرده، بلکه به تقویت موضع تندروها در تهران منجر شده است. تیسدال طرح مناره را فرصتی برای تغییر مسیر از تقابل به دیپلماسی میداند.
همچنین بیبیسی در گزارشی درباره حملات اخیر به تأسیسات هستهای ایران، بهطور غیرمستقیم به طرح مناره اشاره کرده و آن را در چارچوب تلاشهای دیپلماتیک ایران برای کاهش فشارهای بینالمللی ارزیابی کرده است. این رسانه، با استناد به گزارشهای اطلاعاتی، اعلام کرد که حملات آمریکا و اسرائیل نتوانسته برنامه هستهای ایران را متوقف کند و پیشنهاد ظریف میتواند بهعنوان راهحلی برای بازگرداندن مذاکرات به مسیر دیپلماتیک مطرح شود. بااینحال، بیبیسی به نقل از مقامات آمریکایی، این طرح را بهعنوان تلاشی برای منحرف کردن توجه از برنامه هستهای ایران تفسیر کرده است.
نیویورک تایمز نیز، یکی از روزنامههای برجسته آمریکا، بهطور مستقیم به طرح مناره نپرداخته، اما در مقالات اخیر خود درباره مذاکرات هستهای ایران، به مواضع ظریف در گذشته اشاره کرده و او را بهعنوان چهرهای کلیدی در دیپلماسی هستهای ایران معرفی کرده است. این روزنامه در سال ۲۰۱۷، در گفتوگویی با ظریف، به دیدگاه او درباره لزوم مذاکره برابر و متقابل اشاره کرده بود که شباهتهایی با منطق طرح مناره دارد. نیویورک تایمز بهطور کلی مواضع محتاطانهای نسبت به ابتکارات ایران دارد و اغلب آنها را در چارچوب تلاش برای کاهش فشار تحریمها تفسیر میکند.
فایننشال تایمز، دیگر روزنامه معتبر اروپایی، در تحلیلهای خود درباره وضعیت کنونی مذاکرات هستهای، به طرح مناره بهعنوان پیشنهادی اشاره کرده که میتواند مذاکرات را از بنبست خارج کند. این روزنامه به نقل از دیپلماتهای اروپایی تأکید کرده که طرح ظریف، با وجود چالشهای اجرایی، میتواند زمینهای برای گفتوگوهای گستردهتر با حضور کشورهای منطقه فراهم کند. بااینحال، فایننشال تایمز به موانع سیاسی، از جمله بیاعتمادی متقابل بین ایران و غرب، بهعنوان مانعی برای عملی شدن این طرح اشاره کرده است.
بهطور کلی، رسانههای انگلیسیزبان، بهویژه گاردین و بیبیسی، طرح مناره را بهعنوان ابتکاری مثبت اما چالشبرانگیز ارزیابی کردهاند. آنها این طرح را در چارچوب تلاشهای ایران برای بازسازی وجهه بینالمللی خود و کاهش فشارهای ناشی از تحریمها و حملات نظامی اخیر میبینند. بااینحال، بدبینیهای موجود، بهویژه در رسانههای آمریکایی، نشاندهنده نگرانی از نیت واقعی ایران و امکان سوءاستفاده از این طرح برای پیشبرد برنامه هستهای است.
نقدهای رسانههای داخلی ایران به طرح مناره
رسانههای معتبر داخلی ایران، از جمله روزنامههای نزدیک به جریانهای مختلف سیاسی و خبرگزاریهای رسمی، واکنشهای متنوعی به طرح مناره نشان دادهاند. این واکنشها را میتوان در چهار دسته اصلی دستهبندی کرد: حمایت مشروط، انتقاد از خوشبینی بیشازحد، نگرانی از تضعیف استقلال ملی، و نقد بهعنوان تاکتیک دیپلماتیک. در ادامه، این نقدها با استناد به منابع معتبر بررسی میشوند.
حمایت مشروط از طرح مناره
برخی رسانههای اصلاحطلب، مانند روزنامه شرق، از طرح مناره بهعنوان ابتکاری مثبت برای کاهش تنشها حمایت کردهاند. شرق در مقالهای تحلیلی (۱۰ مرداد ۱۴۰۴) استدلال کرد که طرح ظریف میتواند بهعنوان گامی برای اعتمادسازی با غرب عمل کند، بهویژه در شرایطی که مذاکرات هستهای با بنبست مواجه شده است. این روزنامه تأکید کرد که همکاری منطقهای تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی میتواند به کاهش فشارهای بینالمللی کمک کند و در عین حال، حق ایران برای توسعه برنامه هستهای صلحآمیز را تضمین نماید. بااینحال، شرق هشدار داد که موفقیت این طرح به پذیرش آن از سوی کشورهای منطقه، بهویژه اسرائیل و کشورهای عربی، بستگی دارد که با توجه به تنشهای موجود، بعید به نظر میرسد.
خبرگزاری ایرنا رسانه رسمی دولت، نیز در گزارشی (۱۲ مرداد ۱۴۰۴) به حمایت مشروط از این طرح پرداخت. ایرنا طرح مناره را در راستای سیاستهای دولت مسعود پزشکیان برای کاهش تنشهای منطقهای دانست و تأکید کرد که این طرح میتواند بهعنوان جایگزینی برای مذاکرات مستقیم با آمریکا عمل کند. بااینحال، ایرنا به نقل از کارشناسان دیپلماتیک هشدار داد که بدون تضمینهای محکم از سوی غرب، این طرح ممکن است به ابزاری برای فشار بیشتر بر ایران تبدیل شود.
انتقاد از خوشبینی بیشازحد
رسانههای اصولگرا، مانند روزنامه کیهان، با دیده تردید به طرح مناره نگریسته و آن را نشانهای از خوشبینی بیشازحد ظریف به غرب توصیف کردهاند. کیهان در سرمقالهای (۱۱ مرداد ۱۴۰۴) استدلال کرد که پیشنهاد همکاری هستهای منطقهای، در شرایطی که غرب و اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران حمله کردهاند، غیرواقعبینانه است. این روزنامه به نقل از حسین شریعتمداری، سردبیر خود، نوشت: «ظریف بار دیگر با خوشبینی به غرب، در پی ارائه امتیازاتی است که ممکن است استقلال هستهای ایران را به خطر بیندازد.» کیهان تأکید کرد که تاریخ مذاکرات هستهای، بهویژه تجربه برجام، نشاندهنده غیرقابلاعتماد بودن غرب است.
خبرگزاری فارس نیز در تحلیلی (۱۳ مرداد ۱۴۰۴) طرح مناره را بهعنوان تلاشی برای جلب نظر غرب و انحراف از برنامه هستهای مستقل ایران نقد کرد. فارس به نقل از یک تحلیلگر سیاسی نوشت: «این طرح، در بهترین حالت، یک ایده آرمانگرایانه است که در عمل، به دلیل بیاعتمادی کشورهای منطقه و فشارهای آمریکا و اسرائیل، اجرایی نخواهد شد.» این رسانه معتقد است که ظریف با این طرح، بهدنبال بازسازی وجهه خود در داخل و خارج از کشور است.
نگرانی از تضعیف استقلال ملی
برخی رسانهها، مانند روزنامه جوان، نگرانیهایی درباره تأثیر طرح مناره بر استقلال ملی ایران مطرح کردهاند. جوان در مقالهای (۱۴ مرداد ۱۴۰۴) استدلال کرد که همکاری منطقهای تحت نظارت سازمان ملل ممکن است به معنای پذیرش نظارتهای سختگیرانهتر بر برنامه هستهای ایران باشد، که این امر میتواند استقلال علمی و فنی ایران را محدود کند. جوان همچنین به تجربه برجام اشاره کرد و هشدار داد که طرحهایی مانند مناره ممکن است به کاهش توان بازدارندگی ایران منجر شود.
نقد بهعنوان تاکتیک دیپلماتیک
برخی رسانههای میانهرو، مانند خبرگزاری ایسنا، طرح مناره را بهعنوان تاکتیکی دیپلماتیک برای کاهش فشارهای بینالمللی ارزیابی کردهاند. ایسنا در گزارشی (۱۵ مرداد ۱۴۰۴) نوشت که این طرح، بیش از آنکه راهحلی عملی باشد، تلاشی برای تغییر فضای مذاکرات و جلب حمایت کشورهای اروپایی است. این خبرگزاری به نقل از یک دیپلمات ایرانی نوشت: «ظریف با این طرح، به دنبال ایجاد اهرمی برای مذاکرات با اروپا و کاهش فشارهای ناشی از قطعنامه اخیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی است.» ایسنا تأکید کرد که این طرح، در شرایط کنونی، بیشتر یک ابزار دیپلماتیک است تا یک برنامه عملیاتی.
طرح «مناره» و حل بحران هستهای ایران با غرب
طرح مناره محمدجواد ظریف، در بستر تاریخی و سیاسی کنونی، میتواند بهعنوان ابتکاری خلاقانه برای تغییر گفتمان مذاکرات هستهای ایران با غرب تلقی شود. این طرح، با تغییر تمرکز از برنامه هستهای ایران به همکاریهای منطقهای، تلاش میکند تا مذاکرات را از حالت تقابلی به گفتوگویی سازنده تبدیل کند. از منظر نظری، این طرح را میتوان در چارچوب تئوری دیپلماسی اعتمادسازی (Confidence-Building Diplomacy) تحلیل کرد، که بر ایجاد شفافیت و همکاری متقابل برای کاهش بیاعتمادی تأکید دارد. ظریف، با پیشنهاد یک مجمع منطقهای تحت نظارت سازمان ملل، به دنبال ایجاد فضایی است که در آن، ایران بتواند برنامه هستهای صلحآمیز خود را در چارچوبی بینالمللی و با مشارکت کشورهای منطقه پیش ببرد.
از منظر عملی نیز، طرح مناره میتواند به حل بحران هستهای ایران با غرب از چند جهت کمک کند. نخست، این طرح با تأکید بر نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی، نگرانیهای غرب درباره احتمال نظامیسازی برنامه هستهای ایران را کاهش میدهد. دوم، با ایجاد بستری برای همکاری منطقهای، این طرح میتواند کشورهای عربی و حتی اسرائیل را به گفتوگو درباره مسائل هستهای ترغیب کند، که این امر میتواند به کاهش تنشهای منطقهای منجر شود. سوم، طرح مناره میتواند بهعنوان اهرمی برای مذاکرات با اروپا عمل کند، بهویژه در شرایطی که ایران از مذاکره مستقیم با آمریکا خودداری کرده و با کشورهای اروپایی (بریتانیا، فرانسه، و آلمان) در حال گفتوگو است.
بااینحال، چالشهای متعددی پیش روی این طرح وجود دارد. بیاعتمادی متقابل بین ایران و غرب، بهویژه پس از حملات نظامی اخیر آمریکا و اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران، مانع اصلی اجرای این طرح است. علاوهبراین، مخالفتهای داخلی در ایران، بهویژه از سوی جریانهای اصولگرا که طرح را خوشبینانه و مغایر با استقلال ملی میدانند، میتواند مانع از اجماع داخلی برای پیشبرد این ابتکار شود. همچنین، عدم همراهی کشورهای منطقه، بهویژه اسرائیل، که دارای زرادخانه هستهای اعلامنشده است، اجرای طرح را دشوار میکند.
از منظر تئوری واقعگرایی (Realism) در روابط بینالملل، که بر منافع ملی و قدرت تأکید دارد، طرح مناره میتواند بهعنوان تلاشی برای افزایش قدرت چانهزنی ایران در مذاکرات هستهای دیده شود. ایران با این طرح، به دنبال به رسمیت شناختن حق خود برای غنیسازی اورانیوم و کاهش فشارهای بینالمللی است. بااینحال، این طرح فرصتی برای ایجاد نهادهای منطقهای و تقویت دیپلماسی چندجانبه است.
چشمانداز موفقیت طرح «مناره»
طرح مناره محمدجواد ظریف، تلاشی برای بازتعریف گفتمان هستهای در خاورمیانه است که با هدف ایجاد همکاریهای صلحآمیز هستهای و حرکت به سوی منطقهای عاری از سلاحهای هستهای ارائه شده است. این طرح، با پیشنهاد تأسیس یک مجمع منطقهای تحت نظارت سازمان ملل، میتواند به کاهش تنشها و اعتمادسازی بین ایران و غرب کمک کند. بازتاب این طرح در رسانههای انگلیسیزبان، از حمایت محتاطانه گاردین و بیبیسی تا بدبینیهای موجود در رسانههای آمریکایی، نشاندهنده پیچیدگیهای سیاسی این ابتکار است.
در داخل ایران، رسانههای اصلاحطلب از این طرح حمایت کردهاند، اما اصولگرایان آن را خوشبینانه و حتی مغایر با استقلال ملی میدانند. بااینحال، طرح مناره، با ایجاد بستری برای گفتوگوهای منطقهای و کاهش تمرکز بر برنامه هستهای ایران، میتواند بهعنوان گامی به سوی حل بحران هستهای عمل کند، مشروط بر اینکه با حمایت بینالمللی و اجماع داخلی همراه شود.