ترنج موبایل
کد خبر: ۸۸۲۷۵۰

جنتلمن‌های فوتبال ایران؛ لطفا موفق شوید!

جنتلمن‌های فوتبال ایران؛ لطفا موفق شوید!

شاید غم‌انگیز باشد، اما بزرگ‌ترین تردید مخاطبان بعد از اعلام نام وحید هاشمیان به عنوان سرمربی جدید پرسپولیس، نه به سوابق او مربوط می‌شد و نه به سواد و مهارت‌هایش.

تبلیغات
تبلیغات

شاید غم‌انگیز باشد، اما بزرگ‌ترین تردید مخاطبان بعد از اعلام نام وحید هاشمیان به عنوان سرمربی جدید پرسپولیس، نه به سوابق او مربوط می‌شد و نه به سواد و مهارت‌هایش.

خیلی‌ها اول از همه جملاتی با این مضمون به زبان آوردند: «نه بابا. زیادی اتو کشیده و جنتلمن است. به درد فوتبال ایران نمی‌خورد. چطور می‌خواهد وسط این همه گرگ، گلیم تیمش را از آب بیرون بکشد؟» فضای مجازی و رسانه‌های ورزشی پر بود از این دست تحلیل‌ها و کامنت‌ها؛ قضاوت‌های کسانی که عقیده دارند فضای فوتبال ایران تاب ادب را ندارد و هر چه بی‌پرواتر و دردیده‌تر باشی، شانس موفقیت بیشتری خواهد داشت.

کاش اما نه هاشمیان، بلکه محرم نویدکیا و دیگر افرادی از این دست هم به تدریج در فوتبال ایران موفق شوند تا شاید کل این ساختار دستخوش تغییر شود، شاید همه بپذیریم ما هم استحقاق مواجهه با مردان فرهیخته و سطح بالا را داریم و قرار نیست این عرصه تا ابد در همین وضعیت باقی بماند.

وحید هاشمیان شاید سابقه پررنگ سرمربیگری نداشته باشد، اما بهترین دوره‌های آموزشی جهان را پشت سر گذاشته، علم و دانش دارد و مشتاق کار است. چرا چنین نیرویی را باید دست‌کم بگیریم و ارزش آن را پایین بیاوریم؟ این چه استدلالی است که چون در فوتبال ما  اغلب داد و فریاد و پرخاش جواب می‌دهد، بنابراین نباید فرصت را در اختیار آدم حسابی‌ها گذاشت؟

اگر قرار است فرد خوش‌لباس و معطری را به خانه‌ای کثیف فرا بخوانیم، کدام راهکار منطقی‌تر است؛ اینکه در حد وسع خود در نظافت منزل و بهینه‌سازی فضا بکوشیم یا ‌میهمان را عوض کنیم و درهای خانه را به روی زشت‌کردارها بگشاییم؟ بگذارید این نیروهای جوان و خوب و مودب بیایند و کار کنند. بگذارید اینها به تدریج در اکثریت قرار بگیرند و اصل و قاعده، مشی و روش همین‌ها باشد، نه عصیانگرهای سطحی و کم‌عمق.

امروز موفقیت امثال هاشمیان و نویدکیا (یا مجتبی جباری که دوره کوتاه و موفقی در استقلال داشت)، تنها کامیابی چند مربی نیست، بلکه می‌تواند به معنای چیرگی ادب و یک گفتمان پاکیزه باشد، برتری نگاهی که ظالمانه منزوی شده بود.

دور را دست اینها بدهید. به حرف‌شان گوش کنید و آنچه می‌خواهند را حتی‌المقدور فراهم بیاورید. اگر این مربیان علم‌گرا مثلا زمین خوب یا ابزار و تجهیزات مدرن خواستند، آنها را با جملاتی مثل «فکر کردی اینجا کجاست؟» یا «دلت خوشه‌ها» سرکوب نکنیم؛ بکوشیم جلو برویم و رشد کنیم. این استانداردها باید ترقی بیابند. کار را نسپاریم به کسانی که فقط حنجره‌های نخراشیده دارند و اسباب کارشان بکش زیرش و حمله به داور و دعوا و درگیری در کنار میدان و تغییر دادن سایز زمین و بعضا جادوگری و شعبده‌بازی است. اینها فقط در پی منافع زودگذر خودشان هستند و در نهایت فوتبال ایران را عقب و عقب‌تر می‌برند. 

با این تفاسیر شاید زمان آن رسیده باشد که به تغییر ساختار این حوزه رای بدهیم. یکی از راه‌هایش هم بالا نشاندن آدم‌های باوقار و به درد بخور است. کاش به اینها همان‌قدر فرصت بدهیم و مراقب‌شان باشیم که مربیان و دستیاران و سرپرست‌های عربده‌جو و بی‌پرنسیپ ارج و قرب می‌یابند و حاشیه امن دارند. به نام‌ها کاری نداریم، اما هر که هستیم و هر کجا ایستادیم، کاش به سهم خودمان کمک کنیم صدای نو و تمیز شنیده شود. نوبت تغییر فضاست. 

 

تبلیغات
منبع : دنیای اقتصاد
تبلیغات
ارسال نظرات
تبلیغات
تبلیغات
خط داغ
تبلیغات
تبلیغات