۵ خدای جنگجوی زرتشتی که جهان را تغییر دادند

در اوستا، کتاب مقدس زرتشتیان، خدایانی چون میترا، ورثرغن و تیریشتار با داستانهای حماسیشان جهان را شکل دادند. این ایزدان چگونه از ایران باستان به فرهنگ جهانی راه یافتند؟ همراه ما باشید تا این اسطورههای جاودان را بشناسید.
فرارو- در دل اساطیر ایران باستان، خدایانی ساکناند که با داستانهای حماسی و قدرتهای بیمانندشان، هزاران سال قلب و ذهن پارسیان را تسخیر کردهاند.
به گزارش فرارو، آیین زرتشتی، با قدمتی بیش از سه هزار سال، جهانی از خدایان و ایزدان را به ما معرفی میکند که هر یک نمادی از طبیعت، جنگ، عدالت یا زندگیاند. در این مقاله، سفری به دنیای این ایزدان قدرتمند میکنیم و داستانهای حماسی آنها را از اوستا، کتاب مقدس زرتشتیان، بازگو میکنیم. از ورثرغن، خدای جنگ و پیروزی، تا تیریشتار، ایزد باران و تیر آسمانی، این چهرهها نه تنها اسطوره، بلکه بخشی از هویت فرهنگی ایراناند.
1. ورثرغن: خدای جنگ و عقاب آسمانی
ورثرغن، یا بهرام در پارسی میانه، ایزد پیروزی و جنگ در اساطیر زرتشتی است. او را در اوستا به شکل عقابی تیزپرواز یا گرازی خشمگین توصیف کردهاند که با قدرت بیمانندش دشمنان را در هم میکوبد. ورثرغن نه تنها محافظ جنگجویان بود، بلکه حامی مسافران و کسانی که در برابر سختیها ایستادگی میکردند. در یکی از داستانهای حماسی یشتها (بخشهایی از اوستا)، ورثرغن به یاری زرتشت میشتابد و او را از توطئههای اهریمنی نجات میدهد. او با ده شکل مختلف، از باد تند تا شیر غران، ظاهر میشود و قدرت خود را به رخ میکشد.
چرا ورثرغن اینقدر جذاب است؟ او نماد استقامت و پیروزی در برابر ناملایمات است. در فرهنگ ایران باستان، پادشاهان هخامنشی و ساسانی به او احترام میگذاشتند و پیروزیهایشان را به این ایزد نسبت میدادند. حتی امروز، نام بهرام در فرهنگ ایرانی یادآور شجاعت و قدرت است. داستان ورثرغن، با تصاویر بصری خیرهکنندهاش، مثل پرواز عقاب بر فراز کوههای البرز، هنوز هم میتواند هر خوانندهای را مسحور کند.
2. تیریشتار: ایزد باران و تیر آسمانی
تیریشتار، یا تیشتر، ایزد باران و ستاره شعرای یمانی است که در آسمانهای ایران باستان میدرخشد. او در اوستا به عنوان جنگجویی آسمانی توصیف شده که با اپوش، دیو خشکسالی، نبردی حماسی دارد. داستان این نبرد یکی از زیباترین روایتهای اساطیری است: تیریشتار به شکل اسبی سفید و درخشان ظاهر میشود و با اپوش، که به شکل اسبی سیاه است، در دریای وروکشه (دریای اساطیری) میجنگد. پس از سه روز نبرد، تیریشتار با کمک اهورامزدا پیروز میشود و باران زندگیبخش را بر زمین جاری میکند.
این داستان نه تنها حماسی، بلکه عمیقاً نمادین است. تیریشتار نمایانگر مبارزه طبیعت برای زندگی است؛ بارانی که زمین خشک را سیراب میکند و امید را به کشاورزان بازمیگرداند. در ایران باستان، جشن تیرگان به افتخار تیریشتار برگزار میشد، جشنی که هنوز هم در برخی مناطق ایران با آبپاشی و شادی همراه است. قدرت تیریشتار در این است که او نه تنها جنگجو، بلکه زندگیبخش است؛ ترکیبی که او را به یکی از محبوبترین ایزدان زرتشتی تبدیل کرده.
3. آناهیتا: الهه آب و نگهبان زندگی
آناهیتا، یا اردویسور آناهیتا، الهه آبهای روان، باروری و خرد است. او در اوستا به عنوان زنی زیبا، با تاجی از ستارگان و جامهای درخشان، توصیف شده که بر ارابهای کشیدهشده توسط چهار اسب سفید (نماد باد، باران، ابر و تگرگ) سوار است. آناهیتا نه تنها زندگی را به زمین میبخشد، بلکه از جنگجویان و پادشاهان نیز محافظت میکند. در متون باستانی آمده که داریوش هخامنشی معبدی باشکوه برای او ساخت و بسیاری از پادشاهان نام خود را با او پیوند میدادند.
داستان حماسی آناهیتا در یشتها پر از تصاویر شگفتانگیز است. او رودها را هدایت میکند، زمین را بارور میسازد و حتی در برابر دیوان میایستد. قدرت او در تلفیق لطافت و اقتدار است؛ او هم مادرانه و زندگیبخش است و هم جنگجویی بیرحم. این دوگانگی آناهیتا را به یکی از جذابترین چهرههای اساطیر زرتشتی تبدیل کرده که حتی در فرهنگهای دیگر، مثل یونان (با آرتمیس) و روم (با دیانا)، تأثیر گذاشته است.
4. میترا: خدای پیمان و نور
میترا، ایزد نور، پیمان و دوستی، یکی از شناختهشدهترین خدایان زرتشتی است که فراتر از ایران، در روم باستان نیز با آیین میتراییسم پرستیده شد. او در اوستا به عنوان خدایی توصیف شده که هرگز نمیخوابد و با چشمان تیزبینش، پیمانشکنان را مجازات میکند. داستان حماسی میترا با قربانی گاو مقدس گره خورده است؛ عملی که به گفته اساطیر، جهان را از نو زنده کرد و نظم کیهانی را بازگرداند.
میترا نه تنها جنگجو، بلکه میانجی صلح بود. او بین انسانها و خدایان پیمان میبست و عدالت را برقرار میکرد. این ویژگی او را به قهرمانی آرمانی تبدیل کرد که حتی سربازان رومی او را میپرستیدند. داستانهای میترا، با تصاویری از تولد او از سنگ و هالهای از نور، چنان تأثیرگذار بود که برخی پژوهشگران معتقدند شباهتهایی با داستانهای مسیحیت، مثل تولد در غار، دارد.
5. اهورامزدا: خدای بزرگ و سرچشمه خیر
هیچ فهرستی از خدایان زرتشتی بدون اهورامزدا کامل نیست. او خدای بزرگ، خالق جهان و نماد خیر مطلق است که در برابر اهریمن، نیروی شر، ایستاده است. داستان حماسی اهورامزدا در نبرد کیهانی با اهریمن خلاصه میشود؛ نبردی که نه تنها در آسمانها، بلکه در قلب انسانها جریان دارد. در اوستا، اهورامزدا با خرد بیپایانش جهان را هدایت میکند و از ایزدان دیگر، مثل ورثرغن و تیریشتار، برای پیروزی بر شر کمک میگیرد.
اهورامزدا فراتر از یک خدا، نماد فلسفه زرتشتی است: پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک. داستان او حماسی است، نه به خاطر جنگهای فیزیکی، بلکه به خاطر عمق فلسفیاش. او به انسانها یاد میدهد که با انتخاب خیر، در نبرد کیهانی سهیم شوند.
چرا این داستانها هنوز زندهاند؟
داستانهای ورثرغن، تیریشتار، آناهیتا، میترا و اهورامزدا تنها اسطوره نیستند؛ آنها بازتاب آرزوها، ترسها و آرمانهای بشرند. این خدایان، با قدرتهای آسمانی و داستانهای حماسیشان، به ما یادآوری میکنند که مبارزه برای عدالت، زندگی و حقیقت همیشه ادامه دارد. از جشن تیرگان که یادگار تیریشتار است تا نامهایی مثل بهرام که هنوز در ایران رواج دارد، این ایزدان در فرهنگ ما زندهاند.
این داستانها همچنین جهانیاند. تأثیر میترا بر روم، شباهتهای آناهیتا با الهههای دیگر، و فلسفه خیر و شر اهورامزدا نشان میدهد که اساطیر زرتشتی مرزها را درنوردیدهاند. خواندن این داستانها مثل سفری به گذشته است که هنوز در امروز طنینانداز است.