حتی در مواجهه با آنهایی که بالاترین حد اعتمادبهنفس کاذب را دارند و همچنین کلّهشقترین، خودشیفتهترین و مخالفترین آدمها هم میتوان کاری کرد تا ذهنشان پذیرای ایده های دیگران شود.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۳۸۲ مطلب
حتی در مواجهه با آنهایی که بالاترین حد اعتمادبهنفس کاذب را دارند و همچنین کلّهشقترین، خودشیفتهترین و مخالفترین آدمها هم میتوان کاری کرد تا ذهنشان پذیرای ایده های دیگران شود.
فهم پدیدههای نمایی تقریباً برای ما ناممکن است. عمدۀ تجارب ما در جهانی کمابیش خطی روی میدهد. اگر چیزی در حال شتاب گرفتن باشد، معمولاً تا حد امکان به شتاب خود ادامه خواهد داد. تغییر نمایی [مثل شیوع این ویروس]واقعاً چیز دیگری است. ما آمادگیاش را نداریم. کسب آگاهی در این زمینه زمان زیادی میبرد.
فلاسفه از دکارت تا کانت تا دونالد دیویدسون کوشیدهاند تا نظریهای ارائه کنند که چگونه آدمیان میتوانند هم منبع معنا باشند و هم تابع قانون علیت. از دیدگاه دکارت، آدمیان صرفاً دو چیز متفاوتاند که بهشیوهای رازآلود به هم بسته شدهاند، چنان که گویی یک کرگدن و یک کوسه را به هم بدوزید.
ماریان پاور در آستانه چهل سالگی یک روزنامهنگار معمولی بود و از شرایط زندگیاش رضایت نداشت. ماریان مجرد بود و ناراضی، بدهکار بود و اطرافش پر از دوستانی که ظاهراً همه موفقتر از او بودند. اما در همه سالهای جوانی ماریان برای مشکلاتش فقط یک راهحل داشت: خواندن کتابهای خودیاری بیشتر. پاور از بیستوچهار سالگی درگیر خواندن کتابهای خودیاری شده بود و بدون عملکردن به هیچکدام از توصیههای فقط سراغ کتاب بعدی را میگرفت. تا اینکه یک روز تصمیم گرفت زندگیاش را تغییر بدهد. چه میشود اگر هر ماه از…
زندگی سخت است، برای بعضیها که حقیقتاً ناجور پیش میرود. این سختی همراه میشود با آدمهای موفق، پولدار، زیبا و محبوبی که صبح تا شب تلویزیون و دیگر رسانهها نشانمان میدهند. طبیعی است که گاهی دلمان بخواهد ما هم جای یکی از آنها باشیم. اما اگر این آرزو واقعاً جدی شود چه؟ تاد می، فیلسوف آمریکایی، معتقد است تعداد اندکی از ما اگر چنین انتخابی جلویمان باشد، قبولش میکنیم.
در همه تاریخ، آدمها از وضع زندگیشان ناراضی بودهاند. اما احتمالاً در هیچ عصری به اندازه امروز احساس شکست نمیکردهایم. همه ما دنبال مقصرهایی میگردیم که بار ناراحتی خودمان را سر آنها خالی کنیم؛ و ازقضا، یکی از اصلیترین مقصرهایی که پیدا کردهایم «خودمان» بودهایم. اگر دنیا به کاممان نیست، دلیلش ضعفهای خودمان است. پس باید خودمان را بهتر کنیم. ولی تا کجا میتوانیم بهتر شویم؟ اصلاً از کجا معلوم که مقصر ما باشیم؟
«فاصلهگرفتنازخویشتن به ما اندکی فضای اضافه میدهد تا بتوانیم درباره یک موقعیت عقلانی و منطقی فکر کنیم.» این کار به ما اجازه میدهد تا لگام احساسات نامطلوبی مثل اضطراب را بکشیم و آنها را مهار کنیم؛ تابآوری ما را در انجام وظایف چالشبرانگیز افزایش میدهد و خودکنترلی ما را تقویت میکند.
تحقیقات جدید روانشناختی فهم ما از اهمالکاری را، بهمثابۀ رفتاری کاملاً رایج در میان انسانها، بهطور بنیادین تغییر دادهاند. امروز میدانیم که اهمالکاری پدیدهای بسیار پیچیده و چندجانبه است که بخشهای مختلفی از کارکردهای ذهنی ما را درگیر میکند. درواقع، فهمِ ما از خودمان، از آینده، از لذتها و وسوسهها، از ماهیتِ وظایفمان، خلقوخوهایمان و تجربههایمان همه در اهمالکاریهای ما مؤثرند.
متأسفانه واقعیتهای میدانی و نظرسنجیها و برآوردهای وزارت بهداشت نشان میدهد که چنین انتظاری محقق نشده و اکثریت جامعه ایران اکنون بهجز رعایت پروتکلهایی ساده و ممکن مانند شستن دستها و زدن ماسک (بیتوجه به کیفیت و کارایی آن) در رفتارشان تغییر مؤثری ندادهاند.