هس، هرتزل و صهیونیسم
با وجود اینکه تصور غالب بر این است که تئودور هرتزل برای اولین بار موضوع صهیونیسم را مطرح کرد ولی در حقیقت این موشه هس بود که سال ها پیش و در ۱۸۶۲ با نوشتن کتاب رم و اورشلیم و با تکیه بر ایده ملی گرای ایتالیایی معتقد بود که یهودیان نیز می بایست جنبشی ملیگرا داشته باشند.
به دنبال انقلاب فرانسه و همچنین آزادی برخی از یهودیان تحت سلطه از سویی و نوزایی فرهنگی یهودیان و یا به عبارتی هاسکالا در قرن ۱۸ و ۱۹ میلادی از سوی دیگر باعث شد که برای نخستین بار عقایدی با محوریت عقل گرایی و در راس آن ملی گرایی خلق شود. یهودیانی که با مشاهده سرنوشت ملت هایی چون آلمان، ایتالیا، مجارستان و لهستان خود را شایسته یک وطن و سرزمین مادری می دانستند.
با وجود اینکه تصور غالب بر این است که تئودور هرتزل برای اولین بار موضوع صهیونیسم را مطرح کرد ولی در حقیقت این موشه هس بود که سال ها پیش و در ۱۸۶۲ با نوشتن کتاب رم و اورشلیم و با تکیه بر ایده ملی گرای ایتالیایی معتقد بود که یهودیان نیز می بایست جنبشی ملیگرا داشته باشند. از همین رو او در کتاب خود پیشنهاد تاسیس یک کشور سوسیالیست در فلسطین را داد و این راهکار را تنها روش برای حل مشکل یهودی ستیزی در دنیای مدرن می دانست. در واقع هس، چنین باور داشت که تاریخ مجموعه ای از تلاش ها برای نژاد و هویت ملی است.
از آنجایی که هس در مقطعی این اثر را می نوشت که غالب یهودیان آلمانی گرایش به ادغام در جامعه بودند و چندان تمایلی به ایجاد کشور یهودی نداشتند، کتاب او تاثیر خاصی را در پی نداشت و در نهایت هیچ جنبشی نیز شکل نگرفت. به دنبال همین جریان بود که بعدها تئودور هرتزل کتاب کشور یهود را بر پایه ایده های موشه هس در ۱۸۹۶ منتشر کرد؛ جنبشی سیاسی و ملی گرای یهودی که بر محور تشکیل میهنی برای یهودیان بود. آنها با استناد به منابع تاریخی و مذهبی، یهودیان و سرزمین اسرائیل را به یکدیگر پیوند می دادند چرا که معتقد بودند یهودیان از حدود ۳۲۰۰ سال پیش تا سال ۲۰۰ میلادی که امپراتوری روم آنها را پراکنده کرد، در سرزمین اسرائیل سکونت داشتند.
این جنبش با تشکیل مجامع مخفی و آشکار و همچنین با ایجاد آژانس یهود، هم کیشان جهانی خود را متقاعد می کردند که مهاجرت به سرزمین موعود یک تکلیف است. آنها حتی در دعاهای خود نیز آرزوی بازگشت به اسرائیل داشتند و همواره مهاجرت یهودیان به اسرائیل ستایش می شد؛ حتی یهودیان مشهور نیز به این حلقه می پیوستند. هر چند در ابتدا یهودیان با هر مرامی که داشتند به این جنبش ملحق شدند ولی پس از مدتی و به دنبال اختلافات، شاخه های چون صهیونیسم مذهبی، صهیونیسم سیاسی و صهیونیسم تجدد گرا به وجود آمد؛ با اینکه مرام نامه همه این شاخه ها بازگشت یهودیان به اسرائیل و تشکیل دولت یهودی بود. طبق اظهار نظر صهیونیسم، این جریان برای مقابله با یهودی ستیزی های قرن ۱۹ در اروپا شکل گرفت و اکنون نیز صهیونیسم غالبا به مفهوم حمایت از اسرائیل به عنوان کشوری برای ملت یهود است. گفتنی است واژه صهیونیسم برگرفته از کلمه صهیون یا صیون، نام تپه ای در اورشلیم است؛ در واقع ناتان برنبام اولین کسی بود که این واژه را به معنای ملی گرایی یهودی در نوشته هایش به کار برد.
در نهایت و با وجود اینکه مخالفت هایی در قالب جنبه های مذهبی، سیاسی و فکری با صهیونیسم در جریان بوده و هست و این جنبش را غیراخلاقی و غیر عملی می دادند ولی صهیونیست و مریدان این جریان، بقا و امنیت قوم یهود را با وجود یک کشور یهودی در ارتباط می دانند و آن سرزمین را اسرائیل معرفی می کنند.