آیا مبارزه با مواد مخدر، پوششی برای تغییر رژیم است؟
از فنتانیل تا فروپاشی کاراکاس؛ بازی دوگانهٔ واشنگتن؟
دولت ترامپ با ادبیات «جنگ علیه ترور» در پی مشروعیتبخشی به عملیات نظامی جدید در ونزوئلاست؛ اقدامی که با اعزام نیرو و ناوهای جنگی به کارائیب آغاز شده و هدف آن مقابله با کارتلهای مواد مخدر و تضعیف حکومت مادورو اعلام شده است. در کاخ سفید ائتلافی میان مارکو روبیو و استیون میلر شکل گرفته و تحلیلگران هشدار میدهند که این سیاست، یادآور منطق خطرناک جنگهای عراق و افغانستان و بیاعتنایی ترامپ به حقوق بینالملل و نظارت کنگره است.
فرارو– ایشان تَروُر ستون نویس و دبیر ارشد بخش جهان روزنامه واشنگتن پست
به گزارش فرارو به نقل از روزنامه واشنگتن پست، طبلهای جنگ در دریای کارائیب بلندتر از همیشه طنینانداز شدهاند. دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، هرچند در ظاهر تلاش کرده چهرهای صلحطلب از خود در عرصههای بینالمللی نشان دهد، اما نشانهها حاکی از آن است که کاخ سفید این بار مصمم است با تکیه بر قدرت سخت، ارادهٔ خود را بر «حیاط خلوت» سنتیاش در نیمکرهٔ غربی تحمیل کند.
در مرکز این بحران جدید، ونزوئلا قرار گرفته است؛ کشوری که سالهاست درگیر بحران سیاسی و اقتصادی است و اکنون هدف آشکار سیاست فشار حداکثری واشنگتن شده است. ایالات متحده، نیکولاس مادورو را نهفقط بهعنوان یک دیکتاتور منزوی، بلکه بهعنوان رهبر شبکهای تبهکار از قاچاق مواد مخدر و فساد سازمانیافته معرفی میکند؛ شبکهای که از نگاه واشنگتن باید سرنگون شود تا «نظم مطلوب آمریکا» در منطقه برقرار گردد.
ناوهای جنگی آمریکا همراه با هزاران سرباز به کارائیب اعزام شدهاند؛ پایگاه قدیمی نظامی این کشور در پورتوریکو دوباره فعال شده و با استقرار جنگندهها، پهپادها و بمبافکنهای تازه، جانی نو گرفته است. ترامپ به سازمان سیا مجوز داده تا عملیات مخفیانهای را در خاک ونزوئلا اجرا کند. در پی آن، مجموعهای از حملات آمریکا دستکم هفت قایق کوچک را در سواحل ونزوئلا نابود کرده و دهها نفر از مظنونان قاچاق مواد مخدر را کشته است. ترامپ و همپیمانانش مطمئناند که هدف را درست نشانه رفتهاند؛ اما خانوادههای ماهیگیران ترینیدادی که در این حملات جان باختهاند، روایت دیگری دارند.
سایهٔ جنگ در کارائیب؛ شکاف در فرماندهی و ائتلاف تازه در کاخ سفید
استعفای اخیر دریاسالار آلوین هالسی از فرماندهی جنوبی ایالات متحده، کمتر از یک سال پس از آغاز مأموریت سهسالهاش، نشانهای از نارضایتی نسبت به عملیات جاری تلقی شده است. با وجود ادعاهای کاخ سفید، دریای کارائیب مسیر اصلی ورود فنتانیل یا دیگر مواد مخدر غیرقانونی به ایالات متحده نیست. همچنین ونزوئلا، برخلاف برخی کشورهای آمریکای جنوبی از جمله همسایگانش کلمبیا، پرو و بولیوی، تولیدکنندهٔ اصلی مواد مخدر بهشمار نمیآید.
با این حال پیشبینی میشود این کارزار شدت بگیرد. همکارانم در گزارش اخیر آوردهاند: «ترامپ صراحتاً گفته که قصد دارد فراتر از انفجار قایقها عمل کند و اعلام کرده: «ما قرار است در خاک ونزوئلا جلویشان را بگیریم.» چند منبع آگاه از مباحثات داخلی دولت نیز میگویند هرگونه حملهٔ زمینی اولیه احتمالاً بهصورت عملیاتی محدود و متمرکز بر اردوگاههای مظنون قاچاقچیان یا باندهای مستقر در باندهای پرواز مخفی انجام خواهد شد و این تلاشی مستقیم برای براندازی مادورو نخواهد بود.
در پسزمینهٔ سیاستگذاریهای رادیکال دولت ترامپ در قبال آمریکای لاتین، ائتلافی غیرمنتظره در کاخ سفید شکل گرفته است؛ اتحادی میان دو چهرهٔ کلیدی که در ظاهر، از دو طیف متفاوت فکری میآیند اما اکنون در هدفی مشترک یعنی فشار حداکثری بر کاراکاس به هم رسیده اند. مارکو روبیو، وزیر خارجهای که سالهاست پرچمدار سیاستهای سختگیرانه علیه ونزوئلا و سایر دولتهای چپگرای منطقه بوده، بهنظر میرسد در نبرد درونی بر سر جهتگیری سیاست واشنگتن پیروز شده است. او اکنون با استیون میلر، مشاور راستگرای تندرو و از معماران سیاستهای مهاجرتی ترامپ، همموضع شده است؛ چهرهای که به سرکوب داخلی، کنترل شدید مرزها و اخراج بیامان مهاجران غیرقانونی شهره است.
بازگشت به زبان جنگ؛ میراثی که هنوز زنده است
در تلاش برای مشروعیتبخشی به سیاستهای تهاجمی جدید خود، مقامات دولت ترامپ واژگان آشنا و بار ایدئولوژیکی «جنگ علیه ترور» را از بایگانی بیرون کشیدهاند تا جان تازهای به مفهوم فرسودهٔ «جنگ علیه مواد مخدر» بدهند؛ جنگی که دهههاست با هزینههای گزاف انسانی و مالی ادامه یافته، اما نه توانسته کارتلها را در هم بشکند و نه از گسترش جرم و اعتیاد در خاک آمریکا جلوگیری کند.
این بار اما، دولت ترامپ تلاش می کند همان دکترین نظامی و امنیتی پس از یازده سپتامبر را بر بستر آمریکای لاتین بازآفرینی کند. پیت هگست، وزیر دفاع، در پیامی در شبکههای اجتماعی با لحنی آتشین نوشت: «این کارتلها القاعدهٔ نیمکرهٔ غربی هستند؛ با خشونت، قتل و ترور ارادهٔ خود را تحمیل میکنند، امنیت ملی ما را تهدید مینمایند و مردم ما را مسموم میسازند. ارتش ایالات متحده با آنان همانند تروریستها رفتار خواهد کرد: آنها شکار خواهند شد و درست مانند القاعده کشته خواهند شد.»
اشارهٔ دولت ترامپ به القاعده در گفتمان تازهاش، صرفاً یک تشبیه نیست؛ تلاشی است حسابشده برای گریز از چارچوبهای نظارتی و قانونی که باید هرگونه اقدام نظامی را محدود کند. با قرار دادن کارتلهای مواد در جایگاه «تروریستهای جهانی»، کاخ سفید عملاً در پی بازتولید همان منطق دوران «جنگ علیه ترور» است؛ منطقی که به دولت اجازه میداد بدون تصویب کنگره، عملیات نظامی را در هر نقطهای از جهان توجیه کند. در سطحی عمیقتر، بازآفرینی این منطق جنگی، خاطرهٔ زخمهای عمیق ناشی از ماجراجوییهای نظامی ایالات متحده در عراق و افغانستان را زنده میکند.
اسپنسر اکرمن، روزنامهنگاری که سالها جنگ علیه ترور و سوءاستفادههای آن را پوشش داده، در تحلیلی نوشت: «پس از تقریباً ۲۵ سال جنگ علیه ترور، جای تعجبی ندارد اگر دولتی دوباره به سراغ همان اختیارات و زبان آن دوره برود. آنها آنقدر خوب کار میکنند که نتوان از بهکارگیریشان صرفنظر کرد.» او تاکید کرد: «در نهایت مهم نیست آنچه ایالات متحده امروز بر ونزوئلا، یا شاید فردا بر کلمبیا، فرو میگشاید ارتباط رسمی با جنگ علیه ترور داشته باشد یا نه؛ همان الگوی قدیمی کافی است.»
هشدار از درون؛ معمار شکنجههای سیا علیه مشروعیتسازی تازهٔ ترامپ
کلر فینکلستاین، استاد حقوق امنیت ملی در دانشگاه پنسیلوانیا، به آسوشیتد پرس هشدار داده است: «نمیتوان صرفاً چیزی را جنگ خواند تا به خود قدرتهای جنگی بدهی.» او تاکید کرد که هرچند از کارآیی اقدامات انتظامی در مقابله با مواد مخدر ناامید باشیم، «ادعا کردن اینکه در یک درگیری مسلحانهٔ غیربینالمللی با کارتلها قرار داریم، تمسخرِ حقوق بینالملل است.»
حتی چهرههایی که خود در قلب سیاستهای پس از یازده سپتامبر نقش داشتهاند، از بازگشت همان منطق جنگی در دوران ترامپ شگفتزدهاند. جان بلینگر، عضو پیشین شورای امنیت ملی در دولت جورج دابلیو. بوش، در گفتوگو با نشریهٔ تایم گفت: «ما اکنون با رئیسجمهوری روبهرو هستیم که علیه غیرنظامیان از زور استفاده میکند. ممکن است آنها قوانین مربوط به مبارزه با مواد مخدر را نقض کرده باشند یا حتی مجرم بوده باشند، اما او آنها را بدون هیچ دادرسی کشته است؛ افرادی که هیچ تهدید مستقیمی علیه ایالات متحده نداشتند.» بلینگر در ادامه اظهاراتش تاکید کرد: «یا ترامپ از حقوق بینالملل بیخبر است یا اساساً برایش اهمیتی قائل نیست.»
جان یو، یکی از چهرههای جنجالی دوران بوش که بهخاطر نگارش یادداشتهای حقوقی توجیهکنندهٔ برخی اشکال شکنجهٔ سیا بر مظنونان شهرت دارد، این بار خود در برابر اقدامات دولت ترامپ هشدار داده است. او در یادداشتی در واشنگتن پست نوشت: «کاخ سفید هنوز هیچ شاهد قانعکنندهای در دادگاه یا کنگره ارائه نکرده که نشان دهد کارتلهای مواد مخدر به شاخههایی از حکومت ونزوئلا تبدیل شدهاند.» یو تأکید کرد: «چنین اثباتی ضروری است تا نهتنها اخراجها، بلکه حتی حملات دریایی در آبهای آمریکای جنوبی بتواند از منظر حقوقی توجیه شود.»
ترامپ بیتوجه به هشدارها به خبرنگاران گفت که «عملیات زمینی» در ونزوئلا میتواند قریبالوقوع باشد؛ اظهارنهایی که نشاندهنده احتمال حمله به اهدافی است که کاخ سفید آنها را با کارتلهایی مرتبط با رژیم مادورو یا با پناهگاههای گروه چریکی ای.ال.ان پیوند می دهد. رئیسجمهور پرسشهای مربوط به فرایند سیاسی و راهبرد را نادیده گرفت و تنها به این اشاره اکتفا کرد که ممکن است «لازم باشد به کنگره برود»؛ امری که بهگمان او مجوزهای لازم را فراهم خواهد کرد اما تأکید کرد که نیازی به «اعلام جنگ» رسمی نمیبیند. او بهصراحت گفت: «فکر نمیکنم لزوماً از کنگره بخواهیم که اعلام جنگ کنند. فکر نمیکنم؛ من فکر میکنم ما فقط کسانی را که مواد مخدر به کشورمان میآورند، میکشیم. ما آنها را میکشیم. آنها خواهند مرد، مثل اینکه مردهاند.»