در آستانه رقابت راهبردی
آیا مسیر ترکیه و اسرائیل به جنگ ختم میشود؟
این گزارش نشان میدهد پس از «طوفان الاقصی»، روابط ترکیه و اسرائیل از تنش سیاسی به سمت تقابل راهبردی غیرمستقیم حرکت کرده است. ترکیه با حمایت از سوریه، مخالفت با سیاستهای اسرائیل و تقویت نقش منطقهای خود، بهتدریج به رقیب امنیتی تلآویو تبدیل شده است. در مقابل، اسرائیل با ائتلافسازی در شرق مدیترانه و تمرکز بر مهار ترکیه واکنش نشان میدهد. با وجود بازدارندههای جدی، تقابل ادامهدار اما غیرمستقیم محتملتر از جنگ مستقیم است.
فرارو- سعید الحاج، تحلیلگر ارشد مسائل خاورمیانه در الجزیره
به گزارش فرارو به نقل از الجزیره نت، پس از عملیات «طوفان الاقصی» و ادامه جنگ غزه و پیامدهای منطقهای آن، ترکیه و اسرائیل وارد مرحلهای از تنش و دشمنی شدهاند که بیشتر شکل تقابل غیرمستقیم دارد. با این حال، نشانههای تازه از رفتار دو طرف نشان میدهد آنکارا و تلآویو در حال سامان دادن به محورها و ائتلافهای رقیب هستند و حتی ممکن است این ائتلافها در آینده روبهروی هم قرار بگیرند.
طوفان الاقصی و فروپاشی روند عادیسازی ترکیه و اسرائیل
عملیات «طوفان الاقصی» در سال ۲۰۲۳ زمانی رخ داد که روابط ترکیه و اسرائیل تازه رو به بهبود رفته بود. چند هفته قبل از آن، اردوغان در نیویورک و در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل با نتانیاهو در «خانه ترکیه» دیدار کرده بود و حدود یک سال هم از احیای روابط دیپلماتیک دو کشور میگذشت. اما بعد از آن، موضع ترکیه بهتدریج تندتر شد و در عرصههای سیاسی، اقتصادی و حقوقی علیه اسرائیل گسترش پیدا کرد؛ از جمله می توان به پیوستن به پرونده «نسلکشی» در دیوان بینالمللی دادگستری و اعلام توقف تجارت اشاره کرد. همین تغییر مسیر باعث شد ترکیه به یکی از اهداف اصلی انتقادها و تحریکات مستقیم اسرائیل تبدیل شود.
با کشیده شدن جنگ اسرائیل به سمت لبنان، اردوغان گفت «نیروهای اسرائیلی فقط دو ساعت با مرزهای ما فاصله دارند» و پارلمان ترکیه هم جلسهای برای بررسی راههای مقابله با تهدید اسرائیل برگزار کرد. آنکارا همچنین جنگ علیه ایران را از زاویه تهدیدی علیه خودش دید و میتوان اقداماتی را که انجام داد، در چارچوب تقویت توان دفاعی و بالا بردن ایمنی ترکیه در برابر هر حمله احتمالی اسرائیل فهمید. علاوه بر این، در برخی مقاطع حملات اسرائیل به سوریه شامل هدف قرار دادن نقاطی بوده که به ترکیه مرتبط دانسته میشدند.
وقتی اردوغان گفت ترکیه باید توانش را آنقدر تقویت کند که اسرائیل نتواند همان رفتاری را که با فلسطینیها دارد تکرار کند و برای توضیح این نگاه به نقش ترکیه در لیبی و قرهباغ اشاره کرد، یسرائیل کاتس، وزیر خارجه وقت اسرائیل، او را به «سرنوشتی شبیه صدام حسین» تهدید کرد. همزمان، کمیته «ناگل» هم توصیه کرد اسرائیل در سالهای آینده برای احتمال رویارویی نظامی با ترکیه آماده شود. در مقابل، مقامهای ترکیه هرچه بیشتر اسرائیل را عامل اصلی تهدید امنیت و ثبات منطقه معرفی میکنند و میگویند اسرائیل با حملات مستقیم و حمایت از برخی بازیگران داخلی در سوریه از جمله «الهجری» و نیروهای دموکراتیک سوریه (قسد) به بیثباتی و تهدید سوریه دامن میزند.
با اینکه دولت نتانیاهو بارها گفته از «نیروهای دموکراتیک سوریه» در برابر ترکیه حمایت میکند، اما آنکارا هم تعلل «نیروهای دموکراتیک سوریه» در ادغام شدن در ارتش سوریه را نتیجه تکیه این نیروها به پشتوانه اسرائیل میداند. ترکیه از یک سو بر انحلال این گروه و ادغام آن در ساختار رسمی نظامی سوریه اصرار دارد و از سوی دیگر، با اشاره به گزینه اقدام نظامی مستقیم یا حمایت از دولت دمشق، روی موضع خود پافشاری میکند. در این میان، ترکیه همچنان اسرائیل را عاملی میبیند که سطح تنشها را بالا میبرد و صحنه سوریه را پیچیدهتر میکند.
در همین چارچوب، ترکیه اخیراً اعلام کرده مایل است در «نیروی بینالمللی تثبیت» که قرار است طبق طرح ترامپ در غزه مستقر شود مشارکت کند؛ اقدامی که ظاهراً با حمایت شخص ترامپ همراه است، اما اسرائیل بهشدت با آن مخالفت میکند. گدعون ساعر، وزیر خارجه اسرائیل، علت این مخالفت را «دشمنی طولانیمدت اردوغان» با اسرائیل دانسته است.
موشکهای اسپایک در اژه؛ سایه نظامی بر رقابت یونان و ترکیه
در ۲۲ دسامبر امسال، دو رویداد همزمان اما در دو مسیر متفاوت رخ داد: از یک سو در قدس اشغالی نشست سهجانبه اسرائیل، یونان و قبرسِ یونانی برگزار شد و از سوی دیگر، یک هیئت بلندپایه ترکیه به دمشق، پایتخت سوریه سفر کرد. در نشست قدس، نتانیاهو با نخستوزیر یونان و رئیسجمهور قبرس دیدار کرد تا درباره پروندههای حساس منطقه و تقویت همکاریهای نظامی و امنیتی در سایه آنچه او «تهدیدهای واقعی پیشِروی منطقه» نامید گفتوگو کنند.
این نشست سهجانبه نشانههای روشنی داشت که نشان میداد هدف اصلی آن مهار ترکیه است. یکی از مهمترین نشانهها این بود که یونان اعلام کرد سامانههای موشکی ضدزره دوربرد «اسپایک» را که از اسرائیل خریده در نیروهای زمینیاش مستقر میکند و قرار است آنها را در جزایر دریای اژه یعنی نقطه حساس رقابت و مناقشه با ترکیه به کار بگیرد. همچنین خبر دادند سه کشور یک «نیروی واکنش سریع مشترک» با حدود ۲۵۰۰ سرباز تشکیل میدهند تا از «زیرساختهای حیاتی در شرق مدیترانه» محافظت کند؛ منطقهای که در سالهای اخیر به میدان اصلی تنش یونان و ترکیه تبدیل شده است. علاوه بر این، نتانیاهو بدون نام بردن از اردوغان، با کنایه به کسانی که به گفته او «رویای برپایی امپراتوری و تسلط بر سرزمینهای ما» را دارند گفت: این خیال را فراموش کنید؛ چنین چیزی رخ نخواهد داد.
همزمان با آن نشست، یک هیئت بلندپایه ترکیه شامل هاکان فیدان وزیر خارجه، یاشار گولر وزیر دفاع و ابراهیم کالین رئیس سازمان اطلاعات به دمشق رفت و با رئیسجمهور سوریه احمد الشرع دیدار کرد و بعد هم در قالب سازوکار «۳+۳» با مقامهای سوری گفتوگو کرد. محورهای اصلی این سفر هم همکاری اقتصادی و تجاری با هدف بهرهبرداری از روند رفع تحریمهای آمریکا علیه دمشق، تقویت هماهنگیهای امنیتی و نظامی و پیگیری موضوع بازگشت آوارگان سوری بود.
با اینکه ادغام «نیروهای دموکراتیک سوریه» در ساختار نظامی سوریه در صدر اولویتهای ترکیه بود، در کنفرانس خبری مشترک هاکان فیدان و اسعد الشیبانی، به موضوع اسرائیل هم بهطور روشن اشاره شد. هاکان فیدان گفت دو طرف درباره «حملات مکرر اسرائیل به خاک سوریه» گفتوگو کردهاند و از اسرائیل خواست برای حفظ ثبات سوریه و کل منطقه، از سیاستهای «توسعهطلبانه» خود دست بردارد.
ائتلافسازی علیه ترکیه؛ از شرق مدیترانه تا محور آتن
با اینکه دمشق و آنکارا فعلاً تلاش میکنند از رویارویی مستقیم با اسرائیل دوری کنند، تندتر شدن مواضع تلآویو نگرانیها را درباره احتمال چنین تقابلی بالا برده است. از آنجا که ترکیه تا امروز در عمل به هدفگیریهای اسرائیل علیه نقش و نفوذ و حضورش در سوریه پاسخ میدانی نداده، رویکردش بر این باور استوار است که در این مقطع بهترین واکنش، تقویت توان سوریه و کمک به تثبیت ثبات آن است. علاوه بر این، آنکارا از مسیر گفتوگو و سپس مذاکره میان سوریه و اسرائیل حمایت کرده و هاکان فیدان هم در همان کنفرانس خبری ابراز امیدواری کرد «گفتوگوهای جاری به نتیجه برسد» و گفت پیشرفت در این مسیر برای ثبات سوریه و کل منطقه اهمیت بسیار زیادی دارد.
در مقابل، مواضع رسمی و غیررسمی اسرائیل طوری بیان میشود که ترکیه را به محور تحریک و هدفگیری تبدیل میکند. در نگاه امنیتی تازه اسرائیل پس از «طوفان الاقصی»، این اصل پررنگ شده که تلآویو منتظر شکلگیری تهدید نماند و هر تهدید احتمالی را قبل از جدی شدن از بین ببرد. از سوی دیگر، چون برخی دشمنان منطقهای اسرائیل تضعیف شدهاند اما پرونده جنگ با آنها کاملاً بسته نشده، ترکیه بهعنوان یک قدرت رقیب میتواند در آینده به «دشمن بالقوه» تبدیل شود. همزمان، ارزیابیها درباره احتمال ازسرگیری جنگ علیه لبنان و/یا ایران یا دیگر بازیگران منطقه برای «تکمیل مأموریت» بیشتر شده است؛ بهویژه با توجه به اینکه دولت نتانیاهو بهدنبال یک «بودجه جنگی» برای سال ۲۰۲۶ است و این سال هم سال انتخابات در اسرائیل خواهد بود؛ انتخاباتی که رقابت برای جلب رأی جامعهای هرچه افراطیتر را شدیدتر میکند.
اسرائیل ترکیه را بزرگترین برنده تحولات سوریه میداند و حتی احتمال میدهد آنکارا در غزه هم حضور نظامی پیدا کند؛ حضوری که از نگاه تلآویو میتواند اسرائیل را از شمال و جنوب در وضعیت «محاصره» قرار دهد. به همین دلیل، اسرائیل تلاش میکند با ابزارهای مختلف ترکیه را مهار و ضعیف کند. در همین چارچوب، اسرائیل یکی از محرکهای اصلی «مجمع گاز شرق مدیترانه» بوده است؛ مجمعی که در سال ۲۰۱۹ تشکیل شد و هدف اصلیِ نانوشتهاش منزوی کردن ترکیه و محروم کردن آن از حقوقش در شرق مدیترانه بود، آن هم در حالی که ترکیه به شکل متناقضی طولانیترین خط ساحلی را در این منطقه دارد.
امروز با بهتر شدن روابط ترکیه با کشورهای عربی و کم شدن تنش آنکارا با اتحادیه اروپا، دولت نتانیاهو بیشتر به آتن، دشمن سنتی و قدیمی ترکیه تکیه کرده است. به همین دلیل، خروجیهای نشست سهجانبه و بهویژه تشکیل «نیروی واکنش سریع مشترک» را میتوان نوعی پیام هشدار و فشار به ترکیه دانست؛ پیامی که هم جنبه سیاسی دارد و شاید حتی بتواند رنگوبوی میدانی پیدا کند. با این حال، آیا این یعنی در سال ۲۰۲۶ حتماً جنگ مستقیم میان ترکیه و اسرائیل رخ میدهد؟ نه، لزوماً. چون بازدارندههای جدی وجود دارد: توان نظامی دو طرف که هزینههای درگیری را برای هر دو تقریباً سنگین و مشابه میکند و نقش آمریکا که معمولاً با جنگ میان متحدانش مخالف است؛ به ویژه وقتی پای یونان هم در میان باشد، کشوری که مثل ترکیه و آمریکا عضو ناتو است.
آمریکا تلاش می کند تنش میان ترکیه و اسرائیل را کم کند و سفیرش در آنکارا حتی از احتمال تفاهمهای اقتصادی میان دو طرف حرف زده که میتواند روابط را بهتر کند؛ با این حال، فعلاً تحقق چنین چیزی دور از دسترس به نظر میرسد. بر اساس دادههای موجود، محتملتر این است که تقابل ادامه پیدا کند اما به شکل غیرمستقیم؛ تقابلی که احتمالاً محور اصلیاش سوریه خواهد بود. در مقابل، رویارویی مستقیم هنوز بیشتر یک احتمال بلندمدت است تا کوتاهمدت؛ مگر اینکه تغییر جدی در سیاست آمریکا، نیتهای اسرائیل یا مواضع دیگر بازیگران منطقه رخ دهد.