هفتم اکتبر و آینده اسراییل

«سالها قوم یهود بهدلیل آوارگی و گسترده شدن در سرزمینهای مختلف، مورد هجمه و بعضا ظلم بوده است اما به مرور یاد گرفتند که با تجمیع ثروت و مظلومنمایی، خود را در کشورها به عنوان یک اقلیت مذهبی مطرح کنند.»
حمید روشنایی، کارشناس روابط خارجی، در یادداشتی در اعتماد نوشت:
تشکیل اسراییل به عنوان یک کشور جعلی در منطقهای که مدعی میراث تاریخی از آن است، یک پدیده منحصر به فرد بهشمار میآید. صهیونیستها توانستند با استفاده از ۳ عامل ثروت، قدرت و تنفر مسیحیان از یهودیان، سرزمینی را به اشغال در بیاورند که مرکز مذاهب بزرگ جهان است. این رژیم علاوه بر قدرت نظامی و اطلاعاتی و کمکهای خارجی، بر ۴ محور تبلیغی استوار است:
۱- مظلوم نمایی: سالها قوم یهود بهدلیل آوارگی و گسترده شدن در سرزمینهای مختلف، مورد هجمه و بعضا ظلم بوده است اما به مرور یاد گرفتند که با تجمیع ثروت و مظلومنمایی، خود را در کشورها به عنوان یک اقلیت مذهبی مطرح کنند و در نهایت پس از جنگ جهانی دوم و به کمک آژانس یهود، سرزمین فلسطین را که تحت استعمار انگلیس بود، به تصاحب درآورند. صهیونیستها علیرغم آنکه با استفاده از گروههای تروریستی به آزار و فشار به مردم فلسطین برای خروج از خانههایشان اقدام کردند اما اصل مظلومنمایی را فراموش نکردند. آنها با دستاویز قرار دادن اقدامات وحشیانه نازیها در اردوگاههای زندانیان یهودی و تحت نام هولوکاست، خود را قومی ستمدیده معرفی کردند که نیاز به ترحم دارد.
۲- دموکراتترین کشور خاورمیانه: علیرغم ستمی که به ساکنان اصلی سرزمین فلسطین صورت میگرفت، صهیونیستها به خوبی توانستند این ذهنیت را به وجود آورند که تنها کشور دموکرات در خاورمیانه هستند. آنها احزاب اسراییلی را که از تندروها و رهبران گروههای تروریستی تشکیل شده بود و انتخاباتی که فقط بین شهروندان اسراییلی برگزار میگردید را به عنوان نماد دموکراسی معرفی نمودند.
۳- با ثبات و آرامترین کشور خاورمیانه: منطقه غرب آسیا سالهاست درگیر کشمکشهای مختلف است
(که منشأ بسیاری از آنها رژیم صهیونیستی بوده). در این میان اسراییل که پس از اعلام وجود، با انجام چند جنگ کوتاه و با حمایت قدرت بزرگ جهان، توانست خود را تثبیت کند، به همه اعلام کرد که این کشور امنترین و آرامترین بخش خاورمیانه است. با توجه به قدمت تاریخی و اهمیت بیتالمقدس و فلسطین، جهانگردان بسیاری به آنجا سفر کرده و علاوه بر منبع درآمدی بالا برای این رژیم، نوعی ذهنیت با ثبات بودن برای آن به وجود آمد.
۴- توسعهیافتگی: با کمک همهجانبه کشورهای غربی و مهاجرت نخبگان، اسراییل به سرعت توانست در برخی رشتههای علمی از جمله کشاورزی، دامداری و… پیشرفت و توسعه یابد. آنچه از این رژیم بیان شده: کشوری با قدرت علمی و صنعتی روبه افزون که در منطقه قابل مقایسه با هیچ کشور دیگری است. قابل ذکر است که همه این موارد به یمن رسانههای بزرگ جهان که تحت تسلط صهیونیستها بوده، محقق گشته و این موارد بهشدت تبلیغ و از این رژیم، چهرهای متفاوت در منطقه و حتی جهان ساخته است. هفتم اکتبر ۲۰۲۳ پایانی بر همه این محورهای تبلیغی بود. جدای از انتقاداتی که به نحوه عملیات گروههای فلسطینی و حماس صورت گرفت، از این تاریخ به بعد، رژیم صهیونیستی ناچار گردیده چهره کریه و زشت خود را از پشت ظاهر فریبنده بیرون کشیده و ماهیت اصلیاش را هویدا نماید. اقدام فلسطینیان در خصوص حمله به صهیونیستها و گروگانگیری، مسلما انعکاسی از سالها ظلم و ستمی بود که به مردم فلسطین وارد میشد و شرایطی که در آن گروههای فلسطینی دریافتند، آرمان و نام فلسطین برای همیشه در حال نابودی است. طرح صلح پیمان ابراهیم که به سرعت در بین کشورهای عربی در حال گسترش بود و کمترین دستاورد آن برای فلسطین نابودی بود، برنامهای حساب شده برای پذیرش رژیم صهیونیستی در بین کشورهای عربی و مسلمان بدون یافتن راهحلی برای آینده فلسطینیان بود. خروج از مرزهای غزه و حمله به صهیونیستها، مسلما یک عمل جسورانه و بدون محاسبه اتفاقات آینده بود که در هفتم اکتبر روی داد اما نتیجه آن جدای از فاجعه انسانی و تاریخی که رخ داد، رژیم صهیونیستی را با چالشهای بزرگی مواجه نمود.
۱- نا امنشدن: اسراییل یک کشور با معیارهای جهانی نیست بلکه اردوگاهی نظامی با گردآوری مهاجرانی از سراسر جهان است که بالاترین مزیت آن، امنیت آنهاست. جنگ ۲ساله گذشته نشان داد که رژیم صهیونیستی دیگر نمیتواند ادعای امنیت کامل در این منطقه را داشته باشد و در نتیجه احتمال بازگشت مهاجران و تخلیه این سرزمین وجود دارد.
۲-تنفر از صهیونیستها: صهیونیستها که تاکنون در پشت نقاب متمدن بودن، خود را پنهان کرده بودند، با انجام اقداماتی وحشیانه، چهره واقعی خود را به نمایش گذاشتند و مورد تنفر مردم جهان قرار گرفتند.
۳- کاهش حمایت غرب به خصوص اروپاییان از اسراییل: رژیم صهیونیستی از زمان تاسیس تاکنون همیشه مورد حمایت کامل کشورهای غربی بوده است. اما با حوادثی که در غزه رخ داد، خشم مردم اروپا را برانگیخت و مقامات آنها در نهایت مجبور به عکسالعمل هرچند ضعیف، شدند که در نوع خود بینظیر است.
۴- ترس اعراب: سالهای متمادی امریکا و رژیم صهیونیستی تلاش نمودند تا به اعراب این پیام را مخابره کنند که اسراییل دشمن آنها نیست اما با حوادث پس از هفتم اکتبر، عربها دریافتند که ماهیت اسراییل با خشونت و تجاوز آمیخته است و امکان تغییر آن وجود ندارد. این موضوع باعث گردید پیمان ابراهیم باردیگر با خطر مواجه شود.
۵- طرح دوباره نقشه صهیونیستها: از نیل تا فرات آرمان نهایی اسراییل است که در سالهای اخیر بهدلیل سیاستهای جدید تلآویو پوشیده نگه داشته شده بود. در حوادث اخیر فلسطین، این طرح نیز دوباره طرح گردید و اقدامات صهیونیستها در جنوب لبنان، سوریه و حتی حمله به قطر، اندیشههای آنها را برای تسلط بر منطقه نشان داد.
تاریخ هرگز ۷ اکتبر و جنایات صهیونیستها را فراموش نخواهد کرد و حداقل برای فلسطینیان و رژیم اسراییل، زمان به دو بخش تقسیم خواهد شد قبل و بعد از هفتم اکتبر ۲۰۲۳…