نقد و بررسی فیلم «چهار شگفتانگیز»: خیرهکننده و تقریباً بینقص

فیلم «چهار شگفتانگیز: گامهای نخست» با روایتی نوستالژیک، تصویری چشمنواز و بازیهایی درخشان، به یکی از بهترین آثار تاریخ سینمای ابرقهرمانی تبدیل شده است.
فرارو- در حالی که بسیاری انتظار داشتند تابستان امسال در تسلط فیلمهای دیسی باشد، مارول با فیلمی شگفتانگیز و غیرمنتظره بار دیگر جایگاه خود را در صدر جدول آثار ابرقهرمانی تثبیت کرد.
به گزارش فرارو به نقل از منز ژورنال، در شرایطی که بسیاری انتظار داشتند تابستان ۲۰۲۵ با نام دیسی استودیوز و سوپرمن به خاطر سپرده شود، مارول با حرکتی غافلگیرکننده بار دیگر توجهها را به خود معطوف کرد. اگرچه در سالهای اخیر جهان سینمایی مارول به دلیل انتشار بیوقفه سریالهای دیزنیپلاس کمی از تبوتاب افتاده بود، اما این غول سینمایی هنوز به هیچ وجه قصد عقبنشینی ندارد. در واقع، «چهار شگفتانگیز: گامهای نخست» اثبات میکند که مارول این ۱۷ سال را صرف آمادهسازی زمینهای کرده تا بتواند یک فیلم ابرقهرمانی بینقص و کلاسیک خلق کند.
یک فیلم کامل یا دستکم نزدیک به کمال
آیا «گامهای نخست» کاملترین فیلم مارول است؟ شاید. آیا مارول در آینده نزدیک میتواند اثری مستقل و در همین سطح خلق کند؟ بعید است. بدون لو دادن هیچگونه جزئیات داستانی، میتوان گفت این فیلم ترکیبی است از زیبایی بصری، انسجام داستانی و احساسی گرم که بهندرت در فیلمهای ابرقهرمانی دیده میشود.
در حالی که اغلب فیلمهای ابرقهرمانی با موجی از تبلیغات و هیاهوی رسانهای همراه هستند، نکته جالب درباره «گامهای نخست» این است که تریلرها و تبلیغات آن نتوانستهاند عمق زیبایی و شگفتی فیلم را بهدرستی نمایش دهند. برخلاف فیلم سوپرمن جدید که تقریباً همه اطلاعات لازم را از طریق تریلرها به مخاطب میدهد، تریلرهای این فیلم رازآلود باقی ماندهاند و چیزی از عظمت و شکوه داستان بروز نمیدهند.
جهانسازی نوستالژیک و جسورانه
داستان این فیلم در نسخهای از زمین روایت میشود که ارتباطی با خط زمانی اصلی دنیای سینمایی مارول ندارد؛ یک نسخه رتروفیوچریستی از دهه ۱۹۶۰ که در آن ماشینهای پرنده و صفحههای طلایی موسیقی بخشی طبیعی از زندگی روزمره هستند. در ظاهر شاید این فضا دور از ذهن یا عجیب به نظر برسد، اما یکی از نقاط قوت فیلم در توانایی خارقالعادهاش برای خلق جهانی باورپذیر و دوستداشتنی نهفته است. مت شکمن، کارگردانی که پیشتر سریال «وانداویژن» را برای مارول ساخته بود، در این فیل به اوج هنر خود رسیده است.
موسیقی ماندگار و کلاسیک
یکی دیگر از نقاط درخشان فیلم، موسیقی متن آن است که توسط مایکل جاکینو ساخته شده. آهنگسازی او که پیشتر در فیلمهایی مانند «پیشتازان فضا»، «شگفتانگیزان» و «اسپایدرمن»های اخیر شنیده شده، در این فیلم به بلوغ کامل رسیده است. موسیقی او نهتنها هویت بصری فیلم را تقویت میکند، بلکه در ذهن بیننده باقی میماند. جاکینو در این اثر، خود را بهعنوان وارث شایسته جان ویلیامز معرفی میکند؛ آهنگسازی که آثارش به ستون فقرات سینمای ماجراجویی مدرن تبدیل شدهاند.
قهرمانانی خاص در دنیایی منحصربهفرد
شخصیتهای اصلی فیلم تنها ابرقهرمانان این جهان هستند. جانی استورم (با بازی جوزف کوئین)، سو استورم (ونسا کربی)، بن گریم (ایبون ماس-باکراخ) و رید ریچاردز (پدرو پاسکال) همان چهار شگفتانگیز کلاسیک هستند که با بازتعریفی خلاقانه وارد عصر جدیدی شدهاند. داستان آنها با نمایشی در قالب یک برنامه تلویزیونی درونداستانی روایت میشود: گروهی از فضانوردان که در اثر تماس با انرژیهای کیهانی، به تواناییهای فراانسانی دست یافتهاند.
خط داستانی اصلی، ظهور موجود عظیمالجثهای به نام گالاکتوس است که تهدید به بلعیدن زمین میکند. در این میان، نوزاد تازهمتولدشده سو و رید، به نام فرانکلین، نیز در ماجرا دخیل میشود؛ ماجرایی که برای پدرو پاسکال یک نقش پدرانه دیگر پس از «مندلورین» و «آخرین بازمانده از ما» رقم میزند.
فیلمی برای پدران و مادران
این فیلم مخاطبان بزرگسال، بهویژه والدین را هدف قرار داده است. محور اصلی داستان، تحول خانواده تحت تأثیر ورود یک کودک است. پدرو پاسکال در نقش رید ریچاردز بهگونهای پدرانه و زمینی ظاهر میشود که مخاطب او را بهعنوان پدر باور میکند؛ با وجود اینکه نیمی از فیلم لباس آبی چسبان به تن دارد و دستانش را شبیه خمیر دراز میکند! شخصیتهای دیگر نیز با عمق احساسی قابلتوجهی به تصویر کشیده شدهاند. بن گریم، با بازی درخشان ماس-باکراخ، تبدیل به شخصیتی لطیف و چندلایه میشود، بهویژه در صحنههایی که با معلمی به نام ناتاشا لیون ارتباط برقرار میکند.
بازیگران درخشان با اجراهایی طبیعی
جوزف کوئین در نقش جانی استورم درخشان ظاهر میشود؛ با آنکه شخصیتی پرانرژی و آتشین دارد، اما با کمی فروتنی، جذابیتی ویژه به کاراکتر میبخشد. جولیا گارنر در نقش موجسوار نقرهای نیز خوش میدرخشد و حتی باعث میشود بیننده باور کند که موجودی از فضا واقعاً میتواند پرواز کند!
اما شاید ستاره واقعی فیلم، ونسا کربی در نقش سو استورم (دختر نامرئی) باشد. او با ارائه بُعدی تازه، قدرتی الهامبخش و احساسی انسانی، این شخصیت را به الگویی برای کودکان و حتی والدین تبدیل میکند. اگر کسی نسبت به اقدامات قهرمانانه سو در نقطه اوج فیلم بیتفاوت باشد، یا بیش از حد بدبین است، یا تجربه کافی از مراقبت از کودک ندارد تا عمق فداکاری او را درک کند.
امیدی دلگرم کننده در دل یک خیالپردازی
«چهار شگفتانگیز: گامهای نخست» تصویری زیبا و الهامبخش از آن است که چگونه انسانها میتوانند برای آیندهای بهتر همکاری کنند. بله، این یک خیال است. اما خیالی انگیزهبخش، صمیمی و گرم که بیننده را با حال خوب از سالن سینما خارج میکند. مطابق سنت همیشگی مارول، در پایان فیلم نشانههایی درباره بازگشت چهار شگفتانگیز در آثار آینده دنیای مارول دیده میشود. اما برخلاف بسیاری از فیلمهای این استودیو، در پایان این اثر به جای انتظار برای آینده، تنها آرزوی شما بازگشت مجدد به همین «گامهای نخست» خواهد بود و شاید حتی تماشای دوباره آن.