روایتی دردناک از صابر کاظمی: با بینی شکسته التماس میکرد برای ایران بازی کند
چهارشنبه ۱۴ آبان ماه آسمان ورزش ایران ابری شد. صابر کاظمی پشت خطزن خوشآتیه و محبوب تیم ملی والیبال در ۲۶ سالگی و پس از چند روز مبارزه خاموش در بستر بیماری چشم از جهان فروبست.
شاید بهترین تصویری که بتوان در مورد صابر کاظمی، جوان دوستداشتنی والیبال کشورمان ترسیم کرد بیتی است از حضرت حافظ که انگار برای صابر کاظمی سراییده شده: به روز واقعه تابوت ما ز سرو کنید/ که میرویم به داغ بلندبالایی. بله! مردم ایران و اهالی ورزش و مخصوصا والیبال از روز گذشته رفتهاند به داغ جوان بلندبالایی که هیچ مدافع روی توری یارای مقابله با او را نداشت. هیچ مدافع روی توری جز…
بهروز عطایی، بازیکن سابق و مربی فعلی والیبال، در گفتوگویی در مورد صابر کاظمی گفت: «صابر با بینی شکسته التماس میکرد برای ایران بازی کند.»
به گزارش اعتماد، مشروح این گفتوگو را در ادامه بخوانید:
روزبه دلاور
جامعه ورزش ایران در سوگی عمیق فرو رفت. صابر کاظمی، والیبالیست ملیپوش و چهره محبوب و دوستداشتنی پس از روزهایی پر از نگرانی چشم از جهان فروبست. این خبر تلخ، کشور را در بهت و حیرت فرو برد. صابر کاظمی تنها ۲۷ سال سن داشت اما حدود دو هفته پیش بود که دچار حادثه شد و به کما رفت. با تأیید مرگ مغزی او، میلیونها هموطن در انتظار معجزهای بودند که متأسفانه به وقوع نپیوست و این ستاره جوان برای همیشه خاموش شد. فقدان او ضایعهای جبران ناپذیر برای والیبال ایران محسوب میشود. برای ما هم پیگیری و پوشش اخبار در این خصوص بسیار دشوار و ناراحت کننده است اما برای پیگیری بیشتر و انتقال اخبار حال و روز والیبالیها پای صحبتهای بهروز عطایی نشستیم. عطایی در سالهایی که سرمربی تیم ملی بود از صابر به عنوان یکی از مهرههای کلیدی استفاده میکرد. عطایی در غم از دست دادن شاگردش در شرایط روحی خوبی قرار نداشت اما به احترام خوانندگان «اعتماد» و مردم پاسخگوی سوالات ما شد که در ادامه ماحصل این گپ و گفت را میخوانید.
صابر چند سال شاگرد شما بود؟
اول بگویم این یک خبر تلخ بود. ۱۵ -۱۰ روز است که این خبر در جامعه والیبال منتشر میشود با اطلاعرسانیهای صورت گرفته از وخامت اوضاع همه باخبر بودند و میدانستیم چه حادثهای برای صابر عزیز رقم خورده که جای تاسف دارد. انشاءالله روحش قرین رحمت باشد. من در تمام دورانی که سرمربی تیم ملی بودم صابر در تمام مسابقات مختلف حضور داشت. در سال ۲۰۲۱ مسابقات قهرمانی آسیا با هم بودیم که قهرمان شدیم، در سال ۲۰۲۲ در مسابقات لیگ ملتها باز هم با هم بودیم، در مسابقات قهرمانی جهانی دوباره با هم بودیم. همین طور در مسابقات جام واگنر و در قهرمانی آسیا در ارومیه و بازیهای آسیایی و انتخابی المپیک همه اینها با هم بودیم. فقط در سال ۲۰۲۳ در یک دوره از مسابقات با او صحبت کردم و چون آماده نبود در مسابقات شرکت نکرد اما بلافاصله و یک ماه بعد در مسابقات قهرمانی آسیا برای ما بازی کرد. او یک بازیکن موثر و باکیفیت بود که خاطرات تلخ و شیرین زیادی با هم داشتیم.
از نقاط قوت او در بعد اخلاقی و فنی بگویید.
اصولا بچههای ترکمنسرا بچههای با اخلاقی هستند. بچههای آرام و خویشتندار و با ادب و باوقار و بسیار والیبال بلد و فنی، صابر هم از این قاعده مستثنا نبود. بازیکنی که والیبال را خوب بلد بود، فنی با ویژگیهای منحصر به فرد. او کیفیت بسیار بالایی از خودش ارائه میداد و به لحاظ اخلاقی هم بچه آرام و خویشتندار و مأخوذ به حیایی بود. تمام کسانی که با او کار کردند خاطرات خوشی از او دارند.
رابطه شما با صابر چطور بود؟
استاد و شاگردی بود. اتفاقا سال گذشته هم در یک مقطعی صحبت شد که به تیم ما ملحق شود اما گفت با تیم اندونزیایی قرارداد دارم. رابطه خیلی خوبی داشتیم. اصولا با شاگردانم رابطه خوبی منطبق با منطق و عقل دارم و با صابر هم همین طور بود.
آخرین بار کی با او صحبت کردید؟
فکر میکنم پارسال قبل از شروع لیگ بود که با سرپرست تیم هم صحبت کرده بودیم تا صابر هم به تیم ما ملحق شود و خودش هم تمایل داشت اما متاسفانه قرارداد داشت و نمیتوانست بیاید. پارسال از دو تا تیم دیگر لیگ ما هم پیشنهاد داشت اما متاسفانه نشد بیاید در ایران بازی کند!
چه نکته یا رفتار خاصی از صابر در ذهن شما نقش بسته است؟
بسیار پرتلاش و جنگنده بود. در مسابقات قهرمانی آسیا و در بازی نیمه نهایی بود که بازیها در ژاپن برگزار میشد. حریف ما چین بود و در لحظه گرم کردن سر مهدی جلوه به بینی صابر میخورد و بینی صابر میشکند. خونریزی شدیدی بود که دکتر تیم گفت به دلیل خونریزی شدید دچار افت فشار خون و افت قند شده که باعث شد ست اول از او استفاده نکنیم، بازی در ست شماری یک - یک بود که صابر التماس کرد از من که اجازه بده تا بازی کنم و بازی را ببریم. با اصرار خودش او را بازی دادم و او با بینی بانداژ شده و پر از خون، فداکاری کرد و یک بازی استثنایی انجام داد و بازی را بردیم و فینال هم بردیم و صابر به عنوان بهترین بازیکن آسیا شناخته شد. او یک بازیکن جنگنده و پرتلاش بود. تمام خاطراتم با او خوب است.
اهداف ویژه یا نگرانی خاصی در زندگی صابر بود که به شما بگوید؟
نه؛ خیلی جوان بود و نگاه امیدوارانهای به آینده داشت. دوست داشت هم بازیکن بزرگی شود و هم به جایگاه بزرگتری در والیبال برسد. اما به نظرم در یکی، دو سال گذشته مشاوران خوبی نداشت و خیلیها مشاوران خوبی برای او نبودند. حق صابر بود در لیگهای معتبرتری بازی کند اما ایجنتها و دلالها مسیر تصمیماتش را عوض کردند و او را در کشورهای قطر و اندونزی و کویت محدود کردند. صابر توانایی بازی در لیگهای ایتالیا و لهستان و ترکیه را داشت و میتوانست در سطح بالا بازی کند اما متاسفانه این انتخاب را نداشت.
برسیم به آن روزی که شنیدید صابر به کما رفته؛ واکنش شما چی بود؟
باورکردنی نبود؛ من و همکارانم در تیم سیرجان با هم بودیم که از شنیدن خبر شوکه شدیم. قابل تصور نبود که این اتفاق رخ داده است.
فقدان صابر تا چه حد روی هم تیمیهایش تاثیر میگذارد؟
ورزش یک فرآیند چند وجهی است و باید با تمام موضوعاتش کنار بیاییم. به هر حال این اتفاق ممکن است برای هر انسانی رخ بدهد و نمیشود کسی را مقصر دانست. اگر اطلاعرسانی شفافتر بود جامعه راحتتر میپذیرفت که یک ورزشکار دچار نارسایی قبلی شده است. نمیدانم همتیمیهای قطری صابر چه ویژگیهایی دارند. آنها را نمیشناسم اما قطعا آنها هم دچار سرخوردگی و ناراحتی و شوک شدهاند.
شما اطلاع خاصی از دلیل مرگ صابر دارید؟
مشکل همین بود که واضح در این باره حرف نزدند. اما از صحبتهای پزشکان مشخص بود که ایشان دچار نارسایی قلبی شد و سکته کرد و زمان احیایش حدود نیم ساعت طول کشید و خونرسانی به مغز بهموقع انجام نشد که دچار مرگ مغزی شد. چیز عجیب و غریبی نیست و برای همه ممکن است رخ بدهد.
شما و همتیمیهای سابق صابر به فکر برگزاری مراسم برای او هستید؟
حتما فدراسیون این کار را خواهد کرد.
صحبت پایانی؟
آرزوی صبر برای خانواده اش. انشاءالله روحش قرین رحمت شود و خدا بهترینها را برایش در آن دنیا بسازد.