استاد دانشگاه جورج تاون قطر: کشورهای عربی همچنان ایران را بزرگترین تهدید برای خود تلقی میکنند
استاد علوم سیاسی در دانشگاه جورج تاون قطر گفت: تا زمانی که ما این واقعیت را نپذیریم و بهجای آن تصور کنیم که کشورهای عربی صرفا تحت تاثیر تبلیغات آمریکا و اسرائیل، ایران را تهدید میدانند، از محاسبات منطقهای عقب خواهیم ماند. ایران همچنان بزرگترین تهدید در نگاه این کشورهاست.
با گذشت سالها از تلاش ایران برای بهبود رابطه با کشورهای عربی، واقعیت تلخی که مقامات منطقه بارها تکرار میکنند این است که روابط تهران با پایتختهای عربی بهبود چندانی نداشته است.
به گزارش خبرآنلاین، از قطر و عربستان گرفته تا عمان و بحرین، بیاعتمادی عمیق به ایران آنقدر ریشهدار شده که حتی احیای روابط یا سفرهای دیپلماتیک هم نتوانسته گرهی باز کند. مهران کامروا، استاد علوم سیاسی در دانشگاه جورج تاون قطر، ضعف دیپلماسی فعال، نگاه ایدئولوژیک، ناتوانی در اعتمادسازی و فاصلهگرفتن از سناریوهای برد-برد، را مجموعهای از عواملی میداند که ایران را دههها از بازیگران منطقه عقب انداخته است.
با این استاد دانشگاه به گفتگو نشستهایم:
چرا تلاشهای ایران برای بهبود روابط با کشورهای عربی منطقه جواب نمیدهد؟
به نظر من دیپلماسی ایران به اندازه کافی فعال نیست. سیستم دیپلماسی ما فعال نیست و سفرایی که در کشورهای عربی حلیجفارس داریم و سفارتهای ما فعال نیستند. وزیرخارجه ما به اندازه کافی در این کشورها فعال نیست و این فعالیت صرفا جنبه سفر به این کشورها را ندارد؛ بلکه باید به طور علنی و رسانهای از روی تبلیغات مواضع جمهوری اسلامی ایران را به مردم این کشورها فهماند و از این طریق بر سیاستمداران این کشور اثر گذاشت.
یکی از ضعفهای اساسی سیستم دیپلماسی ما این است که آیندهنگر نیست و مدام به گذشته بازگشته و آن را بازبینی میکنیم و سعی میکنیم تا مواضع جمهوری اسلامی را که در گذشته یا اکنون دارد، توجیه کنیم. ولی ما باید آیندهنگر باشیم. برای این کشورهای عربی توسعه اقتصادی بسیار اهمیت دارد. ما مدام شعارهای قدیمی میدهیم در حالی که این کشورها به آینده اهمیت میدهند.
به هرحال تمام اینها به ضعف سیستم دیپلماسی ما برمیگردد که نه سفرای قوی و نه سفارتهایی داریم که بتوانیم در این کشورها قدرت نرم ایران را نشان دهند. ما از دیپلماتهای جمهوری اسلامی شعارهای سیاسی و ایدئولوژیک میبینیم و سناریوهای برد-برد که هم منافع این کشورها و هم جمهوری اسلامی ایران را در نظر بگیرد، از سوی آنها مطرح نمیشود.
بعد از دو سال جنگ در غزه و حملات اسرائیل به ۷ کشور منطقه از جمله قطر آیا برای کشورهای عربی ایران همچنان تهدید اصلی در منطقه محسوب میشود یا اسرائیل جای ایران را گرفتهاست؟
ایران همچنان از سوی کشورهای عربی اصلیترین تهدید ساختاری تلقی میشود. تا زمانی که ما این واقعیت را نپذیریم و بهجای آن تصور کنیم که کشورهای عربی صرفا تحت تاثیر تبلیغات آمریکا و اسرائیل، ایران را تهدید میدانند، از محاسبات منطقهای عقب خواهیم ماند. بله، ایران همچنان بزرگترین تهدید در نگاه این کشورهاست.
حتی کشورهایی مانند قطر و عمان فقط در ظاهر روابط خوبی با ایران دارند، اما این روابط بسیار سطحی است و عمق ندارد. در این کشورها احساس بیاعتمادی، ضداعتمادی و نگاه مشکوک نسبت به ایران وجود دارد که ریشهدار و عمیق است. حتی برای کشوری مثل قطر هم همینطور است. اگر با یک فرد عادی قطری در خیابان صحبت کنید، معمولاً میگوید ایران بزرگترین تهدید ماست.
در نگاه قطریها، حمله اخیر اسرائیل حمله به حماس تلقی میشود، اما حملهای که ایران به پایگاه آمریکایی انجام داد، حمله به قطر محسوب میشود. تفاوت این دو برداشت نشان میدهد که نگاه آنها به ایران و به متحدان آمریکا (از جمله اسرائیل) چگونه است.
تا زمانی که ما سطحی بگوییم اسرائیل به قطر حمله کرد، پس تهدید اصلی اسرائیل است، شعار میدهیم از واقعیتهای ذهنی و ادراکی این کشورها دور میمانیم.
ما باید اعتمادسازی فعال داشته باشیم. باید در رسانههای این کشورها حضور داشته باشیم، مواضع خود را توضیح بدهیم، روشن کنیم که آمریکا چطور به ایران حمله کرده کاری از پیش نمیبریم. نه اینکه صرفا شعار بدهیم. وقتی سفرای ما در این کشورها سخنرانی میکنند و همه صحبتها کاملا ایدئولوژیک است، طبیعی است که برای کشورهای عربی، که شدیدا ضدایدئولوژی ما هستند، این سخنان سنگین و غیرقابلپذیرش باشد.
چرا سه سال بعد از عادیسازی روابط ایران و عربستان با میانجیگری چین، شاهد هیچ تحرک جدی در روابط دو کشور نیستیم؟
اینکه چرا سه سال پس از عادیسازی روابط ایران و عربستان با میانجیگری چین، شاهد هیچ تحرک جدی در روابط دو کشور نیستیم، دوباره به همان ضعفها برمیگردد.
تا زمانی که برخورد ما ایدئولوژیک باشد و تصور کنیم همیشه به ما حمله شده و ما همیشه بیگناه هستیم، روابط عمیق شکل نمیگیرد. همچنین تا وقتی رفتار خودمان با ایرانیان اهل سنت را اصلاح نکنیم، کشورهای عربی هم ما را جدی نمیگیرند. تقریبا هر هفته، وقتی در قطر با فردی صحبت میکنم، حداقل یک بار این سوال مطرح میشود که چرا در پایتخت شما حتی یک مسجد برای اهل سنت وجود ندارد؟ این موضوع برای کشورهای عربی بسیار مهم است؛ در حالیکه مثلا در همان قطر با وسعت کمتر بسیار از تهران، چندین مسجد شیعه وجود دارد.
روابط ایران و عربستان در حال حاضر صرفا یک رابطه دیپلماتیک است، نه یک رابطه عمیق. حتی اگر هر وزیر سعودی هنگام سفر به ایران با رهبری ملاقات کند، باز هم بدون قدرت نرم غیرایدئولوژیک این روابط تقویت نمیشود.
منظور از قدرت نرم، توسعه مذهب شیعه یا توجیه انقلاب اسلامی نیست؛ بلکه توانایی ایجاد احترام، همزیستی مسالمتآمیز و ارائه چشماندازهای برد-برد است.
تا زمانی که ایران نتواند روابط خود را با بحرین به دلیل دلایل ایدئولوژیک اصلاح کند، روابط گستردهتری با جهان عرب نیز شکل نخواهد گرفت.
ایران برای جلب اعتماد کشورهای عربی منطقه باید چه کند؟ ایران حتی با کشورهایی چون عراق و لبنان و سوریه هم به مشکل برخورده است. چطور میتواند این وضعیت را جبران کند؟
اینکه ایران با کشورهایی مثل عراق، لبنان و سوریه نیز با مشکل روبهرو شده، نتیجه همان ضعفهای ساختاری است.
ایران حتی با سوریه که زمانی نزدیکترین متحدش بود، به مشکل خورده است. تقریبا تمام کشورهای منطقه و بسیاری از کشورهای جهان، روابط خود را با دولت جدید سوریه تنظیم کردهاند، اما ایران هنوز واقعیت سقوط بشار اسد را نپذیرفته است. یک سال از این اتفاق گذشته و ایران همچنان در برابر پذیرش این واقعیت مقاومت میکند.
در مورد لبنان هم دیپلماسی ایران دچار ضعف شدید بود. وزیر خارجه ایران، وزیر خارجه لبنان را دعوت کرد، اما او گفت حاضر است فقط در کشور ثالث ملاقات کند. در چنین شرایطی، وزارت خارجه ایران باید بیانیهای رسمی منتشر میکرد و وزیر خارجه باید شفاف توضیح میداد که ایران خواهان رابطه با همه کشورهاست و این واکنش لبنان غیرحرفهای و بچهگانه است.
اما دستگاه سیاست خارجی ما ضعف اساسی دارد و فعال نیست و نسبت به وقایع جهان معمولا بهجای موضع کنشی، موضع واکنشی میگیرد و مواضع خود را روشن، شفاف و حرفهای از طریق رسانههای جهانی بیان نمیکند.
وقتی آقای لاریجانی به لبنان رفتند و با لحن و اشاره گفتند ما نخواستیم به شما بگوییم چه کار کنید، این کاملا خلاف عرف دیپلماتیک که اینطور و با چنین لحنی صحبت کنند. باید به این کشورها احترام گذاشت. تا زمانی که به این کشورها احترام گذاشته نشود و دیپلماسی فعال نداشته باشیم تا بتوانیم از موقعیتهایی که به وجود آمده استفاده کرده یا موقعیتسازی کنیم، ایران همچنان چند قدم عقب خواهد بود.
وزیر خارجه محترم فعلی تلاش خودش را میکند، اما این تلاشها کافی نیست. ایران به دیپلماتهای حرفهای، شجاع و ماهر نیاز دارد؛ نه دیپلماتهایی که از صحبت کردن بترسند، یا از دفاع علنی و حرفهای از مواضع جمهوری اسلامی واهمه داشته باشند، یا نتوانند سناریوهای برد-برد را با کشورهای جهان در میان بگذارنند.
وزارت خارجه و تمام نهادهای تصمیمگیر باید مواضع جمهوری اسلامی و سناریوهای برد-برد را با واقعیتهای امروز منطقه تطبیق دهند. نمیتوان همچنان شعار داد و برخلاف موج حرکت کرد. نزدیک به ۵۰ سال است که ایران برخلاف جریان منطقه حرکت کرده و به همین دلیل از تمام کشورهای منطقه در توسعه اقتصادی و دیپلماسی عقب مانده است.
اینکه بگوییم همهچیز تقصیر تحریمهاست یا خصومت آمریکا، بهانه است. تحریمها و خصومتی که آمریکا دارد بسیار موثرند و ما نتوانتیم متوجه شویم که چطور باید با دولت دونالد ترامپ رابطه برقرار کند. همه کشورها حتی اوکراین و کشورهای اروپایی که شخص ترامپ به رهبرانشان توهین کرده، فهمیدهاند چگونه منافعشان را حفظ کنند و با دولت آمریکا تعامل داشته باشند. تنها کشوری که نتوانسته این مسیر را پیدا کند، ایران بوده است. تا زمانی که ما یک دیپلماسی فعال نداشته و دیپلماسیمان بر قدرت نرم واقعی و نه شعاری، سناریوهای برد-برد و کنشگری فعال بنا نشود، دستگاه سیاست خارجی بسیار عقب خواهد ماند.