اسرائیل با گسترش مناطق حائل نظامی در لبنان و سوریه، اهداف خود برای افزایش نفوذ و کنترل استراتژیک را دنبال میکند.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۶۸۱ مطلب
اسرائیل با گسترش مناطق حائل نظامی در لبنان و سوریه، اهداف خود برای افزایش نفوذ و کنترل استراتژیک را دنبال میکند.
اسرائیل با چرخشی راهبردی از سیاست حفظ وضع موجود به تجدیدنظرطلبی، تلاش دارد از طریق بیثباتسازی منطقه و پیروزی نظامی، نظم جدیدی بر خاورمیانه تحمیل کند. این رویکرد، که پس از حملات ۷ اکتبر شدت گرفت، چشمانداز عادیسازی روابط با کشورهای عربی را تضعیف کرده و شکاف میان اسرائیل و متحدان منطقهایاش را افزایش داده است. دولت ترامپ نیز در مهار این مسیر ناکام مانده و در واقع، به آن دامن زده است.
در پی پیروزیهای نظامی اخیر اسرائیل، نتانیاهو تلاش دارد بدون امتیاز جدی به فلسطینیها، جایگاه منطقهای اسرائیل را تثبیت و توافقهای جدیدی با کشورهای عربی رقم بزند. با این حال، نادیده گرفتن مسئله فلسطین و بیتوجهی به افکار عمومی جهان عرب، چشمانداز عادیسازی پایدار را تضعیف کرده و خطر تداوم جنگ در غزه، بیثباتی در کرانه باختری و انزوای بینالمللی اسرائیل را افزایش داده است.
منابع آگاه از تلاش دولت بنیامین نتانیاهو برای کنار گذاشتن دادستان پرونده وی خبر دادند و اعلام کردند این اقدام تلاشی آشکار برای دخالت در روند قضایی و حذف مانع اصلی در مسیر نخستوزیر برای حفظ قدرت است.
حدود ششصد مقام امنیتی سابق اسرائیلی از ترامپ خواستند تا به جنگ غزه پایان دهد.
این عملیات، که با هماهنگی آمریکا و فریبهای رسانهای و سیاسی همراه بود، در ابتدا برای اسرائیل دستاوردهای تاکتیکی داشت اما نتوانست به پیروزی راهبردی منجر شود؛ چرا که ایران با بازیابی ابتکار عمل و پاسخهای مؤثر، توازن را تغییر داد و مانع تحقق اهداف نهایی اسرائیل شد.
مذاکرات هستهای اخیر ایران و سه کشور اروپایی در استانبول پس از حمله اسرائیل و آمریکا، با هدف بررسی آینده برجام و جلوگیری از بازگشت تحریمهای سازمان ملل برگزار شد. در حالیکه اروپا نقش خود را در پرونده ایران از دست داده و مذاکرات اصلی به آمریکا و عمان منتقل شده، ایران با ارسال سیگنالهای متناقض، سعی در خرید زمان و سنجش تحولات برای اتخاذ تصمیم نهایی دارد.
شمار فزایندهای از کشورهای غربی از جمله فرانسه و بریتانیا، در آستانه به رسمیت شناختن فلسطین به عنوان کشوری مستقل هستند؛ اقدامی که نشانه تغییر جهت سیاست غرب و فشار بر اسرائیل به شمار میآید. این تصمیم با وجود عدم حمایت آمریکا و برخی متحدان، میتواند به انزوای بیشتر اسرائیل منجر شود و مسیر پیوستن فلسطین به نهادهای بینالمللی را هموار کند؛ اما اسرائیل نگران از دست دادن اهرمهای دیپلماتیک غرب است.
جنگ غزه تحت سلطه دولت افراطی اسرائیل و حماس، به بنبستی انسانی و اخلاقی رسیده است. سیاستهای نتانیاهو، با تشدید گرسنگی و سرکوب، هزاران غیرنظامی را قربانی کرده و کشور را اسیر افراطگرایان ساخته است. حذف نهادهای مستقل و فریب متحدان خارجی، منجر به طولانیترین و مرگبارترین نبرد تاریخ اسرائیل و فلسطین شده است؛ درحالیکه استراتژی محاصره و گرسنگی نه امنیت آورده، نه گروگانها را بازگردانده، بلکه فاجعهای انسانی و حیثیتی رقم زده است.
سیاست «پایانهای باز» واشنگتن در قبال بحرانهای خاورمیانه، تلاشی هدفمند برای مدیریت بحران از طریق ابهام، بیثباتسازی و بازی با سرنوشت ملتهاست. آمریکا با استفاده از فریب، بیتعهدی و حمایت از منافع اسرائیل، هیچ راهحل عملی برای غزه، لبنان، سوریه و ایران ارائه نمیدهد و عمداً آینده منطقه را در بلاتکلیفی و ناامنی نگه میدارد.