داراییهای بلوکه شده روسیه و بحران تصمیمگیری در اتحادیه اروپا
مانع اصلی استفاده اروپا از داراییهای بلوکهشده روسیه چه بود؟
اتحادیه اروپا بهجای استفاده از داراییهای بلوکهشده روسیه، به یک راهحل حداقلی یعنی وام ۹۰ میلیارد یورویی برای تأمین موقت هزینههای دفاع اوکراین روی آورد؛ تصمیمی که محدودیتهای ساختاری، ضعف بازدارندگی و شکنندگی اراده راهبردی اروپا را آشکار میکند. این انتخاب، سیگنال عقبنشینی به روسیه و آمریکا میدهد و نشان میدهد اروپا هنوز قادر نیست بهتنهایی خلأ مالی و سیاسی حمایت از اوکراین را پر کند و همچنان به تصمیمات واشنگتن وابسته است.
فرارو- مارک چمپیون، تحلیلگر ارشد مسائل اروپا و ستون نویس بلومبرگ
به گزارش فرارو به نقل از بلومبرگ، در نهایت، اروپا بدون برگزاری یک نشست ماراتنی دیگر تصمیم گرفت چگونه هزینههای اوکراین را تأمین کند. آلمان و کمیسیون اروپا نتوانستند بلژیک را مجبور کنند که با استفاده از ۲۰۰ میلیارد یورو داراییهای بلوکهشده روسیه موافقت کند. بنابراین، اتحادیه اروپا به سراغ گرفتن ۹۰ میلیارد یورو وام رفت؛ پولی که فقط برای دو سال دیگرِ دفاع اوکراین کافی است، آن هم اگر بقیه کشورها و نهادهای بینالمللی بیش از ۵۰ میلیارد یوروی باقیمانده را فراهم کنند.
محدودیتهای ساختاری اتحادیه اروپا در اعمال قدرت ژئوپلیتیکی
این اتفاق، با توجه به سابقه فشارهای آلمان در اروپا، نشان میدهد اتحادیه اروپا چه محدودیتهای بازدارندهای دارد. اگر این چارچوبها وجود نداشت، احتمالاً فریدریش مرتس میتوانست نظر خود را به بقیه تحمیل کند. البته مرتس هنوز میتوانست با رأی اکثریت، مخالفت بلژیک را کنار بزند، اما این کار خطر ازهمپاشیدن اتحادیه را بالا میبرد. او و اورزولا فوندرلاین حاضر نشدند چنین خطری را بپذیرند؛ مخصوصاً وقتی ایتالیا و فرانسه هم با حمایت از کشاورزان ناراضیِ مخالف توافق مرکوسور، اوضاع را پیچیدهتر کرده بودند. وقتی ویکتور اوربان اعلام کرد که حاضر است وتوی مجارستان درباره انتشار اوراق قرضه مشترک برای اوکراین را بردارد، تصمیم نهایی عملاً گرفته شد: انتخاب سادهترین راه یعنی پرداخت هزینهها از جیب شهروندان اروپایی نه از داراییهای روسیه.
این تصمیم، با همه ضعفهایش، بدترین نتیجه ممکن نبود. بدترین حالت این بود که اتحادیه اروپا دوباره یک نشست بینتیجه برگزار کند؛ هیچ پولی برای اوکراین کنار نگذارد و اوکراین وقتی منابعش در نیمه اول ۲۰۲۶ تمام شد، عملاً بیدفاع بماند. اما راهحلی که الان انتخاب شده فقط «حداقلِ حداقل» است؛ آن هم برای اتحادیهای که به یک ستون فقرات ژئوپلیتیکی قویتر نیاز فوری دارد.
اتحادیه اروپا برای حفظ صلح در داخل خود، بخشی از حاکمیت کشورها را با هم شریک کرده و روی قانونمداری سختگیرانه تکیه دارد. این ویژگیها داخل اروپا مفید است، اما وقتی پای قدرتهای بیرونی وسط باشد که هیچ قانونی را به رسمیت نمیشناسند، همین قواعد میتواند به دستوپای اروپا زنجیر شود. نشست روز پنجشنبه دقیقاً همین را نشان داد: اتحادیه اروپا هنوز نمیتواند مثل یک قدرت بزرگ عمل کند؛ یعنی نتوانسته منافع جمعیاش را در برابر چین، روسیه و حتی آمریکا با قدرت پیش ببرد. گرگوار روس از چتمهاوس هم همین نکته را میگوید: پیدا شدن راهی برای تأمین مالی اوکراین «مثبت» است، اما این توافق در پایینترین سطح ممکن شکل گرفته است. به گفته او، رهبران اروپا از نظر سیاسی ضعیفاند و در جهانی گرفتار شدهاند که قواعد قدیمی دیگر در آن جواب نمیدهد.
سیگنالهای ضعف بازدارندگی اروپا در قبال روسیه و ایالات متحده
این تصمیم به پوتین میگوید که لازم نیست برای رسیدن به آتشبس کوتاه بیاید. اگر جنگ را ادامه دهد، میتواند بیشتر از اراده سیاسی اروپا دوام بیاورد و در نتیجه، توان اوکراین برای جنگیدن را از بین ببرد. در اقتصادی که رشد پایینی دارد و در آن احزاب راست افراطیِ نزدیک به روسیه در نظرسنجیها بالا آمدهاند، هیچ تضمینی وجود ندارد که بعد از تمام شدن این وام، کمکهای بزرگ دیگری فراهم شود. به گفته بلومبرگ اکونومیکس، اگر جنگ ادامه پیدا کند، بحران بعدی در پایان سال ۲۰۲۷ رخ میدهد؛ سالی خطرناک، بهخصوص اگر در فرانسه یک رئیسجمهور پوپولیست به قدرت برسد.
در عین حال، پیام روشنی نهفقط به پوتین، بلکه به دونالد ترامپ هم داده میشود: اروپا وقتی تهدید میشود، عقب مینشیند. روسیه گفته بود اگر بلژیک پول را بلوکه کند، تلافی میکند؛ و با توجه به اینکه مسکو همین حالا هم درگیر جنگ ترکیبی علیه اروپا است، احتمال عملی شدن این تهدید بالا بود. اما قدرت یعنی توان بازدارندگی و اروپا چنین توانی ندارد. به همین دلیل اروپا در برابر آمریکا کوتاه آمد و یک توافق تجاری بد را پذیرفت، در حالی که چین مقاومت کرد و برنده شد؛ و به همین دلیل هم فریدریش مرتس این هفته در بروکسل شکست خورد.
داراییهای بلوکهشده روسیه و آزمون ناپایداری اراده راهبردی اروپا
ماجرای داراییهای بلوکهشده روسیه هنوز تمام نشده است. ترامپ به دنبال سهمی از این پولها بود و همچنان میتواند امیدوار باشد که به آن برسد؛ حتی اگر اروپاییها فعلاً این منابع را قفل کرده باشند، چون اگر تحت فشار قرار بگیرند، ممکن است دوباره عقبنشینی کنند.
اتحادیه اروپا حالا بهسختی دارد یاد میگیرد که توان واقعیاش تا کجا است. البته باید منصف بود: فریدریش مرتس حاضر شد ریسک کند و سرمایه سیاسیاش را برای حمایت از اوکراین خرج کند؛ اوکراینی که دستکم این امید را دارد پس از پایان جنگ، برای بازسازی از ذخایر توقیفشده بانک مرکزی روسیه استفاده کند. مرتس همچنین نشان داده که حاضر است در حرف، هم مقابل ترامپ بایستد و هم مقابل پوتین.
با این حال، جنگ هنوز تمام نشده است. هرچند احتمال آن کم است، اما همچنان ممکن است آمریکا پیش از آنکه اوکراین از نظر پول و نیروی انسانی به بنبست برسد، کاری انجام دهد که محاسبات پوتین را تغییر دهد. اما یک سناریو حالا بسیار دور از دسترستر شده است: اینکه اروپا بتواند خلأ مالی و سیاسیِ حمایت از اوکراین را بهتنهایی پر کند.