پشت پرده قتل دلخراش ایلیا

عامل قتل ایلیا هم نمیتواند جنون آنی باشد و احتمالاً ریشه در پیشینه او دارد. محیط و نوع خانوادهای که او در آن بزرگ شده است، باعث شکلگیری این جنون آنی در او شده است. زمانی که از خانه به راهپله میروید، میدان زندگی شما تغییر میکند. کاری که در خانه یا در میان دوستان انجام میدهید، در خیابان انجام نمیدهید؛ بنابراین این میدان زندگی است که بر رفتار و اعمال شما تأثیر میگذارد
فرارو- شانزدهم مردادماه حوالی ساعت ۸ شب، ایلیای ۱۰ساله مفقود شد. پس از دستگیری مظنون، مشخص شد که او با «وسوسه شیطانی» ایلیا را ربوده و برای پنهان کردن جرم خود، او را به قتل رسانده است.
به گزارش فرارو، گفتوگو با عموی ایلیا نشان میدهد که متهم پیشتر دو بار به خانه خانواده آمده بود؛ یکبار برای نصب ماهواره و بار دیگر برای تعمیر آیفون. او با این ترفند که میخواهد با ایلیا بازی کند، کودک را خارج از خانه ربوده است.
متهم با وجود داشتن سابقه کیفری، به عنوان راننده سرویس و آژانس کودکان نیز فعالیت میکرده و در تلفن همراهش تصاویر چند کودک دیگر پیدا شده است. این مرد ۳۸ ساله، مجرد بوده و در اعترافات خود گفته که انگیزه قتل از پیش برنامهریزی نشده و «جنون آنی» باعث ارتکاب جنایت شده است.
عموی ایلیا خواستار اشد مجازات و اعدام در ملا عام برای متهم شده تا از تکرار چنین جرایمی جلوگیری شود. با این حال، این پرسش اساسی مطرح است که آنچه متهم «وسوسه شیطانی» مینامد، چگونه و از دل چه فرصتهایی شکل گرفته است؟ افکار و اذهان عمومی در مواجهه با این اخبار چه واکنشی نشان خواهند داد و چنین رخدادهایی که جامعه را آزرده خاطر میکند، چه پیامدهای اجتماعی به همراه خواهد داشت؟
در این خصوص فرارو با دکتر امانالله قرایی مقدم، جامعه شناس به گفتگو پرداخت.
دکتر قرایی مقدم گفت: «ضعف نظارت اجتماعی و خانوادگی در وقوع چنین جنایتی، هر دو تقصیر کار هستند. این خانواده نباید اعتماد میکردند، با وجود اینکه ایشان پسر بچه بوده است. پیشتر هم پروندههای مشابهی داشتهایم؛ لواط مسالهای است که از گذشته در جامعه ما وجود داشته است. این جرم را ما تحت عنوان وسوسه یاد نمیکنیم. ما وقوع چنین جرمی را در یک میدان نیرو یا بهقول لوین، فضای حیاتی، وضعیتی که فرد در آن قرار دارد و امیال سرکوفتهای که برای ارضای غریزه جنسی به وجود آمده و نتوانسته است ازدواج کند تعریف میکنیم. این میدان نیرو «وسوسههای شیطانی» را تحریک کرده و در نهایت به قتل پسر بچه منجر شده است.»
وی ادامه داد: «در این میان، باید در نظر داشت که ارزشها و اعتقادات جامعه ضعیف شده است و همچنین ضعفی که در برآورده شدن نیاز جنسی در جامعه وجود دارد، به این شرایط دامن زده است. نوع خانوادهای که این فرد در آن بزرگ شده نیز اهمیت دارد؛ اینکه تحت سرپرست، بیسرپرست یا بدسرپرست بوده، همگی میتوانند در شکلگیری چنین رفتارهایی نقش داشته باشند؛ درواقع این موارد به تشکیل میدان نیرو منجر خواهد شد.»
قرایی مقدم گفت: «مردی که در سن ۳۸ سالگی همچنان مجرد است و نمیداند چگونه نیازهای جنسیاش را برطرف کند، با چه دلیلی در این وضعیت قرار گرفته است؟ دلیل آن است که این فرد امکانات و توان ازدواج ندارد. بنابراین، تمامی این موارد به شرایط زندگی افراد در جامعه بازمیگردد.»
این جامعهشناس افزود: «هر فرد، در هر موقعیتی که قرار دارد، تحت تأثیر دو نوع نیرو است: نیروها و انگیزههای درونی و نیروهای بازدارنده بیرونی. میدان نیروی سالم زمانی شکل میگیرد که این دو در تعادل باشند؛ یعنی نیروهای برانگیزنده از درون فرد و نیروهای بازدارنده از بیرون، همزمان حضور داشته باشند. اما در کشور ما، در مورد این قاتل، نیروهای بازدارنده آنقدر ضعیف بودهاند که نتوانستهاند رفتار او را کنترل و مدیریت کنند. به همین دلیل، پیشینه کیفری وی هم نتوانسته مانع ارتکاب این جنایت شود.»
قرایی مقدم اظهار کرد: «علاوه بر نقش والدین در کنترل، باید توجه داشت که کسانی که این افراد را در چنین مشاغلی به کار میگیرند، باید پیشینه و رفتار آنها را به دقت بررسی و پژوهش کنند تا مشخص شود دقیقاً چه کسانی هستند و از چه خانوادهای برخاستهاند. والدین نیز باید پس از بررسی کامل، کودکان خود را به دست این افراد بسپارند. این نظارت باید به ویژه در مورد دختران با حساسیت و سختگیری بیشتری انجام شود.»
این کارشناس جامعه گفت: «مجازات اعدام میتواند تا حدی بازدارندگی داشته باشد، اما این تنها بخشی از ماجرا است. بازدارندگی کامل نیازمند پالایش، کنترل، نظارت و دقت در استخدام و بهکارگیری افراد است. در غیر این صورت، حتی اگر این قاتل اعدام شود، فرد دیگری از بخش دیگری از جامعه ممکن است مرتکب چنین جرمی شود. بنابراین، مجازات اعدام تنها یکی از عوامل بازدارنده است.»
قرایی مقدم با توجه به جنایاتی چون قتل و تجاوز به ایلیا، نیان ۶ساله بوکانی و ربودن و قتل الهه حسیننژاد ادامه داد: «این وقایع باعث ایجاد ناامنی شدید میشود، نه فقط از منظر اجتماعی بلکه از جنبه دیگر نیز اثرات منفی دارد. خانوادهها در غیاب فرزندان خود دچار ناامنی روحی و اضطراب میشوند که این موضوع روی بازدهی کاری و تولیدی آنها تأثیر منفی میگذارد و در نتیجه پیامدهای اقتصادی نیز به دنبال دارد. علاوه بر این، این جنایات توهینی به ارزشهای اجتماعی است و در نهایت اثرات منفی برجای میگذارد؛ زیرا مردم آن را نشانه ناکارآمدی دولت میدانند که اجازه وقوع چنین حوادثی را دادهاند. بنابراین این وقایع پیامدهای بسیار گسترده و منفی دارند.»
وی در ادامه گفت: «ترس از آبروریزی اولین عاملی است که سبب می شود خانوادهها از شکایت صرف نظر کنند، بهویژه در جوامع کوچک. خانوادهها نگران برچسب خوردن و انگ اجتماعی هستند و گاهی حتی نگران این هستند که دیگران تصور کنند فرد مورد تجاوز قرار گرفته یا مفعول خود خواستار چنین رفتاری بوده باشد. در پروندههای بزرگتر مثل لواط نیز خانوادهها معمولاً از بازگو کردن این مسائل خودداری میکردند. در حالی که امروزه فضای مجازی دیگر هیچ حائلی باقی نگذاشته است؛ به گونهای که هر رفتاری حتی در کوچکترین مکانها هم به سرعت در سراسر دنیا منتشر میشود. حتی در اتاق خواب خود نیز تحت کنترل هستید و جامعه در بسیاری از موارد، حتی در مسائلی که در حریم خصوصی رخ میدهد، دخالت میکند. با این حال، همچنان هنجارهای فرهنگی قوی وجود دارد و گاهی پیش آمده که خانوادهها به دلیل ترس از انگ اجتماعی، مجبور شدهاند شهر یا روستای خود را ترک کنند تا از این برچسبها رهایی یابند.»
قرایی در پایان با اشاره به پروندهای که چند سال پیش رخ داد و در آن فردی به دختری افغان تجاوز کرده و سپس او را در وان پر از بنزین آتش زده بود، گفت: «مجازات چنین افرادی اعدام است و در آن پرونده نیز اعتراضاتی در افغانستان صورت گرفت. عامل قتل ایلیا هم نمیتواند جنون آنی باشد و احتمالاً ریشه در پیشینه او دارد. محیط و نوع خانوادهای که او در آن بزرگ شده است، باعث شکلگیری این جنون آنی در او شده است. زمانی که از خانه به راهپله میروید، میدان زندگی شما تغییر میکند. کاری که در خانه یا در میان دوستان انجام میدهید، در خیابان انجام نمیدهید؛ بنابراین این میدان زندگی است که بر رفتار و اعمال شما تأثیر میگذارد.»