قدیمیترین قوم ایران چه کسانی بودند؟

پیش از آنکه مهاجرت گسترده آریایی ها از ماوراء النهر و قفقاز بزرگ به بخش مرکزی فلات ایران آغاز شود، مردمان کهنسال بسیاری در این سرزمین می زیستند.در این مقاله به معرفی اجمالی این اقوام می پردازیم.
راسخون نوشت: پرسشی که ذهن بسیاری از ما ایرانیان را به خود مشغول می کند، این است که پیش از ورود آریایی ها، ساکنان اولیه فلات ایران چه کسانی بوده اند؟ در کتاب های تاریخی، درباره اقوام آریایی و مهاجرتشان به این سرزمین مطالب فراوانی خوانده ایم. اما کمتر به اقوامی پرداخته شده که پیش از آریایی ها در این منطقه می زیستند و هر کدام تمدن و فرهنگ خاص خود را داشتند. تمدن ها و فرهنگ هایی که پس از ورود آریایی ها به ایران، بر آنها تأثیر گذاشتند و در حقیقت، اجداد ما از همین اقوام متأثر شده اند.
آریاییها، نیاکان ما ایرانیان، اقوامی مهاجر بودند که در گذشته های دور به فلات پهناور ایران آمدند. اما پیش از ورود آن ها، اقوام دیگری نیز در این سرزمین زندگی می کردند. این تمدن های بومی، دارای خط و فرهنگی پیشرفته و خاص خود بودند و تأثیرات عمیقی بر آریایی ها گذاشتند.
اقوام آریایی از نخستین گروه هایی بودند که از دشت های آسیای میانه به سرزمین ایران کنونی مهاجرت کرده و در آنجا سکونت گزیدند.
برای درک بهتر دوران آریایی ها، لازم است به ریشه ها و زبان آن ها بپردازیم. واژه آریا در ابتدا به گروه وسیعی از مردمان هند و اروپایی اطلاق می شد. پس از مهاجرت اولیه، بخش هایی از این هند و اروپایی ها از قوم اصلی خود جدا شدند و برای مدتی تحت عنوان هندوایرانی در کنار هم زندگی کردند. سپس، طی مهاجرتی دیگر، عده ای از آن ها به سوی فلات ایران حرکت کرده و گروهی دیگر راهی هند شدند. آریایی هایی که به ایران آمدند، نخستین سلسله مهاجران به این سرزمین محسوب می شوند. البته، درباره معنا، مفهوم و جنبه های قومی یا جغرافیایی واژه آریایی اختلاف نظرهای فراوانی وجود دارد.
واژه آریا در متون باستانی سانسکریت و اوستایی به چشم می خورد. در گذشته، این نام به طور کلی برای تمام اقوامی با ریشه های هندواروپایی استفاده می شد. اما با گذر زمان، محققان متوجه شدند که تعمیم این واژه به همه اقوام هندواروپایی صحیح نیست. متخصصان زبانشناسی با استناد به کاربرد واژه آریا در متون سانسکریت و اوستایی، به این نتیجه رسیدند که این واژه به طور خاص به اقوام هندوایرانی تعلق داشته است. این اقوام هندوایرانی، که عنوان آریا را یدک می کشیدند، در طول هزاره سوم پیش از میلاد به فلات ایران و شبه قاره هند مهاجرت کردند.
آشنایی با قدیمی ترین اقوام ایرانی
آشنایی با این تمدن های باستانی و ساکنان نخستین ایران، دریچه ای نو به سوی شناخت تاریخ پر فراز و نشیب سرزمینی که در آن زندگی می کنیم می گشاید و به ما کمک می کند تا با ریشه های عمیق تر خودمان پیوندی دوباره برقرار کنیم.
آغاز تمدن با ابزار های سنگی
پیش از آنکه به معرفی ساکنان اولیه ایران که پیش از آریایی ها در این سرزمین می زیستند بپردازیم، سفری به اعماق زمان خواهیم داشت و از دوران پارینه سنگی آغاز می کنیم.
نخستین نشانه های تمدن و فرهنگ در ایران، با ساخت ابزارهای سنگی در دوران پارینه سنگی پایه گذاری شد. این دوران خود به سه دوره کهن، میانی و نوین تقسیم می شود. اغلب آثار به دست آمده از این دوره در فلات ایران، مربوط به دوران پارینه سنگی نوین هستند. این یافته ها از کاوشگاه هایی چون کشف رود خراسان، لدیز سیستان، هومیان کوهدشت، دره هلیلان در لرستان و چندین منطقه دیگر به دست آمده اند. در این دوره، انسان ها علاوه بر جمع آوری غذا و شکار، بخشی از ذخایر خود را نیز انبار می کردند.
عصر نوسنگی در فلات ایران، گامی نو در راه تمدن
پس از آشنایی با غارنشینان و شکارچیان دوران پارینه سنگی، اکنون نوبت آن رسیده که به عصر نوسنگی، یا همان انقلاب نوسنگی، قدم بگذاریم. حدود دوازده هزار سال پیش، مردمان خاور نزدیک، از جمله ساکنان فلات ایران، وارد دورانی نوین از فرهنگ و تمدن شدند.
در عصر نوسنگی، رویداد های مهمی رخ داد که مسیر تاریخ بشر را دگرگون کرد: انسان ها شروع به اهلی کردن حیوانات و کاشت گیاهان کردند و این آغاز شکل گیری اجتماعات روستایی بود. این دوران تحول آفرین تا هزاره پنجم پیش از میلاد ادامه یافت. دستاورد های درخشان این عصر شامل ساخت سفال، ایجاد فضاهای معماری پایدار و پیشرفت چشمگیر در صنعت و فناوری بود.
یادگار های ارزشمند این دوران در ایران، همچون نگین هایی در تاریخ می درخشند. محوطه های باستانی مانند تپه سیلک در کاشان، چشمه علی تهران، تپه حصار دامغان، تپه گیان نهاوند، تپه باکون فارس، شهرستان سراب، گودین، گوران و گنج دره در کرمانشاه، و همچنین شوش در خوزستان، گواهان زنده ای بر شکوفایی تمدن در عصر نوسنگی هستند.
عصر فلز در فلات ایران، تولد شهر ها، خط و تمدن نوین
اینجا نقطه شروع کاوش عمیق ما در میان ساکنان اولیه ایران است. پس از دوران پربار نوسنگی، فلات ایران، همچون دیگر نقاط غرب آسیا، به عصر فلز گام نهاد. این دوران، عصری پر از تحول بود: تولید انبوه فلزات، گذار شگفت انگیز از روستا ها به شهر ها، ظهور خط و نگارش، گسترش تجارت، بنای معماری های باشکوه، و شکوفایی تاریخ، ادبیات و هنر.
عصر آهن، نقطه اوج نوآوری و سازماندهی شهری در ایران باستان به شمار می رود. شاهکارهایی چون زیگورات چغازنبیل که حدود ۱۲۵۰ پیش از میلاد بود و معبد باباجان، یادگار های این دوران پرافتخار هستند. با آغاز هزاره اول پیش از میلاد، قدرت های بزرگی چون مادها و ایلامی های نوین در سراسر فلات ایران سر برآوردند. این تمدن ها در برابر امپراتوری متجاوز آشوری در میان رودان یا همان بین النهرین ایستادگی کردند. در نهایت، ساکنان اولیه ایران برای مقابله با حملات و تجاوزات آشور، در قالب پادشاهی ماد متحد شدند. در ادامه، به معرفی دقیق تر این اقوام کهن خواهیم پرداخت.
عیلامیان، تمدنی کهن در جنوب غرب ایران
یکی از برجسته ترین ساکنان اولیه ایران که تأثیری ژرف بر اقوام همسایه و تمدن های آتی گذاشتند، مردمان ایلام بودند. ایلامیان که با نام عیلامی ها نیز شناخته می شوند در جنوب غربی ایران سکونت داشتند و تمدنی بسیار غنی با شهر های باشکوه را بنا نهادند. این تمدن پرافتخار از حدود ۳۵۰۰ سال پیش از میلاد تا ۶۴۵ سال پیش از میلاد، یعنی بیش از سه هزار سال، شکوفا بود.
نام ایلام را مردمان بین النهرین، از جمله اکدیان و سومری ها، بر ساکنان منطقه خوزستان امروزی نهادند. اما خود ایلامیان، خویشتن را با نام هَلْتَمتی می خواندند. در زبان مردمان بین النهرین، ایلام به معنای سرزمین مرتفع نشینان یا مردمی که در ارتفاعات زندگی می کنند بود، که شاید اشاره ای به موقعیت جغرافیایی برخی از مناطق تحت نفوذ آنها یا ریشه های کهن ترشان داشته باشد.
عیلامیان و میراث ماندگارشان برای هخامنشیان
ارتباط ایلامیان با هخامنشیان، بخشی جدایی ناپذیر از تاریخ پرفراز و نشیب ایران است. نام ایلام که در کتیبه های پارسی و هخامنشی با تلفظ های هیلام یا ایلام نیز آمده نشان از حضور دیرینه این قوم در این سرزمین دارد. همین ایلامیان بودند که شهر باستانی شوشا یا همان شوش امروزی را بنا نهادند و نقش مهمی در انتقال دانش خط و نگارش به پادشاهان هخامنشی ایفا کردند.
پیش از شکل گیری امپراتوری هخامنشی، ایلامیان در نبردهای متعددی با قدرت های بین النهرین، از جمله بابلی ها، آشوریان و سومری ها، درگیر بودند؛ گاه پیروز میدان می شدند و گاه نیز شکست می خوردند. بر اساس کتیبه های آشوری، این قوم کهن، سرانجام توسط آشور بانیپال، پادشاه نیرومند آشور، شکست خورده و تضعیف شدند.
قلمرو اصلی ایلامیان، که از ساکنان بومی ایران پیش از ورود آریایی ها به شمار می روند، شامل بخش هایی از استان های فارس، لرستان و بختیاری، بوشهر و خوزستان امروزی بود. در سال ۵۳۸ پیش از میلاد، ایلامیان تابع هخامنشیان شدند و زبان ایلامی به عنوان اولین زبان رسمی در دستگاه اداری و تجاری هخامنشیان مورد استفاده قرار گرفت.
درباره خاستگاه ایلامیان، نظریات متفاوتی وجود دارد؛ برخی معتقدند که آنها حدود ۳۵۰۰ سال پیش از میلاد از دره سند و از طریق دریا و با قایق به ایران مهاجرت کرده اند و برخی دیگر، مهاجرت آنها را از مسیر پاکستان به ایران می دانند. ایلامیان، بنا به توصیفات، دارای پوستی تیره رنگ و ظاهری شبیه به اعراب بودند.
کاسپی ها، مردمان قفقاز و میراثشان در نام دریای خزر
یکی دیگر از اقوام کهن که در زمره ساکنان اولیه ایران قرار می گیرند، کاسپی ها هستند. قلمرو این قوم در منطقه قفقاز جنوبی، جمهوری آذربایجان، مناطق تالش و گیلان، و بخش هایی از آذربایجان شرقی و زنجان گسترده بوده است. جالب است بدانید که نام اروپایی کاسپین که بر بزرگترین دریاچه جهان نهاده شده، برگرفته از نام همین قوم یعنی کاسپی ها است!
کاسپیان دارای آداب و رسوم و مناسک ویژه خود بودند که حتی بر آریایی ها نیز تأثیر گذاشت. این قوم، که از نسل نخستین ساکنان ایران به شمار می روند، علی رغم پیشرفته بودن و شیوه زندگی مسالمت آمیزشان، به کار و کوشش دسته جمعی علاقه فراوانی داشتند.
یکی از باورهای منحصر به فرد آنها در مورد مردگانشان بود، اجساد مردگان خود را در بیابانی دور از محل زندگی رها می کردند و از دور مراقبشان بودند. بر اساس باور آنها، اگر کرکس جسدی را می خورد، فرد در دنیای پس از مرگ سعادتمند و آمرزیده می شد. اگر جسد توسط حیوانات زمینی مانند گرگ یا سگ خورده می شد، آمرزش کمتری نصیب فرد می شد و بدترین سرنوشت برای مرده ای بود که هیچ پرنده یا حیوانی به سراغ جسدش نمی رفت.
اورارتوها، تمدنی کهن در مرز ایران و آناتولی
در میان اقوام اولیه ایران، نام اورارتوها نیز به چشم می خورد. این قوم در منطقه آناتولی، که امروزه بخشی از ترکیه محسوب می شود به ویژه در حوالی دریاچه وان، سکونت داشتند. جالب است بدانید که اورارتوها، در کنار هیتی ها، بعدها در شکل گیری قوم ترک نقش داشتند.
اورارتوها در ابتدا از حملات آشوریان شکست خوردند، اما حدود ۸۰۰ سال پیش از میلاد، دوباره به قدرت رسیدند و به یکی از قدرت های مهم در غرب آسیا تبدیل شدند. شاید این پرسش برایتان پیش بیاید که چرا نام اورارتوها در میان ساکنان اولیه ایران ذکر می شود، در حالی که زیستگاه اصلی شان در آناتولی بوده است؟ دلیل این امر، گستردگی فلات ایران در آن دوران است؛ در آن زمان، آناتولی بخشی از حوزه تمدنی فلات ایران محسوب می شد و به همین دلیل، اورارتوها را در زمره ساکنان اولیه ایران قرار می دهیم.
این قوم دارای خط و نظام کتابت ویژه خود بودند. اورارتوها سرانجام در اثر حملات اقوام آریایی، به ویژه مادها، و همچنین یورش سکاها و کیمریان از قفقاز، سقوط کردند. بقایای این قوم، به همراه برخی دیگر از اقوام هندواروپایی، در نهایت به تشکیل قوم ارمنی انجامید.
گوتی ها، کوه نشینان جنگاور و نیای کردهای امروزی
در ادامه بررسی ساکنان کهن ایران، به قوم گوتی ها می پردازیم. این قوم در بخش مرکزی رشته کوه های زاگرس و در محدوده شمالی قلمرو قوم لولوبی ها می زیستند. نکته جالبی که در مورد گوتی ها وجود دارد، این است که آن ها را نیاکان کردهای امروزی می دانند. گوتی ها با آریایی ها و برخی قبایل ماد درآمیختند و در نهایت، قوم کرد را تشکیل دادند.
گوتی ها، همان طور که اشاره شد، قومی کوه نشین بودند و در بخشی از کردستان امروزی سکونت داشتند. از ویژگی های بارز این قوم می توان به روحیه جنگاوری و سلحشوری آن ها اشاره کرد. حتی گفته می شود نام کوه جودی، که در روایات مذهبی، کشتی حضرت نوح بر آن به گل نشست، از نام همین قوم گوتی گرفته شده است.
لولوبیان، کوه نشینان زاگرس و نیای لرها و کردها
در ادامه گشت و گذارمان در میان ساکنان اولیه ایران، به قوم لولوبیان می رسیم. این قوم نیز، همچون گوتی ها، از نیاکان کردهای امروزی به شمار می روند و افزون بر آن، برخی تاریخ شناسان، لولوبیان را نژاد اولیه قوم لر می دانند؛ چرا که معتقدند واژه لُر ریشه در زبان لولوبیان دارد.
لولوبیان در کوه های زاگرس، در جنوب سکونتگاه گوتی ها و شمال سرزمین کاشی ها یا کاسی ها می زیستند. قلمرو آن ها بر دامنه های زاگرس، میان دریاچه ارومیه و جنوب ایران گسترده بود. از این قوم آثار حجاری ارزشمندی در کرمانشاه امروزی به یادگار مانده است.
لولوبیان هم عصر با اقوام اورارتو، آشوری و کاشی ها بودند. پادشاه مشهور آن ها آنو بانی نی نام داشت. نکته قابل توجه این است که سومریان و بابلی ها از این قوم به عنوان برده استفاده می کردند. اما لولوبیان تنها قربانی نبودند؛ بر اساس کتیبه های به دست آمده، این قوم به همراه عیلامی ها و گوتی ها، در نهایت به بابل حمله کرده و انتقام خود را گرفتند. لولوبیان همچنین در فلزکاری مهارت چشمگیری داشتند.
کاشی ها یا کاسی ها، صنعتگران زاگرس و تأثیرگذاران بر آریایی ها
بیایید به سراغ یکی دیگر از ساکنان کهن ایران برویم، قوم کاشی یا همان کاسی ها. این قوم در نواحی لرستان، کردستان و بخشی از ایلام امروزی سکونت داشتند و از مهارت های چشمگیری در زمینه های مختلف برخوردار بودند.
کاشی ها در صنعت ریخته گری، استفاده از فلزات و ساخت ابزارآلات تبحر ویژه ای داشتند. برخی محققان، مانند جورج کامرون، بر این باورند که زبان کاسی ها شباهت زیادی به زبان های قفقازی داشته است. آن ها همسایگان عیلامی ها بودند و مهارت هایشان در سوارکاری نیز قابل توجه بود.
نفوذ فرهنگی کاشی ها تا آنجا بود که گفته می شود آداب و هنرهایشان، به همراه فرهنگ قفقازی ها، تأثیر زیادی بر آریایی ها گذاشته است. همچنین، برخی معتقدند که کاشی ها نیای مردم لر امروزی هستند، گرچه تاریخ پرفراز و نشیب، این قوم را دستخوش تغییرات بسیاری کرده است.
مانائیان، تمدن درخشان شمال غرب ایران
در ادامه بررسی ساکنان اولیه فلات ایران، به قوم مانائیان یا ماناها می پردازیم. این قوم در آذربایجان غربی و سواحل جنوبی دریاچه ارومیه سکونت داشتند و همسایگان اقوام گوتی، اورارتو و میتانی بودند.
یکی از مهم ترین بازمانده های تمدن مانائیان، حسنلو است که جام زرین حسنلو، یکی از زیباترین و مشهور ترین آثار به دست آمده از این قوم، از آنجا کشف شده است. این جام، گواهی بر هنر و صنعت پیشرفته مانائیان است.
متأسفانه، تمدن مانائیان در نهایت توسط اورارتوها و آشوری ها شکست خورد و سقوط کرد.
در شرق فلات ایران نیز تمدن های پیشرفته و صنعتگری وجود داشتند، اما متأسفانه اطلاعات و شواهد کمی از آن ها در دست است. تنها شهر سوخته و تمدن کشف شده در جیرفت از این نواحی به دست آمده اند که در ادامه به معرفی آن ها خواهیم پرداخت.
شهر سوخته، مهد اولین ها در قلب سیستان و بلوچستان
شهر سوخته، که در نزدیکی زابل امروزی در استان سیستان و بلوچستان قرار دارد، گنجینه ای از اولین های تاریخ بشریت است! بقایای به دست آمده از این تمدن کهن نشان می دهد که ساکنان آن در علوم و فنون مختلف به پیشرفت های چشمگیری دست یافته بودند.
تصور کنید، اولین چشم مصنوعی جهان از این منطقه کشف شده است! علاوه بر این، شواهدی مبنی بر انجام اولین عمل جراحی جمجمه در دنیا نیز در شهر سوخته یافت شده است. جالب تر اینکه، جام مشهوری که به جام شهر سوخته معروف است، به دلیل نقاشی های روی آن، اولین اثر انیمیشن جهان به شمار می رود. از دیگر اولین هایی که از این شهر باستانی به دست آمده، می توان به اولین بازی ها، اولین تاس ها و اولین خط کش اشاره کرد.
در کتیبه های بابلی، از شهر سوخته با نام ارته یاد شده است. با وجود تحقیقات فراوان، منشأ اصلی این قوم همچنان نامشخص است و آن ها را با عنوان قوم هیرمند می شناسند.
تمدن جیرفت، گنج پنهان در دشت هلیل رود
در ادامه سفرمان به تاریخ کهن ایران، به تمدن شگفت انگیز جیرفت در استان کرمان می رسیم. این تمدن که کشف آن در منطقه هلیل رود چندان دور نیست، قدمتی طولانی دارد و به حدود ۳۰۰۰ سال پیش از میلاد باز می گردد. مردمان این تمدن در دشت حاصل خیز هلیل رود سکونت داشتند.
آثار باستانی فراوانی از این قوم به دست آمده که نشان دهنده رونق و شکوفایی آن هاست. شواهد حاکی از آن است که ساکنان جیرفت روابط تجاری با مردمان شهر سوخته در زابل داشته اند. این گروه از ساکنان اولیه ایران، دارای خطی ابتدایی بودند و آثار سنگی متنوعی، از جمله ظروف سنگی، از قلمرو آن ها کشف شده است.
جالب است بدانید که برخی پژوهشگران معتقدند نام ارته که در کتیبه های سومری آمده، به تمدن جیرفت اشاره دارد، نه به شهر سوخته!
آریایی ها
پس از جدا شدن آریایی های ایرانی از آریایی های هندی، اعتقادات و فرهنگ آن ها با توجه به جغرافیایی که وارد آن شدند، دستخوش تغییراتی شد. گات ها، که بازتاب دهنده فرهنگ آریایی ها در دوران زرتشت هستند، اعتقادات را بر پایه دوگانگی سپنته مینو و انگره مینو بنا نهاده اند که اهورامزدا در رأس آن ها قرار دارد.
در گات ها، زرتشت بر اهمیت کشاورزی تأکید دارد و آناهیتا به عنوان عنصری سودمند در برابر اپوش یا همان دیو خشکسالی قرار گرفته است. این تقابل، نشان دهنده نگاه آریایی ها به طبیعت و نیروهای آن است.
در اواخر هزاره دوم و اوایل هزاره اول پیش از میلاد، شاهد دگرگونی قابل توجهی در شیوه های خاکسپاری مردگان در فلات ایران بودیم. این تغییر، نشانه ای روشن از ورود اقوام تازه نفس به این منطقه تلقی می شود. پیش از این دوره، رسم بر این بود که مردگان را همراه با اشیاء و لوازم شخصی شان در زیر محل سکونت شان به خاک می سپردند. نمونه بارز این سنت در تپه سیلک مشاهده می شود.
تپه سیلک، با شیوه های نوین خاکسپاری خود، گواهی بر حضور اقوام تازه وارد به فلات ایران است. گورهای این مجموعه، که به شکل حفره های بیضی شکل در دل خاک کنده شده اند، با گورهای تپه حسنلو که دیواره هایشان با سنگ و خشت بنا شده، همخوانی دارند. در این آرمگاه های جدید، مردگان را به پهلو می خواباندند، به گونه ای که صورتشان رو به طلوع خورشید قرار می گرفت.
این گورها مملو از اشیایی چون زیورآلات، سپرهای پیکانی، و سلاح های آهنی بودند که در کنار ظروف غذا برای سفر آخرت متوفی قرار داده می شدند. برای پوشاندن گورها، از شاخه های درختان استفاده می کردند و بر روی آن ها تپه ای از خاک می نهادند. در نهایت، بر فراز خاک، لوح های سنگی یا خشتی پخته شده به شکل شیروانی بنا می شد تا این آیین تدفین را تکمیل کنند.
اقوام آریایی در دسته های گوناگون وارد ایران شدند و در سه ناحیه مهم فلات ایران سکنی گزیدند. دسته ای که به پارت ها مشهور شدند، در شمال شرق ایران، و گروهی دیگر به نام مادها در شمال غرب این سرزمین مستقر گردیدند. سومین گروه، یعنی پارس ها، مسیر جنوب ایران را در پیش گرفتند و در نهایت در منطقه شوش اقامت گزیدند.
بر اساس منابع تاریخی، اولین حکومت سازمان یافته مهاجران آریایی در ایران، توسط مادها پایه گذاری شد. پایتخت این سلسله، هگمتانه، که امروزه با نام همدان شناخته می شود، بود. سلسله ماد با رهبری فردی به نام دیاکو تأسیس شد؛ هرچند که چگونگی ظهور و تشکیل این حکومت، خود داستانی پرکشش و نیازمند بررسی های دقیق تر است.
گفته می شود که آریایی ها، مردمی باستانی بودند که روزگاری در نواحی شمالی کره زمین، در نزدیکی قطب شمال، سکونت داشتند. این اقوام، در طول تاریخ، در چند موج مهاجرتی، سرزمین های جنوبی را در پیش گرفتند و به نقاط مختلف جهان پراکنده شدند.
بخشی از این مهاجران، که بعدها به هندوایرانی معروف شدند، مسیر خود را از آسیای مرکزی به سوی فلات ایران کج کردند. در این سرزمین حاصل خیز، با مردمان بومی درآمیختند و تمدن خود را با فرهنگ و سنت های آنان پیوند زدند.
آریایی ها زبانی مشترک و باورهایی دیرینه داشتند، اما با مهاجرت به مناطق مختلف، این زبان و باورها نیز دستخوش تغییر شد. آن دسته از آریایی ها که به ایران آمدند، زبان و فرهنگشان در متون مقدس اوستا بازتاب یافته و جاودانه شده است.