ساپینتو: تا اعلام کردم مربی استقلال میشوم جنگ تمام شد!

ریکاردو ساپینتو در گفتگویی مفصل با روزنامه اوجوگو پرتغال، از انگیزههای بیپایانش برای به ثمر نشاندن یک مأموریت ناتمام میگوید.
بازگشت ریکاردو ساپینتو به استقلال بازتابهای زیادی در رسانههای خارجی داشته است. روزنامه اوجوگو پرتغال در گفتگویی مفصل با مرد پرتغالی، به بررسی شرایط تیم و نحوه حضور او در جمع آبیپوشان پرداخته است. در این گزارش آمده است:
ساپینتو اکنون هدایت تیم استقلال ایران را برعهده دارد؛ تصمیمی که در بحبوحهی تبادل موشکی میان ایران و اسرائیل گرفته شد. او برای این انتخاب، به انگیزهها و موقعیت خاص هر گام خود تکیه کرده است.
برخی اتفاقات در تاریخ حک میشوند، تکههای تغییرناپذیری که تنها زمینههایشان برای آیندگان باقی میماند. درگیری میان ایران و اسرائیل که با آغاز حملات از سوی رژیم صهیونیستی شروع شد، از ۱۳ تا ۲۴ ژوئن ( 23 خرداد تا 3 تیر) ادامه یافت. این درگیری، واکنشها و نگرانیهای زیادی در سطح جهان بهدنبال داشت؛ جهان وحشتزده از افزایش تنشها، در حالیکه ایالات متحده نیز درگیر شده بود.
در همین اثنا، در ۲۳ ژوئن (2 تیر)، اعلام شد که ساپینتو سرمربی تیم استقلال شده است؛ باشگاهی تاریخی در ایران و مستقر در پایتخت. مربی پرتغالی که به روحیه پرشور و شخصیت قویاش معروف است و سابقه کار در شرایط دشوار را دارد، اینبار در میانه یک فضای جنگی هدایت تیمی را پذیرفت؛ تصمیمی که از نظر بسیاری جسورانه، غیرمنتظره و حتی عجیب بهنظر میرسید، اما در باطن، تبلور عشق شدید و روحیهی مأموریتگرایانه او بود.
او توسط ۴۰ هزار هوادار استقلال که هنوز ۲۳ پیروزی تیم در ۳۶ بازی فصل ۲۳–۲۰۲۲ و قهرمانی سوپرجام را فراموش نکرده بودند، مورد استقبال قرار گرفت؛ باشگاهی که درگیر مشکلات مالی است. خبر بازگشت ساپینتو باعث خوشحالی بسیاری از هواداران تهرانی شد، چرا که بازگشت این سرمربی پرتغالی با بازگشت نسبی آرامش به منطقه همزمان شد.
ساپینتو در اولین گفتوگوی خود پس از بازگشت گفت: «من با واقعیت ایران آشنا بودم. با دوستان و آشنایانی که از قبل در ایران داشتم، در تماس بودم. میدانستم این وضعیت (درگیری) در عرض چند روز یا حتی چند ساعت پایان خواهد یافت و شرایط ثبات پیدا میکند. توافق من با استقلال مدتها پیش از شروع حملات صورت گرفته بود و تنها در همان دوره بمبارانها به اجرا درآمد.»
او ادامه میدهد: «نیازی به استفاده از واژه "جنگ" نیست. اگر واقعاً جنگی در جریان بود و تضمینی برای امنیت من وجود نداشت، هرگز وارد ایران نمیشدم.»
ساپینتو با تأکید بر دلبستگیاش به استقلال گفت: «من به یکی از خانههای قدیمیام در جهان بازگشتهام. در واقع، ماموریتهای زیادی در طول زندگی حرفهایام داشتم، اما هیچکدام مثل این نبود. سه سال صبر کردم تا این فرصت دوباره پیش بیاید. بازگشت آسان نبود. میدانم که روزگار سختی در پیش است، اما به صلح و زندگی عادی برای مردم ایران ایمان دارم. همه سزاوار آرامش و ثبات هستند.»
او در نخستین پیام خود به هواداران، بار دیگر وفاداریاش را نشان داد: «این فقط یک بازگشت ساده نیست؛ یک مأموریت است! مأموریتی دشوار که فراتر از مربیگری یک تیم است. این یک رؤیای ناتمام است. برگشتهام تا آن را به پایان برسانم.»
شرایط زندگی در تهران به حالت عادی برگشته است
درگیر پروژه و با ذهنیتی پیروزمحور، ساپینتو بهطور خاص روز اعلام انتصابش را به یاد میآورد:
«ابتدا از تصمیمم آرامش خاطر داشتم، چون میدانستم پیشفصل در خارج از کشور برگزار خواهد شد. اکنون در استانبول هستیم. این اعلام در آن زمان خاص، برای ایجاد خوشحالی در دل مردم بود؛ در بحبوحه نگرانیها در کشور و میان هوادارانی که نگران بودند و نمیدانستند چه آیندهای در انتظارشان است.»
او که ۵۵ سال دارد، با خوششانسی به تقارن مثبت اشاره میکند: «جالب است که وقتی بهصورت عمومی اعلام کردم قرار است هدایت استقلال را بر عهده بگیرم، درگیری سهجانبه پایان یافت. هیچ اتفاق دیگری نیفتاد. من به ایران آمدم، هشت روز در تهران بودم و حالا در ترکیه هستیم.»
او از حالوهوای تهران چنین میگوید: «شهر آسیبی ندیده است. مردم به زندگی عادی برگشتهاند. رستورانها و فروشگاهها فعالاند. چیزی تغییر نکرده، مردم مثل قبل در خیابانها هستند. هیچ نشانهای از تهدید یا ویرانی وجود ندارد.»
در حالیکه کار برای بازگرداندن استقلال به اوج فوتبال ایران ادامه دارد، در ذهن ریکاردو ساپینتو، ستاره سابق فوتبال پرتغال و مربی باتجربه، فقط قهرمانی جای دارد: «بیش از هر چیز، با انگیزهی زیادی برگشتم تا آنچه که پیشتر ناتمام مانده بود را به سرانجام برسانم. اما در حال حاضر، نیازی فوری به تقویت تیم وجود دارد. منتظریم تا مدیریت باشگاه گزینههایی را که درخواست کردهایم، تأیید کند. بازیکنانی هستند که خیلی سریع به آنها نیاز داریم، چون از همان روز اول، باید در سوپرجام رقابت کنیم.»
ساپینتو که در کنار امور داخلی تیم، با کلارنس سیدورف مشاور هیئتمدیره نیز در ارتباط است، میافزاید: «او در جلسات و تصمیمگیریها شرکت دارد. در حال حاضر، میدانم که هنوز آن ۱۱ بازیکن ایدهآلِ موردنظرم برای ترکیب اصلی را در اختیار ندارم. تصور کنید چقدر به تقویت تیم نیاز دارم.» او اذعان دارد که این وضعیت «نگرانکننده» است و حتی از بازیکنانی در پرتغال نیز نام برده، گرچه موانعی نیز پیشبینی میکند: «چرا که خیلیها نگران امنیت هستند.»
«هرگز نمیتوانم پنهان شوم»
او خود را آشنا با فرهنگ تمام تیپهای بازیکن میداند. تنها خواستهاش: جاهطلبی، اشتیاق و قهرمانی است.
ساپینتو درباره احساساتیترین واکنشهایش، از جمله حوادث رسانهای در بلژیک و ایران میگوید و تأکید میکند که هرگز بیتفاوت نمیماند، اگر به او بیاحترامی شود یا تیمش آسیب ببیند.
ساپینتو همیشه یک کاشف همیشگی و عاشق چالش در سختترین شرایط بوده است. کارنامهاش با افتخاراتی در کشورهای مختلف مثل قبرس، مراکش، صربستان، لهستان، یونان، ترکیه، بلژیک، برزیل و عربستان سعودی آمیخته شده. او با تمام وجود به میدان میآید، با تنها یک شرط: بلندپروازی.
او میگوید: «زندگیام روی نیمکت، تجربهای فوقالعاده از نظر اجتماعی بوده است. خوششانس بودهام که لحظاتی باورنکردنی را تجربه کردهام، با فرهنگهای مختلف آشنا شدم و آنها را درک کردم. این مسیر به من توانایی داده تا بتوانم در هر زمان، فرهنگ هر نوع بازیکنی را بشناسم. حالا فردی هستم با شناختی عمیقتر، و این مسیر، مرا غنیتر کرده است.»
او اضافه میکند: «دوست دارم سفر کنم، کشف کنم. این بخشی از زندگی من است. بهعنوان مربی، همیشه در وضعیت نامشخصی هستیم. نتایج، پروژهها و پذیرش ما تعیینکنندهاند. اما اغلب به پروژههایی رفتهام که واقعاً دوستشان داشتهام و برای قهرمانی در آنها جنگیدهام. فقط بدشانس بودم از نظر مالی.»
سپس با واقعگرایی ادامه میدهد: «پروژههایی هستند که حقوق نمیدهند و پروژههایی که اصلاً نمیدانیم چه بر سرشان خواهد آمد. اما با ذهنی مثبت و همراه با اعتماد، ریسک میکنیم – حتی وقتی شک داریم. بعدتر متوجه میشویم که حق داشتیم شک کنیم، حتی با وجود اطلاعات خوب. مثل تجربهای که سال گذشته در مراکش داشتم؛ زودتر آنجا را ترک کردم چون متوجه شدم که آن باشگاه، چیزی نبود که با من همخوانی داشته باشد؛ تیمی نبود که بخواهد بجنگد و چیزی خلق کند.»
بین بلژیک و ایران، از بحران تا تعهد: از مصاحبهای پرتنش با خبرنگاری در بلژیک گرفته، تا رویارویی لفظی با نیروهای حفاظتی ورزشگاه در ایران، ساپینتو هر جا رفته، انرژیاش را به بازیکنان منتقل کرده و عشق به فوتبال را در همه تزریق کرده – حتی اگر گاهی از خطوط قرمز عبور کرده باشد.
او میگوید: «من مسئولیتها را میپذیرم و میدانم چه وزنی بر دوشم هست. بهعنوان مربی و رهبر، نمیتوانم خودم را پنهان کنم. در کنار بازی، رقابتجویی هست، اما شادی ما هم وابسته به نتیجه است. اگر کسی به تیمم آسیب بزند یا به من بیاحترامی کند، نمیتوانم بیتفاوت بمانم.»
او تلاش میکند تصورات قالبی درباره خودش را اصلاح کند: «نه کسی را تحریک میکنم و نه باعث بهوجود آمدن موقعیتهای پرتنش میشوم. اما اگر چنین موقعیتهایی بهوجود بیایند، بسته به شدت و شرایط، باید بدانند که من واکنش نشان خواهم داد – چه برای حفظ رهبری تیم، و چه برای دفاع از منافع باشگاه.»
او در پایان از هواداران یاد میکند: «بیش از همه، عمیقاً قدردان هوادارانی هستم که دوستم دارند. این یکی از دلایلی بود که باعث شد به ایران برگردم. هواداران استقلال خیلی خواستند که برگردم، زیاد درخواست کردند، و من دقیقاً به همین خاطر برگشتم. من جایی هستم که احساس خوبی دارم، همانجایی که میخواهم باشم.»