با وجود تمامی کمکهای نظامی ایران، پوتین تمایلی نداشت لطف ایران را جبران کند

«در حقیقت زمانی که اسرائیل و آمریکا در اواخر ماه ژوئن تأسیسات هستهای ایران را بمباران کردند، درخواست تهران برای حمایت تا حد زیادی بیپاسخ ماند و بجای آن، آنچه که دریافت کرد، کلمات و عبارات محکوم کننده [جنگ] از سوی مسکو بود. برای تمامی کمکهای نظامی که ایران به روسیه در جنگ با اوکران کرده بود، پوتین بهنظر میرسید تمایلی ندارد که این لطف را جبران کند.»
فرارو- «کالا اونیل» (Calla O’Neil)، پژوهشگر در شورای سیاست خارجی آمریکا در واشینگتن دیسی
با وجود شراکت راهبردی، روسیه طرفی نیست که نگران تحقیر شدن ایران باشد.
به گزارش فرارو به نقل از نشریه نشنال اینترست، برای ولادیمیر پوتین، جنگ اخیر در خاورمیانه یک فرصت محسوب میشود. در نگاه نخست، بهنظر میرسید با توجه به حمایت دیرینه روسیه، حملات هوایی آمریکا و اسرائیل علیه برنامه هستهای ایران، نوعی عقبگرد برای روسیه نیز به حساب بیاید؛ اما روسیه به شکلی ماهرانه در حال سوء استفاده از فرصت است؛ اما نه برای نجات ایران، بلکه برای اینکه بار دیگر جایگاه خود را در صحنه جهانی بیابد، تحریمهای غرب را جبران کرده و روند جنگ در اوکراین را تغییر دهد.
از زمان آغاز تهاجم همهجانبه اوکراین در فوریه ۲۰۲۲، روسیه به شکل فراوانی به تهران متکی شد تا بتواند کارزار نظامی خود را حفظ کند. پهپادهای «شاهد-۱۳۶» ساخت ایران شکافهای حیاتی موجود در زرادخانه روسیه را پُر کرد و توانست حملات هوایی پیاپی و سرسختانهای را بر زیرساختهای اوکراین وارد سازد. در سال ۲۰۲۳ و زمانی که دو کشور توافقی را برای تولید مشترک پهپادهای ایرانی در تاتارستان روسیه به امضا رساندند، این همکاری عمیقتر نیز شد و فناوری ایران در دل تولیدات دفاعی داخلی روسیه تعبیه شد.
این مسأله سبب شد قواعد بازی تغییر کند. از زمانی که این همکاری آغاز شد، توانایی مسکو در حملات هوایی بهشکلی چشمگیر افزایش یافت و به افزایش حجم و دامنه حملات پهپادی بر اوکراین منجر شد. با این حال این همکاریهای میان روسیه و ایران به یک تعهد نظامی رسمی منجر نشد؛ حتی «توافق جامع راهبردی ایران و روسیه» که به همکاریهای نظامی، اقتصادی و سیاسی میان تهران و مسکو تسری مییافت، به شکلی آشکارا فاقدبندی در خصوص دفاع متقابل بود. فقدان همین مسأله نیز ایران را در برابر تنشهای اخیر از سوی غرب سرگردان رها کرد.
پوتین تمایلی ندارد لطف ایران را جبران کند
در حقیقت زمانی که اسرائیل و آمریکا در اواخر ماه ژوئن تأسیسات هستهای ایران را بمباران کردند، درخواست تهران برای حمایت تا حد زیادی بیپاسخ ماند و بجای آن، آنچه که دریافت کرد، کلمات و عبارات محکوم کننده [جنگ] از سوی مسکو بود. برای تمامی کمکهای نظامی که ایران به روسیه در جنگ با اوکران کرده بود، پوتین بهنظر میرسید تمایلی ندارد که این لطف را جبران کند.
شاید این مسأله به این دلیل بوده است که زنجیره تأمین پهپادهای دوربُرد روسیه تأمین شده و نقش ایران به عنوان یک تأمین کننده حیاتی [تسلیحات] در جنگ روسیه در حال کمرنگتر شدن است. در عوض روسیه میتواند بر ایرانی ضعیف شده و منزوی که وابسته حمایت روسیه است، به منظور هدفی بسیار ارزشمندتر سرمایهگذاری کند؛ [یعنی] ارتباط دیپلماتیک.
در حقیقت پوتین زمان را برای تثبیت جایگاهش به عنوان تنها رهبر جهانی که با تمامی طرفها ارتباط دارد، از دست نداد. در روزهای بعد، پوتین مذاکرات مستقیمی با بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل و مسعود پزشکیان، رئیس جمهور ایران و دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا برقرار کرد. بعد از آن، در یک نشست اضطراری شورای امنیت سازمان ملل، روسیه در کنار شرکای چینی و پاکستانی خود، خواهان آتشبسی فوری و بدون قید و شرط در خاورمیانه شد.
روسیه در تلاش است تا از وضع موجود، اهرمی بسازد
این اقدامات نمایانگر تمایل به کاهش بحران نبود، بلکه منعکس کننده تمایل مسکو به سوء استفاده از این وضع بود. روسیه در تلاش است تا از بحران موجود اهرمی بسازد تا جایگاه خود را به عنوان یک بازیگر دیپلماتیک تقویت کند؛ همچنانکه این کار را در طول مذاکره ۲۰۱۵ برجام نیز انجام داد. و در حالی که واشینگتن تمایلی ندارد تا مسکو را به عنوان شریکی در مذاکرات آینده بپذیرد، پوتین همچنان میتواند از ارتباط دولتش با ایران برای ایجاد توهم ارتباطات منطقهای و تقویت این تصویر در میان قدرتهای غیرغربی استفاده کند.
در همین حال، جنگ ایران و اسرائیل سبب تقویت غیرمنتظره اقتصاد روسیه شده است. به دلیل سقف قیمت ۶۰ دلاری که گروه هفت اعمال کرده، درآمد نفتی روسیه از سال گذشته میلادی یک سوم کاهش یافته است؛ هرچند نگرانیهای بازار بر سر درگیریها در خاورمیانه سبب جهش قیمت نفت شده است. نفت خام اورال (نوعی نفت خام که عمدتا از روسیه صادر میشود) اکنون در بالاتر از آستانه خود قرار دارد و بطور بالقوه، میلیاردها دلار درآمد اضافی را برای ماشین جنگی روسیه به ارمغان میآورد. در همین حال، اختلال در صادرات نفت ایران سبب میشود کشورهای وابسته به نفت ایران بهشکلی فزاینده به روسیه به عنوان جایگزینی ایمن روی بیاورند.
بزرگترین دستاورد روسیه (در این مسأله) نه در دیپلماسی و یا نفت، بلکه درعدم قطعیت جاری غرب در حل بحران اوکراین نهفته است. اگرچه ترامپ متعهد شده بود تا ارسال تسلیحات دفاعی به کییف را در پی گزارش توقف تسلیحاتی پنتاگون افزایش دهد؛ تمرکز راهبردی واشینگتن به خصوص اکنون که با بیثباتی فزاینده در خاورمیانه روبروست، به طور فزایندهای محدود شده است.
برای روسیه، جرو بحثهای جاری در آمریکا در خصوص وضعیت راهبردی کنونی ممکن است فرصتی را برای تجدید قوا و تسریع کارزار جنگ در اوکراین فراهم آورد و در حالی که تصرفهای سرزمینی مسکو روبه کاهش است، افزایش درآمدهای نفتی و تعهدات متزلزل واشینگتن [در حمایت از اوکراین] میتواند به معکوس کردن این روند کمک کند.
روسیه تلاش دارد تا خود را برنده واقعی جا بزند
به موازات همین مسأله، رسانههای دولتی روسیه درحال سوءاستفاده از این بحران هستند و روایتی را نشر میدهند که در آن ایالات متحده آمریکا نقشی بیثبات کننده و بیپروا را دارد. هدف آن نیز مشخص است: از میان بردن اعتماد و اطمینان در مسأله رهبری آمریکا در میان متحدان غربی و دیگر کشورهای در حال توسعهای که شریک آمریکا هستند.
بنابراین تنش میان اسرائیل و ایران بحرانی منطقهای برای پوتین نیست، بلکه فرصتی راهبردی محسوب میشود و در حالی که رئیس جمهور ترامپ در حال بررسی گامهای بعدی پس از جنگ ایران و اسرائیل است، همتای روسی او در حال تلاش دارد تا خود را به عنوان برنده واقعی این مسأله جا بزند.