بازدارندگی سخت با طعم اورانیوم
در میان جنگ اوکراین، روسها در مواجهه با چالش بازدارندگی مقابل غرب دست به بازنویسی دکترین هستهای کرملین زدند. بازنویسی اخیر دکترین هستهای روسیه نشاندهنده کاهش آستانه استفاده از سلاحهای هستهای و تعریفی گستردهتر از «تهدید حیاتی» علیه فدراسیون روسیه است.
علی بدایع در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: خاطرات قدیمی از تقابل هستهای غرب و شرق در روزهای جنگ سرد زنده شده است. از یکطرف «ولادیمیر پوتین» تسلیحات مخوف با قابلیتهای اتمی را آزمایش میکند و از طرف دیگر «دونالد ترامپ» فرمان از سرگیری آزمایشهای هستهای را صادر میکند. واقعا داستان چیست؟ آنها از یکطرف تمایل به ملاقات و نشست در بوداپست داشتند؛ حالا برای یکدیگر شاخ و شانه هستهای میکشند. داستان جالب اینجاست که طرفین خطوط قرمز حیاتی یکدیگر را رعایت میکنند اما در عین حال به سمت افزایش سطح توان هستهای حرکت میکنند.
چالش بازدارندگی ارتش سرخ
به شکل سنتی، دولتها در یک سیستم آنارشیک همواره به دنبال حداکثرسازی قدرت خود برای تضمین بقا هستند و از موقعیتهای ضعف سایر رقبا استفاده میکنند. هدف نهایی هر قدرت بزرگ، رسیدن به «هژمونی منطقهای» است. روسیه در مواجهه با انقلاب آبی 2014 اوکراین در حوزه پیرامونی با معماواره بقا مواجه شد تا درنهایت ارتش سرخ برای دفاع از سرزمین مادری ناچار به واکنش سخت و درنهایت جنگی شد که سیگنالهای آن به وضوح در رزمایش «زاپاد 2018» قابل مشاهده بود. در میان جنگ اوکراین، روسها در مواجهه با چالش بازدارندگی مقابل غرب دست به بازنویسی دکترین هستهای کرملین زدند. بازنویسی اخیر دکترین هستهای روسیه نشاندهنده کاهش آستانه استفاده از سلاحهای هستهای و تعریفی گستردهتر از «تهدید حیاتی» علیه فدراسیون روسیه است. این بهروزرسانی با هدف تقویت بازدارندگی در شرایط کنونی ژئوپلیتیک صورت گرفته است. تغییرات اصلی در دکترین هستهای بر گسترش سناریوهای پاسخ هستهای متمرکز است. در حالی که دکترین قبلی (۲۰۲۰) استفاده از سلاح هستهای را به شدت محدود میکرد، دکترین جدید شرایط استفاده از سلاح هستهای را فراتر از حمله هستهای مستقیم میبرد. مبتنی بر آخرین نسخه دکترین اتمی کرملین، اگر روسیه یا متحدش بلاروس مورد تجاوز با سلاحهای متعارف قرار گیرند و این حمله تهدیدی حیاتی برای حاکمیت، تمامیت ارضی و موجودیت دولت روسیه ایجاد کند، مسکو حق پاسخ هستهای را برای خود محفوظ میداند. همچنین حمله با تسلیحات متعارف تحت حمایت قدرت هستهای به عمق خاک روسیه مجوزی برای واکنش اتمی است. دکترین جدید به طور صریح یا ضمنی، به تهدیدات ناشی از گسترش ائتلافهای نظامی (مانند ناتو) و استقرار زیرساختهای آنها در نزدیکی مرزهای روسیه اشاره میکند و از عبارت «دشمن بالقوه» برای توصیف نیروهایی استفاده میکند که بازدارندگی هستهای علیه آنها انجام میشود. دکترین «بازی با ماشه هستهای» به روسیه اجازه میدهد تا در یک درگیری منطقهای که در آن نیروهای متعارف روسیه تحت فشار قرار میگیرند، با تهدید یا استفاده محدود از سلاح هستهای تاکتیکی، طرف مقابل را به عقبنشینی وادار کرده و وضعیت را قبل از یک شکست بزرگ متعارف، «غیرقابل تحمل» سازد. در چارچوب بازی با ماشه هستهای روسیه، کنایه صریح مسکو درباره مکانیسم «دست مرده» نشان میدهد که آنها در پاسخ به معماواره امنیتی خط قرمزی برای کرملین متصور نیستند. ذیل شرایطی که ترسیم شد و در آستانه دور دوم ملاقات روسای جمهوری امریکا و روسیه که انتظار میرفت در بوداپست برگزار شود؛ در چارچوب بازی «رولت روسی» آزمایش موشک کروز هستهای «بورِوِستنیک» و اژدر هستهای «پوسایدون» با فرمان شخص پوتین در لباس جنگ انجام شده است. همزمان، وزارت دفاع روسیه در بیانیهای اعلام کرد که زیردریایی هستهای پیشرفته «خاباروفسک» در کارخانه کشتیسازی «سِوماش» با حضور «آندری بلوسوف» وزیر دفاع این کشور به آب انداخته شده است تا سیگنالهایی مشخص ازسوی مسکو قلمداد شود که «روسیه در استفاده از تسلیحات اتمی تعلل نمیکند.»
احساس عدم توازن کاخ سفید
در آن طرف میدان، «مرد دیوانه» نمیخواهد موازنه قدرت به نفع کرملین باشد. حرکت به سمت حداکثرسازی قدرت یک وضعیت ناگذیر برای حرکت به سمت افزایش قدرت هستهای است. رییسجمهور ایالاتمتحده به وزارت جنگ امریکا دستور داده است تا آزمایش سلاحهای هستهای را ازسر بگیرد.مساله بنیادین واشنگتن اینجاست که نه کاخ سفید و نه وزارت جنگ هنوز به یک جمعبندی منسجم درباره آزمایشهای هستهای نرسیدهاند. در رسانههای امریکایی درباره هزینهها و نوع عملکرد آزمایشهای اتمی بحثهای داغ در جریان است. همزمان تنشهای داخلی پیرامون تعطیلی دولت فدرال، حملات بیرحمانه دموکراتها و مداخلهگری «مرد دیوانه» به یک کلاف سردرگم تبدیل شده است. ترامپ دیروز در مصاحبهای با برنامه ۶۰ دقیقه شبکه خبری سیبیاس نیوز در پاسخ به سوال مجری برنامه مبنی بر اینکه تنها کشوری که سلاحهای هستهای آزمایش میکند کرهشمالی است، گفت: «روسیه و چین نیز آزمایش میکنند اما درباره آن صحبت نمیکنند.»پیش از این کریس رایت، وزیر انرژی امریکا گفت که آزمایش سلاحهای هستهای که دونالد ترامپ رییسجمهوری این کشور دستور آن را داده، در حال حاضر شامل انفجار هستهای نیست.بنا به نوشته «انبیسی نیوز» امریکا تنها یک مکان برای انجام چنین آزمایشاتی دارد؛ یک تاسیسات زیرزمینی در نزدیکی سایت سابق آزمایشات هستهای نوادا در نزدیکی لاس وگاس قرار دارد.
به گفته کارشناسان، آمادهسازی این مکان برای آزمایش هستهای به صدها میلیون دلار هزینه نیاز دارد و دستکم دو سال طول خواهد کشید. برگردیم به عمق ذهن «مرد دیوانه» ترامپ، برای او زمان یک فرآیند روی اعصاب است که اتفاقا قابل کنترل نیست.به نظر میرسد ترامپ در حال الگوبرداری از پروژه ۲۰۲۵ است؛ طرحی برای دستور کار دولت او که توسط بنیاد محافظهکار هریتیج تهیه شده است. این پروژه توصیه میکند که تصویب پیمان ۱۹۹۶ رد شود و برای انجام آزمایشهای هستهای «در صورت لزوم در پاسخ به تحولات هستهای دشمن» فشار وارد شود.امریکا در مجموعه هزار و ۵۴ آزمایش سلاح هستهای انجام داده است اما هیچ یک از این آزمایشات از سال ۱۹۹۲ به این سو نبوده است. چالش ثانویه برای امریکا این است بنا به اذعان ترامپ، پای چینیها هم به مسابقه هستهای گشوده خواهد شد. اژدهای زرد 47 آزمایش هستهای در کارنامه دارد و در عین حال تمایل شدیدی برای رونمایی از قدرت بازدارندگی نهایی پکن دارد.
امکان فروپاشی نظام هستهای و سناریوهای سخت
تلاش غرب و شرق برای حداکثرسازی قدرت از طریق توسعه بیوقفه فناوریهای هستهای جدید. روسیه به دنبال بیاثر کردن بازدارندگی امریکا و امریکا به دنبال حفظ برتری خود. عدم وجود یک ساختار هژمونیک جهانی این رقابت را اجتنابناپذیر میکند. اگر ترامپ ازسرگیری آزمایش هستهای را در دستور کار خود قرار دهد این به معنای نقض مفاد پیمان جامع منع آزمایش هستهای است که در سال ۱۹۹۶ توسط امریکا و ۱۸۶ کشور دیگر امضا شد. این پیمان همه انفجارهای هستهای را چه با اهداف نظامی یا اهداف صلحآمیز منع میکند و مهار تکثیر سلاحهای هستهای را هدف قرار میدهد. با قطعیت میتوان گفت که نظام هستهای در آستانه فروپاشی قرار دارد؛ این وضعیت به معنای جنگ هستهای به شکل فوری نیست اما به معنای از بین رفتن تدریجی ساز و کارهایی است که از دهه ۱۹۶۰ تاکنون توانسته بود رقابت تسلیحاتی را مدیریت و از درگیری هستهای جلوگیری کند. فراموش نکنیم که فرانسه و بریتانیا به عنوان قدرتهای اتمی اروپا نیز متاثر از اتمسفر اتمی تقابل بازدارندگی ممکن است به سمت آزمایشهای هستهای و زرادخانههای اتمی حرکت کنند. ازسوی دیگر، رقابت کلوپ قدرتمندان به هند، پاکستان و کرهشمالی فرصت و انگیزه میدهد تا آنها نیز برای توسعه یا بهروزرسانی زرادخانههای خود، آزمایشهای هستهای را از سر بگیرند. درنتیجه، پیمان CTBT عملا بیاثر و نظام عدم اشاعه سلاحهای اتمی (NPT) دچار فروپاشی خواهد شد.
کنترل بحران در نقطه برخورد
عدم ارسال موشکهای تاماهاوک به اوکراین نشان میدهد که امریکا در حال محاسبه دقیق ریسکهاست. از دیدگاه رئالیسم تهاجمی، امریکا نمیخواهد به خاطر منافع یک دولت کوچک (اوکراین)، یک جنگ هستهای بزرگ و پرهزینه را آغاز کند. این یک تصمیم عقلانی برای اولویتبندی بقای امریکا بر حمایت مطلق از متحدان در یک جبهه فرعی است. هدف، مهار کردن روسیه در سطح هستهای است، نه تحریک آن به یک جنگ تمامعیار.در شرایطی که هزینههای رقابت تسلیحاتی بالا میرود، هر دوطرف ممکن است برای مدیریت هزینهها و تثبیت موقت توزیع قدرت فعلی به توافقی تاکتیکی و کوتاهمدت برای محدودسازی برخی سلاحها تن دهند. اما این توافق صرفا یک وقفه موقت در رقابت قدرت خواهد بود.امریکا ممکن است به طور ضمنی به روسیه اجازه دهد در حوزه نفوذ خود (مانند اوکراین) کنترل بیشتری داشته باشد (خودداری از ارسال تاماهاوکها)، در ازای تضمینهای استراتژیک در سطح هستهای به سمت یک معامله حرکت کنند. این سازگاری موقت با هدف تضمین منافع حیاتی امریکا در مناطق مهمتر است. قدرتهای بزرگ در حال بازگشت به رقابت قدرت خام (Power Politics) هستند، اما همچنان با درسی که از جنگ سرد آموختهاند، سعی در حفظ مکانیزمهای غیررسمی کنترل بحران (مثل خطوط قرمز ضمنی) دارند. شاید بتوان گفت که «بازدارندگی متقابل تضمین شده» (MAD) برای طرفین مطلوبیت دارد.حفظ ابزارهای قدرتی مانند آزمایشهای هستهای در کنار پرهیز از اقدامات تهاجمی ذیل معماواره بقا، این امکان را میدهد که طرفین ضمن حفظ توازن بازدارندگی به سمت چانهزنیهای سخت حرکت کنند. آنچه مشخص است؛ اینکه فعلا همه دنبال توسعه بازدارندگی هستهای هستند و در این مسیر امکان یک انفجار محدود اتمی دور از ذهن نیست.