تسلیم یا نابودی؛ بازتولید الگوی کمپ دیوید برای لبنان
«حسن رشاد» وزیر اطلاعات مصر در سفر اخیرش به بیروت هشدار داده که اسرائیل ممکن است به عملیات گسترده امنیتی یا نظامی در خاک لبنان روی آورد.
روزنامه لبنانی الاخبار گزارش داده است که آمریکا در پیامهای اخیر خود به بیروت، هرگونه راهحل خارج از چارچوب مذاکره مستقیم با رژیم صهیونیستی را رد کرده و تأکید کرده است که تنها راه جلوگیری از «مجازات اسرائیل» آغاز روند خلع سلاح حزبالله است. این روزنامه نوشته است که آمریکاییها از لبنانیها میخواهند با دشمن به توافق برسند تا وضعیت جنگی پایان یابد، در حالی که واشنگتن هیچ قصدی برای اعمال فشار بر اسرائیل ندارد.
در همین راستا، منابع آگاه که در جریان پیامهای رد و بدل شده میان بیروت و پایتختهای مربوطه هستند، اوضاع را در بحبوحه تهدیدهای اسرائیل بسیار منفی توصیف کرده و به پاسخ منفی آمریکا به پیشنهاد لبنان برای تشکیل کمیته «مکانیسم» اشاره کردهاند. به گفته این منابع، هر طرح مثبتی از سوی لبنان با مخالفت شدید تلآویو و واشنگتن روبهرو شده و حتی به مقامات لبنانی گفته شده است که قطعنامه ۱۷۰۱ را که به ظاهر ابتکار آمریکاییها برای پایان جنگ 2006 بود، را نیز کنار بگذارند. بنابر این گزارش، آمریکاییها در هر مذاکرهای میگویند اسرائیل بر گزینه تشدید نظامی علیه حزبالله اصرار دارد و هدف واشنگتن وارد کردن فشار برای گرفتن امتیازات بیشتر است. به نوشته الاخبار، واشنگتن و تلآویو به دنبال توافقی مشابه با سوریه هستند تا بحران مرزهای جنوبی یکجا حل شود و حتی فرستاده آمریکا، تام باراک، آمادگی خود را برای ریاست جلسات در هر پایتختی که لبنان انتخاب کند، اعلام کرده است. این مذاکرات به حدی پیش رفته که آمریکا و اسرائیل در حال معرفی افراد خاصی برای نمایندگی لبنان هستند. در همین حال، «حسن رشاد» وزیر اطلاعات مصر در سفر اخیرش به بیروت هشدار داده که اسرائیل ممکن است به عملیات گسترده امنیتی یا نظامی در خاک لبنان روی آورد. همچنین کابینه امنیتی اسرائیل جلسهای برای بررسی تحرکات احتمالی علیه حزبالله برگزار کرده است. کانال ۱۳ عبری گزارش نیز گزارش داده است که آمریکا از تلآویو خواسته تا پایان ماه جاری صبر کند، اما پایگاه «ان۱۲» به نقل از یک منبع امنیتی اسرائیلی نوشت: «صبر ما در برابر حزبالله تمام شده است».
رسانههای اسرائیلی نیز اعلام کردند فرماندهان ارتش چندین گزینه از جمله تشدید حملات علیه حزبالله را پیشنهاد دادهاند، هرچند اذعان دارند حملات روزانه مانع تقویت توان این گروه نشده و حزبالله همچنان دهها هزار موشک، پهپاد و نیروهای آموزشدیده در اختیار دارد. با این تفاسیر، آنچه امروز در برابر لبنان قرار گرفته، دیگر یک هشدار دیپلماتیک یا پیشنهادی برای مذاکره نیست؛ بلکه طرحی تحمیلی برای تسلیم کامل است. واشنگتن آشکارا اعلام کرده که هیچ راه سومی وجود ندارد: یا بیروت شروط آمریکا و اسرائیل را میپذیرد، یا با "جنگ اجتنابناپذیر" روبهرو خواهد شد. این سناریو یادآور الگوهای آشنای تاریخ معاصر خاورمیانه است؛ همان منطقی که در کمپدیوید بر مصر تحمیل شد، اکنون میخواهد با همان زبان تهدید و فشار، بر سرنوشت لبنان سایه بیفکند. در این چارچوب، آمریکا و تلآویو کتاب کهنه "صلح تحمیلی" را دوباره گشودهاند تا فصل تازهای از آن را با خون مردم لبنان بنویسند. نخستین قربانی این اولتیماتوم، قوانین بینالمللی است؛ چرا که وقتی واشنگتن از لبنان میخواهد قطعنامه ۱۷۰۱ را کنار بگذارد، در واقع مشروعیت همان سازوکاری را زیر سؤال میبرد که خود از معماران اصلی آن بوده است. این قطعنامه که روزی برای پایان جنگ ۳۳ روزه و ایجاد ثبات در مرزها تصویب شد، اکنون به مانعی در برابر برنامههای توسعهطلبانه اسرائیل و حامی بیقید و شرطش تبدیل شده است.
پیام روشن است: قواعد بینالمللی تنها تا زمانی اعتبار دارند که با منافع قدرتهای بزرگ همسو باشند؛ در غیر این صورت، به بایگانی تاریخ سپرده میشوند. در قلب این اولتیماتوم، یک شرط غیرقابل مذاکره قرار دارد: خلع سلاح حزبالله. این خواسته، مستقیماً معادله امنیتی لبنان را هدف گرفته است. برای لبنانیها، حزبالله صرفاً یک گروه سیاسی نیست، بلکه نیروی بازدارندهای حیاتی در برابر کشوری است که بارها خاک لبنان را اشغال کرده و همچنان تا بن دندان مسلح است. پذیرش این شرط به معنای نابودی مهمترین برگ برنده لبنان پیش از آغاز هر مذاکرهای با دشمنی است که هیچگاه نیت تهاجمی خود را پنهان نکرده است. چنین مذاکرهای، آنگونه که آمریکا طراحی کرده، چیزی جز دیکتهکردن مفاد صلح از موضع قدرت نخواهد بود؛ مذاکرهای مستقیم، تحت فشار تهدید نظامی و بدون هیچ ضمانت اجرایی بینالمللی. این دقیقاً بازتولید الگوی کمپدیوید است؛ الگویی که اگرچه صحرای سینا را به مصر بازگرداند، اما آن کشور را به بازیگری حاشیهای در جهان عرب بدل کرد و توان مقاومت در برابر تجاوزات آینده اسرائیل را از آن گرفت.
اکنون همان سناریو برای لبنان نوشته میشود: عادیسازی روابط در برابر از دست دادن حاکمیت واقعی، خلع سلاح در برابر وعدههای پوشالی، و تبدیل شدن به دولتی مطیع که نه توان دفاع از خود را دارد و نه حق واکنش به تجاوزات آینده. در این میان، نقش آمریکا بیش از هر چیز آشکار است؛ واشنگتن نه بهعنوان میانجی، بلکه بهعنوان وکیل مدافع تلآویو عمل میکند. جمله صریح مقامات آمریکایی مبنی بر اینکه "هیچ قصدی برای اعمال فشار بر اسرائیل ندارند"، تمام اسطورههای دیپلماسی آمریکا در خاورمیانه را فرو میریزد و نشان میدهد که هدف، نه عدالت، بلکه پیروزی کامل متحد اسرائیلی است. جمعبندی نهایی اولتیماتوم آمریکا به لبنان، تنها یک تهدید نظامی نیست؛ یک حمله تمامعیر به حاکمیت، عزت و حق تعیین سرنوشت یک ملت است.
این طرح، میخواهد الگوی شکستخورده کمپ دیوید- که صلحی مبتنی بر ترس و اجبار به جای عدالت و توافق آزاد بود- را بر لبنان تحمیل کند. این الگو، اگرچه ممکن است برای مدتی آتش جنگ را خاموش کند، اما خاکستری را بر جای میگذارد که هر لحظه ممکن است با نخستین نسیم مقاومت، شعلهور شود. بیروت اکنون در یکی از سرنوشتسازترین دوراهیهایتاریخ خود ایستاده است. از یک سو، تسلیم در برابر صلحی تحمیلیکه حاکمیت ملی را به تمسخر میگیرد و امنیت کشور را در گرو حسن نیت یک رژیم اشغالگر قرار میدهد. از سوی دیگر، مقاومت در برابر جنگی که میخواهند با دندان و پنجهای آهنین بر آن تحمیل کنند. انتخاب لبنان، تنها درباره مرزهای جغرافیایی نیست؛ درباره روح یک ملت و آینده مقاومت در سراسر خاورمیانه است. تاریخ قضاوت خواهد کرد که آیا لبنان تسلیم الگوی شکستخورده کمپ دیوید شد، یا با ایستادگیخود، فصل جدیدی در دفتر مبارزه برای حاکمیت و عزت ملتها گشود.