ترنج

در مورد

مردم غزه

در فرارو بیشتر بخوانید

۳۵ مطلب

  • «در جهان رُز، دیوارها قابل اعتماد نیستند. آسمان و هوا مشکوک هستند و آب خطرناک است و صدا نشانه ای از زندگی نیست بلکه می تواند هشداری برای پایان آن باشد! کودکان در نوار غزه دچار ترومای وحشت هستند. آن‌ها از ساده‌ترین چیزها می ترسند.»

  • کودکان زیادی در حالی که از سوتغذیه حاد رنج می برند و یا کاهش وزن شدید دارند، به بیمارستان مراجعه می کنند. مادران آن ها هیچ پناهگان امنی ندارند و دسترسی به آب و غذای سالم هم که کیمیا است. آن ها مجبور به تحمل بمباران دائم و همیشگی و البته آوارگی و وحشت هستند. ما در نوار غزه نرخ بالایی از زایمان زودتر از موعد را به دلیل استرس شدید مادران شاهد هستیم.

  • من ترسِ محاصره و بمباران‌شدن محل زندگی ام را می شناسم با این حال، هیچوقت شهر غزه را ترک نخواهم کرد. من مرگ تدریجی تحمیلی که ناشی از آوارگی اجباری است را نمی پذیرم.

  • «اسرائیل به صورت عامدانه اجازه ورود کامیون های حامل کمک های بشردوستانه را به نوار غزه نمی دهد اما به برخی کامیون های تجاری که به دنبال فروش مواد غذایی با قیمت های نجومی به مردم غزه هستند اجازه می‌دهد تا وارد این منطقه شوند. اسرائیل با این تاکتیک هم به دنبال گول‌زدن افکار عمومی جهان است و هم می خواهد وانمود کند که در غزه قحطی نیست. این در حالی است که مردم غزه در وضعیتی نیستند که برای یک کیسه آرد تا 75 دلار پول بدهند!»

  • «از زمان آغاز جنگ غزه تاکنون، من و خانواده ام 15 بار آواره شده ایم. هر مرتبه نیز سخت‌تر از مرتبه قبل بوده است. هر دفعه ما دارایی های خود را بیش از قبل از دست داده ایم و البته که سلامت و حس امنیت ما نیز ضعیف‌تر شده است.»

  • «به عنوان دانشجویان رشته پزشکی در غزه، ما یاد می گیریم چگونه جان انسان ها را با دست خالی نجات دهیم. ما یاد می گیریم چطور تصمیمات سخت و غیرممکن را بگیریم.»

  • رهبری در پاسخ به یک استفتاء، اجازه پرداخت یک‌چهارم خمس مؤمنین را برای کمک به مردم مظلوم غزه صادر کردند.

  • «محله شجاعیه غزه برای ما چیزی بیش از چند ساختمان بود. این محله، جامعه ای از روابط نزدیک، تاریخ مشترک، و خاطرات را دربرمی گرفت. ما صبح زود از نانوایی های این محله نان داغ می گرفتیم، در گوشه مغازه‌ها با هم گپ می زدیم و در مسجد تاریخی "ابن عثمان" در ماه رمضان جمع می شدیم. این محل ها همان جاهایی بودند که کودکان در آن ها بازی می کردند و خانواده ها جشن می گرفتند و در شرایط سخت و راحت از یکدیگر حمایت می کردند.»

  • وقتی شما نمی توانی آب، نان، و دارو بخری، چطور می خواهی به زندگی ادامه دهی؟ تداوم این وضعیت می‌تواند آسیب های جدی تری را به مردم غزه وارد کند. باید پرسید وقتی دیگر چیزی برای رد و بدل کردن و مبادله کالا به کالا نباشد، چه باید کرد؟

  • در غزه کنونی، نان به یک گنج بزرگ تبدیل شده و در عین حال، گرسنگی نیز قاتل سریالی است. مردم در این منطقه با مرگی خاموش و تدریجی مواجه هستند.

تبلیغات