ترنج موبایل
کد خبر: ۸۹۷۷۸۶

نقد سریال «اجل معلق»؛ اثری بی هویت و کلیشه‌ای

نقد سریال «اجل معلق»؛ اثری بی هویت و کلیشه‌ای

«اجل معلق»، سریالی است که تلاش می‌کند با استفاده از چهره‌های جذاب و شوخی‌های اینستاگرامی مخاطب را با خود همراه کند، با این حال تبدیل به اثری تکراری شده که در آن چیزی برای ماندگار شدن وجود ندارد.

تبلیغات
تبلیغات

فرارو- قسمت 13 «اجل معلق» به زودی از شبکه نمایش خانگی منتشر خواهد شد. سریالی که نمایش آن با نظرات مختلفی همراه است.

به گزارش فرارو، موقتی مخاطب نام اثر را می‌شنود، این تصور را دارد که با یک سریال ترسناک رو به‌رو است. در حالی که «اجل معلق» در ژانر کمدی- فانتزی روایتگر داستان زندگی مردی به نام داوود است که بعد از زنده شده در بیمارستان، قدرت دیدن و همراهی با عزرائیل را پیدا می‌کند. در ادامه نقدی کوتاه بر این سریال خواهیم داشت.

در فضای فیلم و سریال امروزی، نه درک مخاطب از داستان و نه حتی ماندگار شدن یک اثر اهمیت دارد. در واقع فقط انتشار یک سریال اهمیت دارد. آثاری که خیلی سریع فراموش می‌شوند چون چیزی در آن‌ها وجود ندارد که باعث ماندگاری شود.

شوخی‌های تکراری، شخصیت‌های تکراری و فیلمنامه ضعیف

سریال اجل معلق

آنچه با برچسب سریال به مخاطب نشان داده می‌شود، مجموعه‌ای از قطعات بی‌نظم است که فقط با نیت پر کردن زمان و تسخیر موقتی ذهن تماشاگر و نه روایت داستانی جذاب گردآوری شده‌اند. این وضعیت، جهانی است که تولید کننده می‌داند برای دیده شدن نیازمند خلاقیت و داستان نیست، تنها کافی است چند شوخی ترند در قصه باشد تا مخاطب ببیند. ایده همراهی یک مرد ساده که همه چیز را باخته با فرشته مرگ و دنیای ماورالطبیعه پتانسیل بالایی برای خلق موقعیت‌های نو داشت که در «اجل معلق» تبدیل به داستانی از دست رفته می‌شود.

بیننده با اثری رو به‌روست که برای پر کردن زمان به هر ابزاری، مانند چهر‌ه‌‌های جذاب و پرطرفدار و شوخی‌های تکراری چنگ می‌زند. در واقع «اجل معلق» تصمیم گرفته به جای تولید سریالی عمیق و جذاب به کم‌ترین سطح از محتوا بسنده کند. سریال به دنبال خلق اثری فانتزی با شیوه‌ای جدید بوده است و به نوعی تقابل و همراهی فرشته مرگ با کاراکتر داوود را نشان می‌دهد، با این حال آنچه ایراد اساسی محسوب می‌شود، عدم رعایت عناصر ژانر فانتزی است که سریال را از منطق روایی خارج کرده است.

سریال «اجل معلق» در عین حال، تقابل تکراری فقر و ثروت است که همان کلیشه‌های آثار قبلی تکرار می‌شود. این سریال به جای خلق موقعیت‌های بامزه، شخصیت‌ها را در موقعیتی تحقیرآمیز قرار می‌دهد و تصویری تحریف شده از طبقه کارگر و فرودست ارائه می‌دهد. در واقع همانگونه که متن و فیلمنامه قوی می‌تواند یک نابازیگر را به بالاترین سطح بازی برساند، یک متن تهی و بی‌ارزش نیز می‌تواند بهترین بازیگر را به پایین‌ترین سطح برساند. کافی است بازی رضا عطاران در سریال «دفترچه یادداشت» یا عباس جمشیدی‌فر را در «تمساح خونی» به یاد بیاورید تا متوجه میزان کیفیت پایین  نقش‌آفرینی این بازیگران در سریال «اجل معلق» شوید. در اینجا مساله بازیگر نیست بلکه نبود بستری برای یک بازی خوب است، تیپ جای نقش و تقلید از اینستاگرام جای طراحی ایده و خلاقیت برای شوخی را گرفته است.

این سریال نمونه روشن از اثری است که ایده و خلاقیت حذف شده و بازیگر نیز نمی‌تواند نقطه اتکای درستی برای جذابیت یک اثر باشد. در نهایت «اجل معلق» در ذهن مخاطب نه خاطره می‌سازد و نه تاثیر می‌گذارد و فقط اثری از صدا و حرکت است که قابلیت ماندگاری ندارد.

تبلیغات
تبلیغات
ارسال نظرات
تبلیغات
تبلیغات
خط داغ
تبلیغات
تبلیغات