داستان ابرتورم؛ شوروی، حکومتی که با ابرتورم آمد و با ابرتورم رفت
شوروی هم در ابتدای تأسیس خود و هم به هنگام فروپاشی با بحرانی به نام ابرتورم دست و پنجه نرم کرد. تورم در زمان سرنگونی شوروی به ۲۰۰ رصد رسید.
فرارو- اتحاد جماهیر شوروی که در دسامبر ۱۹۹۱ فروپاشید، در اوایل دوران تلاشها برای تأسیس خود و پس از جنگ جهانی اول دچار بحران ابرتورم شد؛ اما این تمام ماجرا نبود؛ چرا که این حکومت در پایان و به هنگام فروپاشی نیز با همین مشکل ابرتورم بار دیگر روبرو شد.
به گزارش فرارو، روزهای پایانی دسامبر یادآور فروپاشی حکومتی است که بیش از هفتاد سال بر پهناورترین کشور جهان حکمرانی میکرد. این کشور، جایی نبود جز شوروی سابق که در تاریخ ۲۶ دسامبر ۱۹۹۱ رسما منحل شد. اما وقتی به تاریخ رجوع میکنیم، میبینیم این قدرت هفتادساله در اوایل تلاشها برای تأسیس خود در ۱۹۱۷ با بحرانی به نام «ابرتورم» روبرو بوده و به هنگامی نیز که دچار فروپاشی شد، بار دیگر با این بحران دست به گریبان شد. اما ابرتورم شوروی چه میدانیم؟
پیشینیه بحران
پیش از آنکه اتحاد جماهیر شوروی تأسیس شود، در دوران امپراتوری روسیه، در سال ۱۹۱۷ و در زمانی که سه سال از شروع جنگ جهانی اول گذشته بود، اقتصاد امپراتوری روسیه در وضعیتی وخیم و بحرانی به سر میبرد. در مارس ۱۹۱۷ انقلابی که به «انقلاب فوریه» مشهور است، سبب سرنگونی «نیکلای دوم»، آخرین امپراتور حاکم بر روسیه شده بود که پس از این رویداد، یک دولت موقت پس از کناره گیری تزار نیکلای دوم در سال ۱۹۱۷ تأسیس شده بود. با این حال وضع اقتصاد همچنان در حالت وخامت مانده بود.
ظهور و سقوط شوروی در میانه ابرتورم
طبق مطلبی در سایت دانشگاه تنسی ظهور و سقوط اتحاد جماهیر شوروی، در میانه ابرتورم بوده است. در واقع بلشویکها موفق شدند قیمتهای سر به فلک گذاشته را به ابزاری برای سرنگونی حکومت سابق بدل کنند؛ اما با این تفاوت که سیاست آنها که منجر به نخستین ابرتورم روسیه و سپس ناآرامیهای داخلی شد، آنها را مجبور کرد در سالهای بعد برای آنکه بتوانند در قدرت بمانند، دست به ثابت نگه داشتن قیمت روبل و اقتصاد بزنند.
ابرتورم اول و رسیدن بلشویکها به قدرت
همانطوری که بیان شد ریشه ابرتورم نخست به امپراتوری روسیه تزاری و در میانه جنگ جهانی اول باز میگردد. در آن دوران قیمت بالای مواد غذایی در شهرها سبب ایجاد نارضایتی و در نهایت سقوط امپراتوری روسیه و دولتهای موقت شد و راه را برای رسیدن بلشویکها به قدرت هموار کرد.
با این حال زمانی که بلشویکها به قدرت رسیدند، آنها با ایجاد یک اقتصاد بدون پول سبب شدند شرایط زندگی از آن چیزی که بود نیز بدتر شود. این تلاشها که به «کمونیسم جنگی» معروف شد، سبب ایجاد یک ابرتورم، قحطی بزرگ و کمبود کالا شد و دهقانان و ملوانان را به شورش واداشت.
چاپ بیپشتوانه پول
اما در آن دوران چاپ پول که به عنوان ابزاری برای تأمین مالی دولت جدید بدل شده بود، سبب شد تا سقوط ارزش پول تشدید شود. در نتیجه کارگران بیکار و یا پاره وقت به تولید صنایع دستی کوچکی روی آوردند که از مواد دزدی ساخته میشد. این کارگران دست به چنین کاری میزدند تا بلکه چیزی برای خرید غذا در طول این بحران داشته باشند.
تورم چند میلیون برابری!
تورم در آن سالها به حدی وخیم شده بود که بنابر برخی گزارشها، رشد تورم به چند میلیون برابر میرسید. بر اساس تحقیقاتی که از سوی «دانشگاه واریک» انگلستان انجام شده، تورم تا مه ۱۹۲۳ به بیش از ۵۴ میلیون برابر رسیده بود و تا فوریه ۱۹۲۴ (یعنی حدودا پایان ابرتورم نخست) به بیش از ۱۶ میلیارد برابر رسید.
![]()
پرداخت دستمزد از طریق توزیع کالا
در این دوران و در طول سالهای ۱۹۱۹ تا ۱۹۲۰، حقوق کارگران تا حدود زیادی از طریق توزیع مستقیم کالا پرداخت میشد. منابع کمیاب به صورت جیرهبندی توزیع میشدند و البته عموما رایگان بودند. در همین دوران با کاهش قدرت خرید مردم، تجارت خصوصی رسما غیرقانونی اعلام شد و تلاشهایی نیز در جهت ملی اعلام کردن تمامی صنایع صورت پذیرفت.
تثبیت قیمت روبل
اما با همه اینها بلشویکها که میخواستند در قدرت بمانند، سرانجام توانستند یک ارز پایدار ایجاد کرده و اجازه دهند بازار تا حدودی فعالیت کرده تا از این طریق مانند دو دولت قبل خود سرنگون نشوند. در نتیجه آنها موفق شدند با متعادل کردن بودجه خود و حمایت از نرخ ارز به وسیله طلا، قیمت روبل را تثبیت کنند.
ابرتورم دوم
اما ابرتورم دوم در واقع در دهه نود و در نتیجه فروپاشی شوروی به وقوع پیوست. بنابر مقالهای که در مجله «مطالعات شوروی» ( که نام کنونی آن به مطالعات اروپا- آسیا تغییر یافته)، پس از برنامه «پروسترویکا» در آوریل ۱۹۸۵، تورم بار دیگر در اتحاد جماهیر شوروی پدیدار شد. پروسترویکا در حقیقت یکسری اصلاحات اقتصادی بود که با روی کار آمدن «میخائیل گورباچف»، آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی معرفی شده بودند. با این حال این تورم در ابتدا ضعیف و قابل کنترل بود؛ اما از سال ۱۹۹۰ اوضاع اندک اندک روبه وخامت رفت. در طول سال ۱۹۹۱ پیوسته تورم بدتر و بدتر شد و تا پایان همین سال مشخص شد که اوضاع وارد وضعیت ابرتورم شده است.
تورم ۲۰۰ درصدی
به نوشته مقالهای که در مجله مطالعات شوروی انتشار یافته بود، در حالی که تورم در سال ۱۹۸۵ بر روی رقم ۴.۶ درصد ایستاده بود، این رقم در سال ۱۹۹۰به ۱۹ درصد افزایش یافت و تا پایان سال ۱۹۹۱، یعنی زمان سرنگونی شوروی به ۲۰۰ درصد رسید. اوضاع در آن دوران به قدری وخیم شده بود که در اوایل ۱۹۹۲ تمامی اقتصاد در آستانه خارج شدن از کنترل بود و برای همین نیز سیاست شوک درمانی برای مهار بحران آماده شد.