نقد سریال «چیزهای عجیب» (Stranger things)/ تنشها در نیمه نهایی به اوج میرسد
بخش دوم از فصل پایانی سریال «چیزهای عجیب» به جای تمرکز روی جلوههای ویژه و هیولاها، احساسات و روابط انسانی را پر رنگ میکند تا فینال جذابی رقم بزند.
فرارو- اخیرا بخش دوم از فصل پایانی سریال «چیزهای عجیب» منتشر شده است.
به گزارش فرارو، نتفلیکس در اقدامی هوشمندانه تصمیم گرفته فصل پایانی «چیزهای عجیب» را در روزهای مهم تقویم میلادی، جشن شکرگذاری، کریسمس و شب سال نو منتشر کند. با فرارسیدن روزهای پایانی سال ۲۰۲۵ این سریال نیز به انتها میرسد.
بخش دوم فصل پایانی این سریال که در کریسمس منتشر شده همچنان در دنیای وارونه و ذهن «وکنا» میگذرد. «مکس» و «هالی» نیز تلاش میکنند راهی برای بازگشت پیدا کنند. گروه «هاوکینز» هم به دنبال شناختن «ویل» هستند تا «وکنا» را نابود کنند. با توجه به سرنوشت شخصیتها در بخش ابتدایی فصل پنجم به راحتی میتوان فهمید که همه کاراکترها در معرض خطر نابودی قرار دارند.
دنیای وارونه و تمرکز روی احساسات
![]()
جذابیت فصل پنجم «چیزهای عجیب» در جزئیات و پیچدگی آن است. دنیای وارونه (Upside Down) صرفا یک بعد موازی ساده در جهانی دیگر نیست، کِرمچالهای در بعد ترسناک که «وکنا» میخواهد آن را نابود کند. اتفاقی که قهرمانان قصه باید از آن جلوگیری کنند. برخی از آنها در دنیای حاضر، عدهای در دنیای وارونه و گروهی در درون خاطرات مخفی کاراکترها مامورند تا با «وکنا» بجنگند.
با این حال بزرگترین نقطه قوت «چیزهای عجیب» همان چیزی که باعث محبوبیتش شده؛ هیجان و اکشن. صحنههای اکشن سریال به درستی طراحی شده و مخاطب را با خود همراه میکند. داستان هر چه جلوتر میرود میزان تنشها افزایش پیدا میکند و همه چیز به سوی نبرد نهایی با «وکنا» پیش میرود. بخش دوم همچنین لحظات مهمی از رابطه میان کاراکترها به خصوص «ویل» و «وکنا» آشکار میکند اما هیچ سوالی به این پاسخ نمیدهد که نبرد نهایی چگونه خواهد بود؟ در واقع این بخش جایی نیست که گرهها باز شوند فقط تنشها را تا حد انفجار بالا میبرد و مخاطب را در تعلیق برای تماشای قسمت پایانی نگه میدارد.
از نقاط قوت این بخش لحظات احساسی و بازی بازیگران است. خطوط داستانی در آزمایشگاه «هاوکینز» یکی از بهترین قصههای سریال است. جایی که به مرور رازهای پنهانی آشکار میشود. این بخش بیش از هر سکانس و صحنهای نشان میدهد که «چیزهای عجیب» زمانی بهترین نمایش را دارد که روابط انسانی عنصر اصلی آن میشود و داستان صرفا به هیولاها و جلوههای ویژه تکیه نمیکند.
پاشنه آشیل این سریال تعدد شخصیتها و کاراکترهاست که از فصلهای ابتدایی وجود داشته و در سری پنجم نیز در ذوق مخاطب میزند چرا که پایانبندی را سخت کرده و نشان دادن سرنوشت نهایی همه کاراکترها هم دشوار است. در نهایت بخش دوم فصل پایانی به خوبی زمین را برای نبرد نهایی آماده کرده، سریالی که با وجود ضعفها همچنان سرگرم کننده است.