زخم خاموشیها بر تن «پروانهای»ها؛ روایتی از تاثیر قطعی برق بر زندگی مردم

یکی زخمهای پروانهای بدنش تبدیل به تاولهای دردناکتر شده، یکی چشمش هنگام جراحی آسیب دیده، دیگری تمام کیکهای داخل یخچالش خراب شده، دیگری مرغهایش در مرغداری تلف شدهاند و آن دیگری هر لحظه بیم دارد که نکند آن تشک مواجی که مانع زخم بسترش میشود بر اثر نوسانات برق بسوزد و زخم بستر بگیرد.
قطعی برق که در مواردی با قطعی و افت فشار آب هم همراه است، بسیاری را کلافه کرده، اگرچه خاموشیهای این چندماه در کشور با ساعت و تاریخ مشخص، دستکم قابل برنامهریزی است اما باز هم هیچ چیزی از نفس ماجرا کم نمیشود. مردم از تمام اقشار دانشجو، کارمند، سوپر گوشت و میوه تا دامدار، قناد، زن خانهدار و غیره این روزها به واسطه قطعیهایی که گاه به 5-4 ساعت هم میرسد با مشکل مواجهند اما در میان آنها رنج بیماران و معلولان از همه بیشتر است و صدایشان از همه ضعیفتر.
به گزارش اعتماد، در این گزارش دستکم با ۱۱تن از شهروندان ایرانی در شهرهای مختلف یزد، تهران، اهواز، شیراز، اردبیل و ارومیه درباره تاثیرات نبود برق در زندگیشان گفتوگو شده که دو نفر از آنها بیمار پروانهای و دو نفر دیگر معلول ضایعه نخاعی هستند و یکی از آنها هم دختری شیرازی است که جراحی 10دقیقهای چشمان او به خاطر خراب شدن میکروسکوپ جراحی- به دلیلی که بیارتباط با نوسانات برق نیست- بیش از یک ساعت زمان برده و به چشم راست او آسیب وارد کرده است.
زخمهایی که با گرما تاول میشوند
مجتبی مدتهاست با یک بیماری ژنتیکی نادر روبهروست که در ادبیات روزمره پزشکی « پروانهای» نامید میشود. او در ابتدای حرفهایش شرح میدهد که بیماران ای.بی یا پروانهای چگونه مجبورند زخمهای خود را از گرما دور نگاه دارند تا روی پوست شکننده و نازکشان تاول نزند. 25 سال دارد، در یزد زندگی میکند و تقریبا از اوایل خرداد امسال که گرمای هوا شدید شد و قطعی برق به شکل روتین زندگی او و بسیاری از شهروندان در آمد روزهای سختی را پشتسر گذاشته و این اواخر مجبور شده برای جلوگیری از آسیب، یک پنکه شارژی بخرد تا وقتی برق نیست آن را به صورت مداوم روی زخمهای خود بگیرد تا سوزش بدن خود را کمتر کند.
بیماران پروانهای در حالت عادی هر دو روز یک بار پانسمان خود را عوض میکنند اما وقتی برق نباشد و گرما باعث تعریق زخمها شود مجبورند هر روز باندها را عوض کنند. این وضعیت برای مجتبی هم بارها پیش آمده به ویژه قبل از آنکه پنکه شارژی را بخرد، زخمهایش به خاطر گرما تاول زده: «برق در محله ما روزی دوبار قطع میشود، دو ساعت صبح و یک ساعت هم عصر بنابراین گاهی مجبور شدم که دو بار حمام بروم و پانسمان زخمهایم را عوض کنم. شما تصور کنید در این شرایط که مجبور هستید پانسمان را عوض کنید و کرمها را دوباره مصرف کنید، باید به فکر هزینههای آن هم باشید چون قیمت آن، روز به روز گرانتر میشود به عنوان مثال کرمی که تا همین یکی دو ماه پیش 180 هزار تومان بود حالا 250 هزار تومان شده است. خواهش میکنم بگویید برق ما را قطع نکنند، برق برای ما حیاتی است. تن ما یک ثانیه هم نباید گرما ببیند. »
عادل صحبتزاده یکی دیگر از این بیماران است که قطعی برق او را هم آنقدر اذیت کرده که در نهایت یک پنکه مهپاش خریده است تا زخمهایش تبدیل به تاول نشود: «گرما حتی در حالت عادی که کولر کار میکند برای ما آزاردهنده است وقتی هم که امکان استفاده از کولر نیست شرایط بدتر است و این شرایط مخصوصا برای کسانی که در شهرهای جنوبی با گرمای بسیار بیشتری روبهرو هستند، سختتر است و گرما باعث خارش و تاولهای بیشتر روی بدنشان میشود. برای آنها حتی پنکه مهپاش شارژی هم جواب نمیدهد. زخمهای بیماران پروانهای در حالت عادی، حس حرارت دارد و ما در زمستان هم مجبوریم از پنکه استفاده کنیم تا آن حرارت را از بین ببریم.» در سلمانآباد اردبیل زندگی میکند و الگوی قطعی برق آنها هم روزی 2 ساعت است اما پیش میآید که بعضی روزها به 4 ساعت برسد و اگر در آن ساعتها بخواهد پانسمان را عوض کند هم نمیتواند چون اگر برق نباشد تعویض پانسمان هم برایش سخت میشود.
نگرانی از خرابی تجهیزات پزشکی به واسطه نوسانات
جز بیماران پروانهای، قطعی برق زندگی بیماران و معلولان زیادی را با مشکل مواجه میکند، مثلا اگر فرد عادی در نبود برق بتواند پلههای آپارتمان را پایین یا بالا برود، فرد معلول در بیشتر موارد این امکان را ندارد و از سویی، تجهیزات پزشکی که افراد معلول در منزل از آن استفاده میکنند نیازمند برق است. مثلا پویا از اهالی یکی از روستاهای ارومیه که معلول ضایعه نخاعی است همین موضوع را شرح میدهد و میگوید که همیشه نگران است که نوسانات برق، باعث خرابی تشک برقی او شود آن هم در شرایطی که بهزیستی هزینهای در این زمینه به آنها پرداخت نمیکند: «اگر این تشک نباشد، زخم بستر میگیرم. من شب و روز باید از آن استفاده کنم و مدام نگرانم که خراب شود.» قطعی برق برای او و خانوادهاش تنها نبود برق نیست چون اگر برق نباشد در خانه کوچک روستاییشان آب هم نیست: « ما آب را از چاه بالا میکشیم و برای بالا کشیدن آن هم از دینام استفاده میکنیم، برق که نباشد دینام هم کار نمیکند.» اما پویا تنها غصه خود را ندارد، او چند سالی است که به عنوان فعال حقوق معلولان در توییتر مینویسد و حالا میگوید: «معلولی که داخل آپارتمان زندگی میکند و باید برای کار اداری بیرون برود اگر برق برود باید چند ساعت داخل بماند تا برق وصل شود و بتواند از آسانسور استفاده کند. نبود برق یعنی نبود تلویزیون و البته اینترنت هم با قطع برق، قطع میشود بنابراین اگر مشکلی برای فرد معلول پیش بیاید که بخواهد به دیگران خبر دهد و کمک بخواهد، نمیتواند این کار را انجام دهد.»
سحر هم معلول ضایعه نخاعی است که از نبود برق و مشکلاتش میگوید: « من کلا خیلی آدم گرمایی هستم و به علت اینکه آسیب نخاعی هستم از پوشینه استفاده میکنم، بنابراین گرما خیلی بیشتر از بقیه من را اذیت میکند و واقعا در آن چند ساعتی که برق نیست، کلافه و اذیت میشوم. من و بعضی از افراد آسیب نخاعی در قسمتهایی از آسیب، دچار عرق سرد میشویم. گاهی، از سینه به پایین کاملا خیس آب هستم و در تابستان و نبود برق و کولر و جریان هوا شرایط خیلی برای من سخت میشود.» او هم تجربه قطعی برق در طولانی مدت را داشته است مثلا چند روز پیش برق خانه آنها از ساعت 10دقیقه به 2 رفت و حدود ۵ وصل شد یا یک روز از 3 ظهر تا 6 و بیست دقیقه عصر، مجبور بوده گرمای هوا را در آن شرایط بدون کولر تحمل کند و با بادبزن دستی خود را باد بزند.
آسیب چشمی حین جراحی به علت نوسانات
قطعی برق زوایای زیادی دارد و در این شرایط حتی بیمارستانهایی که ژانراتور هم دارند در معرض آسیب هستند. مصداق آن همین چند وقت قبل، حین عمل جراحی چشم در مورد یکی از شهروندان شیرازی رخ داده بود.
او در توییتر خود در این باره نوشت: «نوسانات برق باعث شد وسط عمل چشمم لامپ میکروسکوپ بسوزه.» این شهروند شیرازی که نخواست نامش در گزارش قید شود در توضیح ماجرا میگوید که در آن شرایط (حین عمل) وقتی لامپ را عوض میکردند، دوباره میسوخت و این نشان میداد که دستگاه دچار مشکل شده است: «جراحی من باید بین 10 تا ۱۵دقیقه طول میکشید ولی نزدیک به یک ساعت و نیم در اتاق عمل بودم و چشم راستم آسیب دید چون لامپ میکروسکوپ وسط عمل سوخت. هر قدر آن را عوض میکردند دوباره نوسان برق باعث میشد لامپهای جدید هم بسوزد و نهایتا هم میکروسکوپ را عوض کردند و این باعث شد جراحی چشم راست من که باید ۵ دقیقه زمان میبرد ۴۵ دقیقه تا یک ساعت شود. عمل چشم من عمل clear بود و ازدلایل پرهزینه بودن این عمل، نقاهت بسیار کم، درد کم و خشک نشدن چشم است اما چشم راست من هنوز بهبود پیدا نکرده است. مدتی هم لنز پانسمان درون چشمم قرار دادند و سطح قرنیه خشک و ملتهب شد و دید چشم راستم بعد از دو سه هفته هنوز با چشم چپم متفاوت است.» این شهروند زن شیرازی اشکال میکروسکوپ را از مکالمات مهندسی که همان زمان در حال تعمیر آن بوده متوجه شده و آن را اینطور شرح میدهد: «مشکلات اینچنینی که برای دستگاهها پیش میآید عمدتا به خاطر نوسانات برق است و هر چند بیمارستانها برق اضطراری دارند اما نوسانی که در جریان برق اتفاق میافتد حتی اگر برق را قطع نکند و در حد یک ثانیه باشد باعث ضعیف شدن دستگاه به مرور زمان میشود. چنین اتفاقی خیلی هم غیرقابل پیشبینی است و جراح و کادر اتاق عمل طبیعتا با آن آشنایی نداشتند چون سالهای قبل برق قطع نمیشده و طبیعتا چکاپهای دستگاهها برای شرایط عادی است نه شرایطی که دایم نوسان برق داریم. معمولا برای عدم آسیب نوسان برق دستگاهی به اسم «استیبلایزر» میتوان نصب کرد تا دستگاه در این شرایط آسیب نبیند اما در کشور ما چون تازه این قطعیها اتفاق میافتد بسیاری از مراکز اصلا با چنین دستگاهی آشنایی ندارند و در جریان آسیب دیدن دستگاهها هم نیستند.»
تیر سال 1400 زمانی که همچنان کرونا در حال تاخت و تاز بود، رسانهها از فوت 3 بیمار در بیمارستان بوعلی زاهدان به علت قطعی و نوسان ناگهانی برق و در نتیجه خاموشی دستگاههای اکسیژنساز خبر دادند اگر چه همان زمان هم مسوولان بیمارستان موضوع را رد کردند. چند روز بعد دکتر حسین کرمانپور که آن زمان مدیر روابط عمومی سازمان نظام پزشکی ایران بود در این باره گفت: اینکه همه بیمارستانها برق اضطراری دارند درست است اما باید متوجه اتفاقاتی که هنگام انتقال برق از شهری به اضطراری میافتد باشیم، مسلما با هر بار قطع و وصل شدن برق به تجهیزات آسیب وارد میشود. قطعیهای مکرر باتوجه به زیرساختهایی که در اکثر بیمارستانها قدیمی هستند، خودش به وسایل و ابزاری آسیب میرساند که قیمتهای میلیاردی دارند. به هر حال در وضعیت تحریم، نداشتن ارز برای خرید تجهیزات پزشکی و... اینکه خودمان هم صدمهای وارد کنیم، مشکلساز میشود.
مرگهای دومینووار
در چند ماه اخیر قطعی برق به صورت غیرمستقیم حتی باعث از دست رفتن جان دستکم ۴ تا۵ نفر از شهروندان ایرانی شده است. پانزدهمین روز مرداد امسال ویدیویی در اینستاگرام از یک مادر در میان خرابههای خانهای در یکی از روستاهای استان گلستان منتشر شد که در آن درباره ماجرای فوت دو کودک خود به واسطه قطع و وصل برق صحبت میکرد؛« کاش هیچوقت برق نداشتیم، جون دو تا بچه دسته گلمو گرفت. تازه میخواستن زندگی کنن و با کلی امید و آرزو تازه وارد اجتماع شده بودند. یهو برق که اومد خانهام منفجر شد اومدم دیدم دیوار ریخته سر دخترم. از همه جاش خون میاومد.» ظاهرا در خانه همزمان با قطعی برق، گاز نشت کرده و چند ساعت بعد و درست در زمان وصل شدن برق، بر اثر جرقه ایجاد شده، خانه منفجر شده است که به واسطه آن دو فرزند این زن با موج انفجار زیر آوار خانه تخریب شده، از دست رفتهاند. بیست و چهارم مرداد حادثه دیگری مرتبط با قطع برق در استان فارس رخ داد و جان دو جوان ۱۶ و ۱۸ ساله را گرفت. این دو جوان برای فرار از گرما به پارکینگ و داخل خودرو پناه بردند، اما روشن بودن خودرو در فضای بسته، خفگی و نهایتا مرگ آنها را رقم زد.
بیشترین حادثهای که همزمان با قطعی برق در شهرهای مختلف گزارش شده است درباره محبوس شدن یا سقوط آسانسور است که ظاهرا در یک ماه گذشته جان یکی از شهروندان در تبریز را هم گرفته است اگرچه اکبر دشتی، سخنگوی سازمان آتشنشانی تبریز دلیل اتفاق رخ داده را نقص فنی و غیراستاندارد بودن آسانسور دانسته است اما فارغ از بحث استانداردسازی آسانسورها در ایران، نگاهی به اخبار میتواند به تایید این ادعا کمک کند. به گفته محمد شریعتی، سخنگوی سازمان آتشنشانی شهرداری اصفهان در یک ماه منتهی به ششم مرداد، محبوسی آسانسور به دلیل قطع برق ۲۸۴ درصد افزایش داشته است. پایگاه خبری تحلیلی «صبح زاگرس» چند روز پیش از افزایش محبوسی در آسانسور در شهر یاسوج و وقوع همزمان آن تا مثلا ۲۰ مورد همزمان با قطعی برق خبر داد. براساس گفته مسوول آموزش و پیشگیری سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری خرمآباد، عدد این نوع حوادث از ابتدای سال تاکنون در مقایسه با مدت مشابه سال قبل ۳ تا ۴ برابر گزارش شده است. در سالهای گذشته همزمان با قطعیهای برقی که عمدتا بدون برنامهریزی و ناگهانی بود، حوادث مرتبط با آسانسور هم افزایش داشت به عنوان مثال خرداد سال ۱۴۰۰ جلال ملکی، سخنگوی آتشنشانی تهران از افزایش ۱۰ برابری حوادث آسانسور هنگام قطعی برق در تهران خبر داده بود و حدودا یک ماه بعد اعلام کرد که این سازمان در تهران تنها طی شش روز، یکهزار و ۶۰۰ حادثه آسانسور داشته است.
شرایط برخی کسب و کارها
وضعیت برای مردم در کسب و کارهای دیگر هم چندان جالب نیست، مثلا سوپرهای گوشت و میوه بهشدت به برق وابسته هستند و اگر وصل نباشند، میوهها و مواد غذایی به سرعت فاسد میشوند در این میان البته برخی که کسب و کار بزرگتر و توان مالی بهتری داشتهاند ژانراتور خریداری کردهاند تا از دردسرهای بیبرقی راحت شوند اما کسب و کارهای خرد مجبورند با آن کنار بیایند و گاه نظارهگر از بین رفتن سرمایههای خود باشند. چندی قبل صفحه اینستاگرام قنادی ماه عسل، فیلمی را منتشر کرد که در آن فردی در حال دور ریز کیکهای مجلسی است و همزمان میگوید: « ۶۰ تومن اجاره مغازه، ۴۰ تومن هزینه کارگر، ۲۰ تومن هزینههای متفرقه؛ این هم ماحصل یک قطعی برق.» حدود یک ماه و نیم پیش فیلم دیگری از یک مرغداری در اینستاگرام منتشر شد که در مورد ازدست رفتن مرغها به دلیل قطعی برق سخن گفته بود و اینکه برق اضطراری برای هر روز قابل استفاده نیست. اواسط مرداد هم ناصر نظرزاده، دبیر اتاق اصناف کشاورزی دزفول از کاهش شدید جوجهریزی و افزایش تلفات در واحدهای مرغداری این شهرستان به واسطه قطعی برق سخن گفت و اینکه قطعی ۱.۵ تا ۲ ساعت در روز مشکلات زیادی برای واحدهای مرغداری ایجاد کرده است.
و مردمانی عادی عادی عادی
مردم به ویژه در ساعتهای بیبرقی، نسبت به این ماجرا معترض و عصبانی هستند چون گرما به خودی خود، تحمل فرد برای مواجهه با مسائل را کاهش میدهد. رضا یکی از همین آدمها است که به واسطه شغل وکالت در دادگاههای ایران رفت و آمد دارد و روایت قطعی برق و مسائل مرتبط با آن در این بخش توضیح میدهد: «در اجرای احکام شما باید سه تا چهار هفته منتظر بمانید تا زمان نوبتی که اینترنتی دریافت کردهاید برسد آنهم در شرایطی که بخش اجرای احکام بسیار شلوغ است. فرض کنید حکم در این بخش درباره موضوع مهمی چون قتل یک فرزند یا مساله مالی سنگین یا بدهی کلان باشد که بخواهیم آن را به اجرا برسانیم. بعد از یک ماه نوبت شما میرسد و میروید که کارتان را انجام دهید که ناگهان برق ساعت قطع میشود تا یک و بعد از یک هم که دیگر دادگاه فعال نیست.
برق میرود، سیستمها قطع میشود و نوبت شما هم میپرد. باید دوباره اینترنتی نوبت بگیرید و دوباره منتظر بمانید زمان نوبت شما برسد. همه برنامههایتان به هم میریزد و در این شرایط چون دادگاهها خیلی شلوغ است مردم در حالت عادی عصبانی هستند و فکر کنید این مشکلات هم به مسائل دیگر اضافه شود.» تصور کنید فرد بسیار متشخصی با یک اختلاف کوچک یک چک برگشتی روز چهارشنبه پایش به دادسرا رسیده است که برق میرود و در حالی که سیستمها قطع است عملا امکان انجام کارش ممکن نیست. مجبور است تا روز شنبه بازداشت بماند درحالی که حتی پیش آمده است که پس از طی آن دو روز مشخص شده، شخص بیگناه و تبرئه شده است. «یکی از همین افراد را به چشم خود دیدم که داشت به سرباز میگفت؛ آقا من صد تا مثل تو کارگر و کارمند دارم که اینطور با من رفتار میکنی.»
او میگوید که اگر بخواهم این موضوع را شخصی نگاه کنم، بیشترین مشکلم بعد از قطعی برق، کندی اینترنت است که بعضی از کارهایم عقب میافتد.«کسانی که کارشان وابسته به نت است با قطعی برق مشکل خواهند داشت یا مثلا کسی که کلاس، امتحان آنلاین یا نشست آنلاین تجاری و اقتصادی در سطح ملی یا بینالمللی داشته باشد.» یکی از دفعات کارهای او در دادگاه عقب افتاده و یک روز تمام نتوانسته هیچ پیگیری داشته باشد اما چند روز پیش مسالهای هم درباره یکی از اقوامش پیش آمده است که حالا آن را تعریف میکند: « برای او مبل سفارش داده بودیم. براساس توافق قبلی و هماهنگیهای انجام شده، رفتیم آن را تحویل بگیریم اما طرف میگفت مبلها به خاطر قطعی برق آماده نشده، در حالی که میبایست آن را میفرستادیم شمال بنابراین پیش راننده بدقول شدیم. یک نفر را هم که برای تحویل فرستاده بودیم شمال، معطل ماند به همین دلیل اختلاف کوچکی هم با تولیدکننده (فروشنده) پیش آمد که میگفت؛ برقارو بیار من آماده کنم تحویل بدم!!»
میثم که دانشجوی دکتراست و در اهواز زندگی میکند به شکل عاصی و کلافه ماجرایش را خیلی کوتاه توضیح میدهد: «داشتم پروپوزال مینوشتم که برق رفت و من هم از دفتر بیرون زدم. میخواهم از خانه بیرون بزنم کرکره کار نمیکند چون آن هم برقی است. هر روز وضعیت من همین است، دست روی دل من نگذارید.» نسیم شرق تهران زندگی میکند و همین مشکل را دارد یعنی نوشتن پایان نامهای که نیاز به برق و اینترنت دارد؛ بنابراین وقتی برق قطع میشود نمیتواند هیچ کاری انجام دهد: «هیچ کار دیگری، نه خرید و نه کار خانه... در حالی که وسایل خانهمان هم ممکن است با این قطعیها و نوسانات آسیب ببیند.» همین دیروز که برق خانه کوچک آنها وصل شده ماشین لباسشوییاش هنگ کرد و چند بار خاموش و روشن شد و در آن لحظات واقعا اضطراب شدیدی را تحمل کرد، اینکه تازهعروس باشی و وسایل نوی خانه خراب شود یا بسوزد، به هر حال اتفاقی معمول نیست. او در تمام آن ساعتها مدام به این فکر میکند که آیا کار درستی کرد که برای دکترا از ایران نرفت یا نه: «خیلی از دوستانم برای دکترا از ایران رفتند اما من نمیخواستم از کشور بروم و از خانوادهام دور شوم. بیشتر اوقات مردد میشوم که لابد اشتباه کردم؛ از طرفی من واقعا دلم بچه میخواهد اما با این اتفاقات باز هم مردد میشوم. با خودم میگویم با این شرایط درست است یا نه! و اصلا نکند او هم به این دنیا اضافه شود و مجبور باشد مشکلات بیشتری از من را تجربه کند.»
کاوه که در شیراز و یک خانه آپارتمانی زندگی میکند دل پردردی دارد، چراکه وقتی برق خانهشان قطع میشود پمپ آب ساختمان و آبگرمکن آنها هم کار نمیکند و به همین دلیل حمام هم تعطیل میشود. تقریبا هر روز و روزی ۲ تا دو نیم و حتی گاهی ۵ ساعت با قطعی برق مواجه است.«در مورد کلاس آنلاین چون باتری لپتاپم معیوب است باید بهطور دایم به برق وصل باشد، بنابراین برق نباشد امکان استفاده از آن وجود ندارد به علاوه اینکه مودم هم بدون برق کار نمیکند و البته برخی مواقع حتی در روز و در ساعاتی که برق داریم به خاطر قطعی برق مناطق دیگر مودم وصل نمیشود و اینترنت قطع است.» این روزها در واقع ایام امتحانات او است اما چند روز پیش که میخواست حمام بگیرد و به کتابخانه برود به خاطر قطعی برق، برنامهاش کنسل شد.«شارژ گوشی من معمولا به 10درصد میرسد تا آن را به برق وصل کنم یعنی برنامهریزی قبلی که برای آن ندارم. یک روز صبح بیدار شدم و دیدم گوشیام ۵ درصد شارژ دارد آن را به برق زدم که ۵دقیقه بعد برق قطع شد و چند دقیقه بعد هم گوشیام خاموش شد. آن روز هم به این دلیل از کار و زندگی و کتابخانه و درس خواندن عقب افتادم.»
بهادر وکیل است و البته قطعی برق چندان تاثیری در زندگیاش نداشته است اما همزمان معتقد است که برق هم طبقاتی شده و برای قشر ضعیف و کسب و کارهای کوچک و محلی شرایط سختی را رقم میزند اما کسبه بزرگ خیلی سریع ژنراتور تهیه میکنند و خود را با شرایط وفق میدهند. او میگوید: «میوهفروشیها میوههای تابستانی را باید در هوای خنک نگهداری کنند که وقتی برق نیست امکان آن وجود ندارد. در کافههای کوچک هم که وقتی برق میرود عملا حدود دو ساعت نمیتوانند کار کنند. در دادگاه البته قاضی با وجود قطعی برق، دادگاه را تشکیل میدهد منتها فقط کار منشیها و مدیر دفترها زیاد میشود چون قاضی اظهارات و صورتجلسه را بهطور دستی مینویسد تا برق بیاید و منشی و مدیر دفتر آن را تایپ کند. کار آنها ۲ تا ۳ ساعت عقب میافتد و همه اینها جمع میشود بنابراین کار کادر دفتری هر قاضی بیشتر شده است. در عین حال اگر اینترنت و سیستم هم همزمان قطع باشد کار دادگستری سخت میشود.» فرزانه هم که کارمند است، مشکلات خود هنگام قطعی برق را اینطور به توضیح میدهد: «به غیر از گرما و قطعی آب، بالا و پایین رفتن از پلهها آنهم با دست پر و وقتی از خرید میآیم سختترین کار است، گیر کردن در آسانسور هم که از آن بدتر. باید صبر کنیم تا کسی به دادمان برسد. رفت و آمد از پلهها مثل ما که طبقه چهارم هستیم سخت است مخصوصا برای همسرم که تصادف کرده و تازه میتواند بدون کمک عصا راه برود. این بدترین اتفاقی است که میتواند بیفتد و گاهی این قطعی، طولانی میشود و باید دو، سه بار با درد و ناراحتی پلهها را بالا و پایین برود.»
دلایل بیبرقیها و برخی راهکارها
جدول خاموشیها و بیبرقی امسال خیلی زودتر از سالهای قبل در ابتدای بهار به مردم رخ نشان داد و این یعنی در هر حال این وضعیت خاص سال از بهارش پیدا بود. طبق آمار شرکت مدیریت برق ایران میزان مصرف برق در 6 اردیبهشتماه به بالای 55 هزار مگاوات افزایش یافت و رکورد زد و در دو ماه اول سال نسبت به مدت مشابه سالهای 1399 و 1400 حدود 40 الی 50درصد افزایش داشت. براساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس میزان ناترازی برق در سال 1403 بیش از ۱۵ هزار مگاوات اعلام شد رقمی که در مقایسه با مدت مشابه آن در سال 1401 حدود60درصد (بیش از ۹ هزار) بیشتر بود. همه اینها درحالی است که گزارش دولت هم نشان از وضعیت نگرانکننده در این حوزه را دارد و اگر همینطور پیش برود میزان ناترازی تا ۵ سال آینده حدود دو برابر خواهد شد. در این شرایط که طی ماههای گذشته بارها مسوولان نسبت به ناترازی انرژی و مخاطرات آن در آینده نزدیک هشدار دادهاند البته یک خبر خوب هم هست. محمدصادق معتمدیان، استاندار تهران به تازگی از برطرف شدن ناترازی ۳۰۰۰ مگاواتی برق تهران تا سال آینده خبر داده و گفته است که کار ۱۰۲۲ مگاوات انرژی خورشیدی وارد مرحله اجرایی شده و در هفته دولت عملیات اجرایی ۲۰۰۰ مگاوات دیگر آغاز خواهد شد. این سخنان در شرایطی است که ناترازی در کل کشور باقی است و به گفته سعید مهذب ترابی، کارشناس انرژی به نظر میرسد عدد واقعی کمبود برق در کشور ۲۲ هزار مگاوات است درحالی که تامین ۲۱ هزار مگاوات ناترازی برق، سه سال زمان میخواهد و تامین ۲۰ هزار مگاوات برق، نزدیک ۸میلیارد دلار پول لازم دارد.
در کشورهای دیگر ازجمله اکوادور، ونزوئلا، اوکراین و شیلی هم البته خاموشیها و قطعی برق اتفاق چندان بعیدی نیست و گزارشهایی در این باره وجود دارد. خاموشی و قطعی برق -اگرچه نادر- اما در کشورهای توسعهیافته اروپایی و امریکایی هم گزارششده و پیامدهایی هم در حوزه درمان و سلامت داشتهاند. نیویورک پست ۱۶ آگوست ۲۰۲۵ گزارشی در همین باره دارد و از مرگ یک بیمار به همین واسطه خبر میدهد. طبق گزارش این روزنامه امریکایی، یک زن ۷۷ ساله بریتانیایی هنگام عمل جراحی قلب، زمانی که بیمارستان به مدت ۱۰ دقیقه برق نداشت و حتی ژنراتور پشتیبان نیز در طول عمل از کار افتاد، جان خود را از دست داد.
حوادث دیگری هم در شهرها و کشورهای دیگر گزارش شده است اما قطعا منظور از طرح آن عادیسازی قطعی برق در ایران نیست و هدف، افزایش آگاهی درباره مخاطرات و پرداختن به راهحلهای آن است.شبکههای هوشمند و بازسازی زیرساختی، مدیریت تقاضا، ذخیرهسازی و تغییر ترکیب منابع انرژی، پاسخ به بحران و همکاری منطقهای، اقدامات مصرفساز برای کمبود انرژی و تکنولوژی پیشبینی و تعمیر پیشگیرانه از جمله روشهایی است که کرهجنوبی، آلمان، چین، آفریقا، نروژ، سوییس، فرانسه و برخی دیگر برای کاهش قطعی برق و افزایش پایداری سیستمهای برقرسانی خود آنها را به کار گرفته و نسبتا در آن موفق بودهاند.