پایان رؤیای پوتین؛ شکست دیپلماسی روسیه در جلب حمایت آمریکا
چرا نشست تاریخی پوتین و زلنسکی غیرممکن به نظر میرسد؟

نشستهای اخیر آلاسکا و واشنگتن درباره اوکراین نشان دادند پوتین در جلب حمایت آمریکا ناکام مانده است. او با امید به پیروزی نظامی و سرسختی در مصالحه، فرصت صلح را از دست داده و همچنان بر اهداف حداکثری چون تسلیم اوکراین و حق وتوی امنیتی پافشاری میکند. ترامپ خواهان توافقی طولانیمدت است اما اروپا و زلنسکی بر استقلال اوکراین ایستادهاند. تحلیلگران تأکید دارند مسکو جنگ را ابزار بازتعریف قدرت جهانی خود میبیند، اما پیروزی کامل در میدان یا دیپلماسی، همچنان خارج از کنترلش است.
فرارو- رابین دیکسون خبرنگار ارشد و رئیس دفتر مسکو در روزنامه واشنگتن پست
به گزارش فرارو به نقل از روزنامه واشنگتن پست، نشستهای دوجانبهای که در روزهای اخیر ابتدا در آلاسکا و سپس در واشنگتن درباره سرنوشت اوکراین برگزار شد، پیامدهایی کاملاً متضاد برای ولادیمیر پوتین به همراه داشت. دستکم در شرایط کنونی، نتایج این نشستها نشان داد که او در تلاش برای متقاعد کردن ایالات متحده به پذیرش دیدگاهش درباره جنگ اوکراین، بیش از اندازه روی خود حساب باز کرده است. با وجود فرصت بالقوه برای دستیابی به توافق صلح، سرسختی پوتین در برابر هرگونه مصالحه و شاید اعتماد نابجای او به امکان پیروزی نظامی بر اوکراین خطر بزرگی برایش به همراه داشت: از دست دادن موقعیت ویژهای که از روابط گرمش با دونالد ترامپ ناشی میشد. این در حالی است که جنگ همچنان ادامه دارد، هر هفته هزاران قربانی میگیرد و هم اقتصاد روسیه و هم جایگاه استراتژیک جهانی آن را بیش از پیش تضعیف میکند.
دوگانگی کرملین؛ بین آرزوی توقف جنگ و نیاز به نمایش پیروزی
پس از این نشستها، روسیه همچنان در مسیر اجرای هرگونه اقدام پیشنهادی برای پیشبرد روند صلح، مانعتراشی کرده است؛ نشانهای روشن از اینکه پوتین حاضر نیست با همان سرعتی حرکت کند که ترامپ انتظار دارد. روز چهارشنبه، سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، آشکارا اعلام کرد مسکو انتظار دارد بر هر سازوکار امنیتی که اروپا و آمریکا برای دفاع از اوکراین در برابر حملات آینده طراحی میکنند، حق وتو داشته باشد.
خطرات ناشی از سرسختی پوتین رو به افزایش است. یکی از افراد نزدیک به کرملین پیش از نشست گفته بود: «پوتین میداند که در هفتههای اخیر با بحرانی جدی روبهرو شده است. او خطر را حس کرد و زنگ خطر برایش به صدا درآمد.» این منبع تاکید کرد : «او واقعاً میخواهد جنگ را متوقف کند، اما باید این کار را بهگونهای انجام دهد که شبیه یک پیروزی به نظر برسد.»
با این حال، ولادیمیر پوتین توانست در روز جمعه زمانی ارزشمند بخرد و مانع از اعمال تحریمهای تازه شود؛ آنهم پس از آنکه موفق شد ترامپ را متقاعد کند فشار برای آتشبس فوری را کنار بگذارد و در عوض به دنبال توافق صلحی جامع باشد؛ توافقی که ممکن است سالها طول بکشد و در عمل به روسیه امکان دهد جنگ را ادامه دهد، بیآنکه خطر تحریمهای سخت جدید از سوی آمریکا بر آن سایه اندازد.
اما دیدار صمیمانه دونالد ترامپ در کاخ سفید با ولودیمیر زلنسکی و رهبران اروپایی در روز دوشنبه، تهدید بزرگی را پیش چشم پوتین قرار داد: نمایش همبستگی قاطع اروپا در حمایت از مبارزه اوکراین برای حفظ استقلال خود آنهم با تکیه بر ارتشی نیرومند. این نشست ضربهای جدی به دو هدف دیرینه کرملین یعنی تسلط بر اوکراین و جدا کردن ایالات متحده از اروپا بود.
بنبست در مسیر صلح:؛ چرا نشست پوتین و زلنسکی بیش از هر زمان دیگری دور از دسترس است؟
نشست واشنگتن بار دیگر نگاهها را متوجه ولادیمیر پوتین کرد؛ جایی که از او انتظار میرود گام بعدی را در مسیر صلح بردارد و رودررو با ولودیمیر زلنسکی بنشیند. اما این انتظار چندان خوشایند منتقدان ملیگرای روس نبود. آنان باور داشتند پوتین در نشست آلاسکا توانسته بود دونالد ترامپ را متقاعد کند تا زلنسکی را به پذیرش توافقی پرهزینه و نامطلوب وادار سازد.
توماس گراهام، پژوهشگر ارشد شورای روابط خارجی و مدیر پیشین بخش روسیه در شورای امنیت ملی آمریکا در دوران جورج بوش پسر، با تردید به این نگاه مینگرد. او میگوید: «نمیدانم در کرملین چه تصور میکنند. اگر هدفشان این بود که در آلاسکا ترامپ را تحتتأثیر قرار دهند، بعید میدانم چندان موفق شده باشند.» از سوی دیگر، تلاش پوتین برای کشاندن ترامپ به گفتوگویی وسیعتر درباره مزایای همکاری اقتصادی دو کشور نیز نتیجهای در بر نداشت؛ برگ برندهای که کرملین امیدوار بود با آن، واشنگتن را نسبت به دیدگاه مسکو در این مناقشه نرمتر کند. تاتیانا استانویایا، پژوهشگر مرکز اوراسیا کارنگی در جمعبندی ماجرا گفت: «خیلی چیزها آنطور که انتظار میرفت پیش نرفت.»
کاخ سفید اکنون انتظار دارد دیداری فوری میان ولادیمیر پوتین و ولودیمیر زلنسکی برگزار شود؛ اما پیامهای مسکو نشان میدهد ماجرا به این سادگی نیست. این تناقض، بار دیگر الگوی تکراری سوءتفاهمها در گفتوگوهای واشنگتن و مسکو بر سر جنگ را آشکار کرده است. کارولین لویت، سخنگوی کاخ سفید، روز سهشنبه اعلام کرد که هر دو رهبر «آمادگی خود برای نشستن پای میز مذاکره» را نشان دادهاند و مقدمات این دیدار در حال پیگیری است. اما در همان روز، سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، با کماهمیت جلوه دادن این موضوع تأکید کرد: «هرگونه تماس میان مقامات عالیرتبه باید کاملاً و بهطور دقیق آمادهسازی شود»؛ استدلالی آشنا که کرملین سالهاست برای به تعویق انداختن دیدار مستقیم با زلنسکی به آن متوسل میشود.
یک استاد دانشگاه روس که روابط نزدیکی با دیپلماتهای ارشد کرملین دارد، معتقد است پوتین بهسختی حاضر خواهد شد در آیندهای نزدیک پای میز مذاکره با زلنسکی بنشیند؛ چرا که به باور او، چنین اقدامی بهمعنای «مشروعیتبخشی به دولت اوکراین از سوی مسکو» تلقی میشود و تبعات سیاسی ناخواستهای در پی خواهد داشت. موضع رسمی روسیه نیز تغییری نکرده است: گفتوگو تنها زمانی امکانپذیر است که شرایط توافق از پیش روشن باشد؛ شرایطی که در نگاه کرملین چیزی جز تسلیم کامل اوکراین نیست.
سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، روز سهشنبه زلنسکی را «غیرقابل اعتماد» خواند؛ موضعی که با سخنان گذشته پوتین همخوانی دارد. رئیسجمهور روسیه بارها زلنسکی را نامشروع دانسته و دولت او را «معتاد به مواد مخدر و نئونازی» توصیف کرده است.
با چنین نگاهی به زلنسکی و تأکید بر لزوم پرداختن به «ریشههای مناقشه» ، که از منظر کرملین چیزی جز بازگرداندن اوکراین به جایگاه یک دولت دستنشانده نیست ، روسیه همچنان بر اهداف حداکثری خود پافشاری میکند و حتی در برابر طرح صلحی که با هدایت ترامپ پیش رود، انعطافی نشان نداده است. نیت رینولدز، پژوهشگر ارشد بنیاد کارنگی برای صلح بینالمللی و مدیر پیشین بخش روسیه در شورای امنیت ملی آمریکا، در توضیح این موضع میگوید: «یکی از دلایلی که روسیه عقبنشینی نمیکند این است که اوکراین، نهنگ سفید پوتین است. او سالهاست در پی آن است و تا وقتی که یا به آن دست پیدا نکند یا به این نتیجه نرسد که دستیابیاش غیرممکن است، از حرکت بازنخواهد ایستاد.»
او تأکید میکند که مسکو در رساندن پیام خود به دولت ترامپ با دشواری روبهروست. به گفته او: «روسها در چند زمینه غافلگیر شدهاند؛ نخست اینکه نتوانستهاند آمریکا را وادار کنند دقیقاً درک کند چه میخواهند، و دوم اینکه نتوانستهاند واشنگتن را به پذیرش آنچه خواستهشان است، متقاعد سازند. پوتین و مشاورانش بارها از این نشستها با مقامهای آمریکایی بیرون میآیند و بعد درمییابند خواستههایشان به شکلی نادرست یا ناقص برداشت شده است.»
شکاف عمیق در مذاکرات؛ سوءتفاهم در مورد «تضمینهای امنیتی» چه بود؟
سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، روز سهشنبه مدعی شد که ترامپ و تیمش بیش از گذشته «به این درک رسیدهاند که باید ریشههای مناقشه را حلوفصل کرد.» اما تنها یک روز پیش از آن، وقتی از ترامپ پرسیده شد منظورش از «علل ریشهای بحران» چیست، او پاسخی نداد و بحث را به حاشیه برد. این در حالی است که خواستههای مسکو از جمله مطالبه واگذاری سرزمینهایی که هنوز تحت اشغال روسیه قرار نگرفتهاند و محروم کردن دائمی اوکراین از پیوستن به هر نوع اتحاد یا سازمان بینالمللی با مخالفت جدی مقامهای بلندپایه آمریکایی مواجه شده است. جیدی ونس، معاون رئیسجمهور، در ماه مه این شروط را رد کرد و مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا، نیز در روزهای اخیر موضع مشابهی گرفت.
شرایط مورد نظر مسکو برای صلح، در یادداشتی به تاریخ دوم ژوئن بهروشنی ترسیم شده و نشانی از انعطاف یا عقبنشینی در آن دیده نمیشود. این شروط شامل محدود کردن حاکمیت اوکراین، کاهش چشمگیر توان نظامی این کشور و اعمال محدودیت بر پیوستن آن به سازمانهای بینالمللی است؛ مطالباتی که عملاً اوکراین را وادار به پذیرش یک شراکت سیاسی و اقتصادی ناخواسته با روسیه میکند. پوتین سالهاست اوکراین را کشوری مستقل به رسمیت نمیشناسد و روسها و اوکراینیها را «یک ملت» میخواند؛ دیدگاهی که هر توافق صلحی را پیچیدهتر و دور از دسترس میسازد. او در مقالهای در سال ۲۰۲۱ تأکید کرده بود: «حاکمیت واقعی اوکراین تنها در چارچوب شراکت با روسیه امکانپذیر است.»
در حالیکه دونالد ترامپ مناقشه اوکراین را صرفاً به نزاعی بر سر «مالکیت بهترین زمینهای ساحلی» تشبیه کرده است، بسیاری از تحلیلگران تأکید دارند که نگاه مسکو بسیار فراتر از یک جنگ دوجانبه است. از دید کرملین، این نبرد فرصتی است برای بازنویسی شکست تحقیرآمیز اتحاد شوروی در جنگ سرد و بازتعریف معماری امنیتی اروپا. سرگئی مارکوف، تحلیلگر نزدیک به کرملین، در یادداشتی نوشت: «هیچ جنگی میان روسیه و اوکراین وجود ندارد. این، جنگ غرب جهانیگرا علیه روسیه است که به دست رژیم نواستعماری اوکراین پیش میرود. مذاکره با زلنسکی، که چیزی جز عروسک خیمهشببازی این رژیم نیست، نمیتواند به صلح منجر شود. تنها راه صلح، مذاکره با اربابان این رژیم نواستعماری است.»
حتی در موضوع تضمینهای امنیتی نیز نشانههایی از سوءتفاهم دیده میشود؛ مسئلهای که استیو ویتکاف، فرستاده ترامپ، مدعی بود مسکو با آن موافقت کرده است. اما به گفته توماس گراهام، برداشت کرملین از این تضمینها کاملاً متفاوت از چیزی بود که ویتکاف در ذهن داشت. بر اساس پیشنویس توافق صلح سال ۲۰۲۲، قرار بود روسیه یکی از ضامنان امنیتی باشد؛ نقشی که عملاً برای مسکو حق وتوی مؤثر در برابر هر پاسخ امنیتی ایجاد میکرد. این همان چیزی بود که نه اوکراینیها خواهانش بودند و نه ویتکاف بهدرستی آن را درک کرده بود. سرگئی لاوروف نیز روز چهارشنبه با صراحت اعلام کرد: «هر سازوکار امنیتی باید شامل روسیه باشد. گفتوگو درباره مسائل امنیتی بدون حضور فدراسیون روسیه صرفاً یک خیالپردازی است؛ مسیری که به هیچجا نمیانجامد.»
پوتین در تمام سالهای قدرتش هدفی روشن را دنبال کرده است: بازسازی روسیه بهعنوان یک قدرت بزرگ جهانی. از نگاه او، تحقق این هدف بدون تسلط بر اوکراین ممکن نیست. همین سرمایهگذاری عاطفی و سیاسی بر سر سرنوشت اوکراین، خطر شکست در هر روند صلحی را که بهشدت حساس و شکننده است، دوچندان میکند.
توماس گراهام، دیپلمات پیشین و کارشناس شورای روابط خارجی آمریکا هشدار میدهد: «این تصور که بتوان بهزودی به یک توافق صلح جامع رسید، توهمی بیش نیست. مسائل بسیار پیچیدهتر از آن است.» به باور او، چنین روندی ممکن است ماهها یا حتی سالها طول بکشد. در همین حال، کرملین همچنان مطمئن است که پیروزی در میدان نبرد دستیافتنی است و در نتیجه، نیازی فوری به مسیر دیپلماسی نمیبیند. نیت رینولدز، پژوهشگر بنیاد کارنگی، این نگاه را چنین توضیح میدهد: «آنها اساساً دو فرضیه دارند: نخست، اینکه غرب سرانجام تسلیم شود و عقبنشینی کند؛ و دوم، اینکه مرکز سیاسی در کییف زیر فشار فروبپاشد. اما واقعیت این است که هیچیک از این دو سناریو بهطور کامل در کنترل روسیه نیست.»