رمز موفقیت مدیران بزرگ از زبان استیو جابز

به اعتقاد جابز مدیران بزرگ با اعتماد اولیه به توانمندیهای تیم خود، بستری برای نوآوری، مسئولیتپذیری و موفقیت پایدار فراهم میکنند.
فرارو- استیو جابز در مصاحبهای کمتر شناختهشده در سال ۱۹۹۴، دیدگاه خود درباره رهبری واقعی را با تمرکز بر اعتماد به انسانها به جای تکنولوژی مطرح کرد.
به گزارش فرارو به نقل از اینک، در سال ۱۹۹۴، زمانی که استیو جابز پس از اخراج از اپل در میانه یک دوره پر فراز و نشیب زندگی حرفهای خود قرار داشت و هنوز به این شرکت بازنگشته بود تا انقلابی با آیفون و آیپد رقم بزند، مصاحبهای تأثیرگذار با مجله رولینگ استون انجام داد. گفتوگویی که در ابتدا قرار بود درباره نرمافزار و فناوری باشد، اما خیلی زود تبدیل به یکی از آموزندهترین درسهای رهبری او شد. وقتی خبرنگار از جابز پرسید که آیا همچنان مانند ۲۰ سال پیش به فناوری ایمان دارد، پاسخی داد که همچنان الهامبخش نسلهای متعددی از رهبران باقی مانده است: «فناوری هیچچیز نیست. چیزی که مهم است این است که به انسانها ایمان داشته باشید، اینکه آنها ذاتاً خوب و باهوش هستند و اگر ابزار مناسب را در اختیارشان بگذارید، کارهای فوقالعادهای انجام خواهند داد.»
به انسانها ایمان داشته باشید
همین پنج کلمه ساده اما بنیادین، اساس دیدگاه رهبری جابز را تشکیل میدهند. او با تغییر محور گفتگو از فناوری به انسان، اصلی جاودانه در مدیرت بیان کرد: ایمان، یعنی اعتماد اولیه به انسانها. استیو جابز، با رشد در نقش مدیریتی خود، نه فقط به توان فناوری، بلکه به ظرفیت انسانها برای استفاده از آن باور داشت. او میدانست که وقتی نقطه آغاز با اعتماد باشد، نتیجهاش همکاری، خلاقیت و نوآوری است.
در نگاه جابز، اعتماد چیزی نیست که افراد باید ابتدا آن را بهدست آورند، بلکه هدیهای است که رهبر باید از ابتدا ببخشد. همانطور که استیون ام.آر. کاوی، نویسنده کتاب سرعت اعتماد میگوید: «تیمهایی که سطح اعتماد بالایی دارند، سریعتر عمل میکنند، نتایج بهتری میگیرند و هزینه کمتری برای مدیریت نیاز دارند.» دیدگاه سنتی میگوید افراد باید اعتماد را کسب کنند، اما جابز و بسیاری از مدیران موفق معاصر، باور دارند که باید با اعتماد شروع کرد.
دیدگاه جابز در رهبری، مبتنی بر این باور بود که کارکنان ذاتاً خوب و باهوش هستند و در صورتی که ابزارهای مناسب و آزادی عمل در اختیار داشته باشند، توانایی انجام کارهای بزرگ را دارند. نتایج این رویکرد در رفتار سازمانی بهوضوح دیده میشود:
۱. احساس امنیت
وقتی رهبران با اعتماد عمل میکنند، فضایی امن از نظر روانی برای کارکنان ایجاد میکنند. در چنین محیطی، کارکنان با خیال آسوده ایدههای خود را مطرح میکنند، ریسک میپذیرند و نوآوری میکنند؛ بدون ترس از تنبیه یا سرزنش.
۲. مالکیت کارها
اعتماد جابز به مهندسانش حتی پیش از ورود آنها به اپل آغاز میشد. فلسفه استخدام او کاملاً روشن بود. او بارها گفته بود: «استخدام افراد باهوش برای این نیست که به آنها بگوییم چهکار کنند؛ بلکه آنها را استخدام میکنیم تا به ما بگویند چهکار باید کرد.» چنین سطحی از آزادی و اختیار، حس مالکیت و مسئولیتپذیری را در تیم تقویت میکند.
۳. احترام متقابل
اعتماد، نشانه احترام است. وقتی مدیران به قضاوت کارکنان اعتماد میکنند و به آنها اجازه تصمیمگیری مستقل میدهند، فضای احترام دوجانبه ایجاد میشود. این همان چیزی است که فرهنگ سازمانی قوی را شکل میدهد.
۴. درک هدف مشترک
جابز میدانست که شفافیت در چشمانداز، اهمیت بیشتری نسبت به مدیریت جزئیات دارد. او در اینباره گفته بود: «وقتی بدانند چه باید بکنند، خودشان راه انجامش را پیدا میکنند. چیزی که نیاز دارند، یک چشمانداز مشترک است. و این همان مدیریت است: داشتن چشمانداز، توان بیان آن بهگونهای که اطرافیان درکش کنند، و ایجاد اجماع پیرامون آن چشمانداز.»
۵. حل سریع مسائل
اعتماد به کارکنان برای اقدام مستقل، قدرت تصمیمگیری را به آنها میدهد. نتیجه این فرآیند، سرعت بالاتر در حل مسائل، کاهش اتلاف وقت برای کسب تأیید و در نهایت، تجربه بهتر برای مشتری و خود کارکنان است.
وقتی مدیران کار خود را با اعتماد آغاز میکنند، بهترین عملکرد ذهنی و خلاقیت کارکنان را آزاد میسازند. این، نهتنها یک مزیت رقابتی است، بلکه کارایی تیم را افزایش داده و هزینههای مدیریتی را کاهش میدهد. در مورد جابز، همین اعتماد بود که بستر خلق محصولاتی را فراهم کرد که امروزه زندگی بدون آنها غیرقابل تصور است. بنابراین درس اصلی مدیریت از استیو جابز این است: به انسانها ایمان داشته باشید.
به آنها چشمانداز، ابزار و آزادی عمل بدهید تا در کاری که بهترین هستند بدرخشند. نتیجه این اعتماد، فرهنگی سازمانی مبتنی بر همکاری، خلاقیت و نوآوری خواهد بود؛ فرهنگی که زیربنای موفقیت پایدار و سودآور در هر کسبوکاری است.