وحید شقاقی شهری در گفتوگوی تفصیلی با فرارو مطرح کرد:
هنوز نوک قله یخ بحرانهای اقتصادی بیرون زده است
بسیاری از ضعف ها، ایرادات، ناکارامدی ها و بسیاری از چالش های اقتصاد ایران در سالهای گذشته، توسط درآمدهای نفتی پوشش داده می شد و ما، مثل یک بیماری، با دارو اجازه نمیدادیم علائم، ظهور پیدا کند. در نیم قرن گذشته نفت بازیگر مهم اقتصاد ما بوده و ما هم به عنوان کشوری نفت خیز، نقش مهمی در اقتصاد خاورمیانه داشتیم و با درآمدهای سرشار نفتی که به دست اوردیم، بسیاری از چالشهای اقتصاد کشور را عملا پوشش دادیم و اجازه ندادیم ضعفها عریان شود.
فرارو- اقتصاد کشور در شرایطی است که این روزها همه توجهات روی عملکرد بانک مرکزی، تیم اقتصادی دولت و قیمت ارز، سکه و طلا متمرکز شده است. تورم نیز گزینه دیگری است که نه فقط از سوی کارشناسان حوزه اقتصاد، بلکه از سوی مردمی که برای تامین معاش زندگی خود به مراکز خرید مراجعه میکنند مورد توجه است. در چنین شرایطی این پرسشها مطرح است که چرا به این نقطه اقتصادی رسیدیم، چه خطاهایی کردیم و چه خطاهایی را نباید انجام میدادیم و انجام دادیم؟
به گزارش فرارو، اینها پرسشهایی است که دکتر وحید شقاقی شهری، اقتصاددان و استاد دانشگاه در گفتگو با فرارو به آنها پاسخ داده است:
انگشت اتهام به سمت پزشکیان است، اما مشکلات عمیقتر از اینها است
وحید شقاقی شهری به فرارو گفت: «اتفاقی که این روزها در اقتصاد ما رخ میدهد، محصول یکی، دو سال اخیر نیست و عملا، ریشهای دور و دراز دارد. مردم عادی و مردم کوچه و بازار، مسائل را ساده میبینند و انگشت اتهام را هم به سمت آقای پزشکیان میگیرند اما ریشههای مشکل اقتصاد ایران، چیزی بسیار عمیقتر است و باید عمیقتر واکاوی شود. از سال ۱۳۵۰ خورشیدی، یعنی زمانی که قیمت جهانی نفت افزایش پیدا کرد و نظم جهانی بر پایه نفت شکل گرفت و محور آن نفت پایه بود، این نظم نفت محور تا کنون ادامه پیدا کرده است یعنی حدود نیم قرن است که جهان در نظم نفت محور اداره میشود. ما هم کشوری نفتخیز بودیم، یعنی یکی از بازیگران مخل این نظم جهانی نفت محور بودیم. در طول سالهای گذشته، بیش از یک و نیم تریلیون دلار، نفت فروختهایم. ساختارهای اقتصاد ایران و عملا سازماندهی اقتصاد ایران مبتنی بر نفت شکل گرفته و نفت تبدیل به یک بازیگر مهم در اقتصاد ایران شده است.»
وی افزود: «بسیاری از ضعف ها، ایرادات، ناکارامدیها و بسیاری از چالشهای اقتصاد ایران در ۵۰ سال گذشته، توسط درآمدهای نفتی پوشش داده میشد و ما، مثل یک بیماری، با دارو اجازه نمیدادیم علائم، ظهور پیدا کند. در نیم قرن گذشته نفت بازیگر مهم اقتصاد ما بوده و ما هم به عنوان کشوری نفت خیز، نقش مهمی در اقتصاد خاورمیانه داشتیم و با درآمدهای سرشار نفتی که به دست اوردیم. بسیاری از چالشهای اقتصاد کشور را عملا پوشش دادیم و اجازه ندادیم ضعفها عریان شود. اما از سال ۲۰۱۰ میلادی به بعد که مطابق است با ۱۳۹۰ شمسی به بعد، دو اتفاق رخ داده؛ اولا اقتصاد کشور تحریم شد و تحریمها عمدتا بر بخش ایران اعمال شد (یعنی بخشی که درآمد زیادی برای کشور کسب میکرد)، دوم این که نظم نوین جهانی شکل گرفت و نظم گذشته نفت محور کنار گذاشته شد و یک نظم نوین جهانی بر اساس انقلاب صنعتی چهارم و پنجم شکل گرفت. برخی کشورهای وارد کننده نفت، خود، تبدیل به تولید کننده و صادر کننده نفت شدند و تحولات فناوری گسترش پیدا کرد. آمریکا نیز اکنون بزرگترین تولید کننده نفت و گاز جهان شده است.»
هنوز نوک قله یخ بحرانهای اقتصادی بیرون زده است
این استاد دانشگاه در ادامه گفت: «نظم جهانی نفت محور که ۵۰ سال در جهان حاکم بود کنار رفته و نظم جدیدی بر پایه هوش مصنوعی و انرژیهای نو و تجدید پذیر، شکل گرفته است. ما همچنان اصرار داریم که در نظم گذشته نفت محور باقی بمانیم و این در حالیست که جهان از آن نظم نفت محور مدت هاست که عبور کرده. تا زمانی که بر همان نظم گذشته اصرار بورزیم، وجود بحران در اقتصاد ایران ادامه پیدا خواهد کرد. موضوع دیگر، بحث تحریمها است. ۱۴ سال است که تحریمهای اقتصادی در کشور ما حاکم شده و مهمترین منبع درآمدی ما را از کار انداخته است، چون درآمدهای نفتی دولت کاهش پیدا کرده، متاشفانه دولتهای ما نتوانستهاند برای این درامدهای نفتی کاهش یافته درامدهای جایگزین صادرات غیرنفتی را اضافه کنند. ایران باید به سمت متنوعتر کردن اقتصاد خود حرکت کند، این همان کاری است که دیگر کشورهای نفت محور انجام دادهاند و از اقتصاد ورزشی تا اقتصاد گردشگری را توسعه داده اند. متاسفانه کشور ما در این مسیر پیش نرفته است.»
وی افزود: «ما با بحرانهای اقتصادی گستردهای رو به رو هستیم که محصول یک سال و دو سال نیست و آقای پزشکیان در شرایطی مسئولیت دولت را پذیرفته است که این بحرانهای چندگانه، با هم به مرحله ظهور رسیده اند؛ از بحران محیط زیست و بحران فرونشست زمین تا بحران بانکی و صندوقهای بازنشستگی. همه این بحرانها به دلیل سیاستهای غلط اقتصادی در طول سالهای گذشته، آرام آرام انباشت شده و اکنون نوک قله یخ بیرون زده است. ما هنوز در ابتدای راه هستیم و این بحرانها تازه در حال بروز علائم هستند، اما چون با هم به مرحله ظهور رسیده اند، تلاقی بحرانها به آقای پزشکیان اصابت کرده است. این موجب شده شرایط بسیار دشوار شود.»
نظم نوین جهانی نفت محور نیست؛ چرا ما به نفتی بودن اصرار داریم
این اقتصاددان در توصیف بحرانهای موجود گفت: «اکنون کشور ما با ۳ بحران اساسی مواجه است: یک، نظم جهانی نفت محور تمام شده و جهان قائل به نظم نوین جهانی شده است. دو، 14 سال تحریمهای فلج کننده و با دوام موجب شده زیرساختهای اقتصادی کشور فرسوده شود و منابع عظیم نفتی را از دست بدهیم. سه، به دلیل سیاستهای غلط اقتصادی از جمله محیط غیررقابتی در اقتصاد و محیط کسب و کار پیچیده و ناسالم و اقتصاد رفاقتی، شبه دولتی و رانتی، بحرانها به تدریج به هم انباشت شده و شدت گرفته اند. عملا آقای پزشکیان در طول یک سال اخیر با چنین تلهای از بحرانها رو به رو شده ست. به اعتقاد من نباید انگشت اتهام را به سمت آقای پزشکیان بگیریم و با این کار هم دردی از ما دوا نخواهد شد. شرایط کنونی محصول و پیامد مشکلات گذشته و مسیرهای اشتباهی است که پیش از این رفته ایم. درست است که آقای پزشکیان کمترین سهم را دارند اما مردم هم حوصله و صبوری ندارند چون طی سالهای گذشته بارها شعار داده شده و هیچ یک از این شعارها عملی نشده است.»
وی افزود: «مردم دیگر خسته شدهاند و دولت فعلی در شرایطی بسیار سخت قرار گرفته است چرا که از یک سو با آن مشکلات سهگانه که اشاره کردم رو به رو است و از سوی دیگر شوکهای ارزی و تورمی به اقتصاد کشور مانند تب حمله کرده اند. تب علامت آخر بیماری است. بیماریهایی در اقتصاد کشور ما وجود دارد که علامت آخر بیماری یعنی شوکهای ارزی و تورمی را ایجاد کرده، بنابراین اول باید به فکر درمان بیماریها باشیم. مشکلات اقتصادی کشور به حدی پیچیده و در هم تنیده است که به راحتی قابل حل نیست و نیازمند تصمیمات بسیار سخت و تغییر ریل حکمرانی سیاسی و تغییر ریل حکمرانی اقتصادی است. در غیر این صورت هیچ امیدی به تغییر نیست و شرایط روز به روز بغرنجتر میشود. ذینفعان بزرگی در پشت صحنه اقتصاد کشور نمیگذارند اقتصاد کشور رقابتی شود و از حالت دستوری خارج شود یا محیط کسب و کار بهبود پیدا کند. این افراد رانتهای بزرگی میگیرند و در نتیجه اجازه اصلاحات را نمیدهند.»