دونالد ترامپ و تسویه حسابِ مافیایی!

فرارو- صحنه سیاسی آمریکا به تازگی شاهد دو اتفاق قابل‌تامل بوده که بازتاب های داخلی و بین‌المللی گسترده‌ای را نیز پیدا کرده است. در این راستا، ترامپ و تیم متحدش در قدرت که سعی دارند در دو حوزه سیاست داخلی و خارجی آمریکا، خود را متمایز و باکفایت نشان دهند، بر شدت تحرکات تهاجمی خود افزوده اند و سعی دارند به هر شکل ممکن، دستورکارهای مطلوب خود را به پیش برند.

به گزارش فرارو؛ با این همه، منتقدان آن ها تاکید می کنند که هیچ بعید نیست خیلی زود تندروی های آنها دامنشان را بگیرد و چالش های تازه ای را پیش روی رویشان قرار دهد. موضوعی که البته به شیوه های مختلف، نمودهای عینی خود را در دوره نخست حضور ترامپ در قدرت نیز به نمایش گذاشته است.

1. تغییر موقعیت ترامپ از شکار به شکارچی!؟

چندی قبل بود که دونالد ترامپ یک پُست جنجالی را در فضای مجازی به اشتراک گذاشت. او در پُست خود تاکید کرد که پیشتر شکار بود با این حال، اکنون تبدیل به شکارچی شده است! بسیاری از رسانه ها و تحلیلگران آمریکایی این موضع گیری ترامپ را جلوه ای عینی از تلاش وی برای اقدام علیه مخالفان و منتقدان داخلی‌اش ارزیابی کردند. حتی گفته شده که ترامپ برخی مهره های مورد اعتماد خود را مامور کرده تا افرادی که وی آن‌ها را دشمن می پندارد و در حوزه سیاست داخلی آمریکا، به ضرر رئیس جمهور این کشور کار کرده و می کنند را هدفِ حملات سیاسی و تلافی جویانه قرار دهند.

در این چهارچوب، به تازگی خبر حمله به محل زندگی جان بولتون مثل بمب در آمریکا صدا کرده است. در این رابطه، نیروهای امنیتی آمریکایی به خانه مشاور امنیت ملی سابق آمریکا یورش برده و آنطور که گفته شده، مدارک زیادی را از آن خارج کرده اند. نکته قابل تامل اینکه متحدان ترامپ مدعی شده اند که جان بولتون اطلاعات زیادی را به ایران فروخته است! البته که طیف متنعی از دیگر ادعاها نیز علیه جان بولتون مطرح شده است. جان بولتون همان کسی است که در دوره نخست حضور ترامپ در قدرت، برای دوره‌ای کوتاه مشاور امنیت ملی وی بود و سپس از این سِمت کنار گذاشته شد.

بولتون پس از خروج از قدرت، جنجال های زیادی علیه ترامپ به راه انداخت و عملا وی را به ناکارآمدی متهم کرد. با این حال، اکنون با توجه به جنجالی که علیه خودِ بولتون ایجاد شده، گفته شده که هیچ بعید نیست او به مدت 20 سال را زندان سپری کند. ترامپ به صراحت گفته که جان بولتون یک احمقِ پَست است و پیشتر علیه وی فعالیت کرده است. برخی نشریات و تحلیلگران آمریکایی تاکید می کنند که ترامپ با رویه های خود عملا در حال تبدیل‌کردن سیستم امنیتی و قضایی آمریکا به نیروی سرویس دهنده به منافع خود است. موضوعی که می‌تواند بنیان های دموکرسی آمریکایی را به نحو قابل توحهی سُست کند.

با این همه، برخی نیز به طور خاص این گزاره را مطرح می کنند که این قبیل اقدامات ترامپ علملا طیف هایی از جمهوریخواهان را هم علیه او تحریک خواهد کرد. البته که عده ای هم این تحلیل را مطرح می کنند که ترامپ به عمد به دنبال این جنجال‌سازی ها است زیرا از این رهگذر می تواند طیف گسترده ای از حملات علیه خود را به دلیل بی‌کفایتی‌اش در حوزه های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در آمریکا منحرف کند و تا حدی نفس راحت بکشد. موضوعی که البته یک تاکتیک دیرینه برای رئیس جمهور آمریکا بوده است.

2. اخراج جنجالی به دلیل موضع‌گیری جنجالی‌تَر!

در رویدادی دیگر، پیت هگست وزیر دفاع آمریکا هم به تازگی اقدام به اخراج جفری کروز رئیس آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا کرده است. جفری کروز کسی بود که پس از حمله دولت ترامپ به سایت های هسته ای ایران، تمام ادعاهای ترامپ و هگست در مورد اینکه توان و تاسیسات هسته ای ایران به کل نابود شده را زیر سوال برد و تاکید کرد که برآوردهای اطلاعاتیِ نهاد تحت امر وی این موضوع را رد می کنند و در بهترین حالت، توان هسته ای ایران تنها برای چند ماه با تاخیر و وقفه رو به رو شده است.

واشینگتن‌پست و سی ان ان در گزارش هایی تاکید کرده اند که این موضع گیری جفری کروز سبب شد تا ترامپ اندکی پس از حمله به سایت های هسته ای ایران، عصبانیت زیادی را از وی داشته باشد و در حقیقت، حکم اخراج وی همان زمان صادر شد و اکنون صرفا اجرایی شده است. البته که اینطور به نظر می رسد این اخراج، خود با جنجال های بیشتری علیه ترامپ و تیم متحدش در قدرت همراه باشد. زیرا اکنون این سوال به نحو گسترده ای مطرح می شود که آیا اگر یک مسوول ارشد اطلاعاتی در دولت آمریکا با نظر رئیس جمهور این کشور در مورد یک موضوع مخالف باشد، قواعد دموکراتیک حکم می کنند که وی اخراج شود؟ آیا این سطح از عدم هماهنگی در مورد پرونده هسته ای ایران عادی و منطقی است؟

در عین حال، این اقدام ترامپ و متحدانش این پالس معنادار را نیز به مخابره می‌کند که دولت آمریکا در وضعیت کنونی اساسا در موقعیت انجام ماجراجویی‌های بزرگ علیه کشوری نظیر ایران نیست. در حقیقت، این دولت حتی توان ایجاد اجماع در میان مسوولان ارشد خود در مورد اقدام علیه تهران را هم ندارد حال اگر بخواهد به نحوی گسترده علیه ایران وارد میدان شود، قطعا چالش های گسترده‌تری انتظار آن را خواهند کشید. ورای همه این ها، اعتبار ادعاهای ترامپ در پرونده ایران هم تا حد زیادی زیر سوال رفت و این نکته بار دیگر برجسته شد که ترامپ بیش از آنکه بر واقعیات تکیه کند، صرفا متکی بر شو و تبلیغات است.

موضوعی که شاید اصلی‌ترین میراث دوره ریاست جمهور باشد و اثبات می کند که او قصد دارد با بازیهای رسانه‌ای برای خود دستاورد بسازد و در این رابطه به دنبال پرداختِ کمترین هزینه است. موضوعی که نشان می‌دهد فاصله میان مواضع اعلامی و رویه های اعمالی دولت ترامپ، از زمین تا آسمان است. این معادله از منظر بین المللی با چالش های جدی برای دولت آمریکا همراه است.