تفال به حافظ: من که شبها رهِ تقوا زدهام با دف و چنگ / این زمان سر به ره آرَم؟ چه حکایت باشد!

فال امروزتان را از زبان خواجه حافظ شیرازی بشنوید. بندهٔ پیرِ مغانم که ز جهلم بِرَهانْد / پیرِ ما هر چه کُنَد عینِ عنایت باشد
فرارو- اشعار خواجه در طول سالیان طولانی محلی برای تفال ما ایرانیها بوده است.
به گزارش فرارو، به رسم دیرینه پیشنیانمان، در ادامه تفالی خواهیم زد به خواجه حافظ شیرازی.
فال
من و انکارِ شراب! این چه حکایت باشد؟
غالباً این قَدَرَم عقل و کِفایت باشد
تا به غایت رهِ میخانه نمیدانستم
ور نه مستوری ما تا به چه غایت باشد
زاهد و عجب و نماز و من و مستی و نیاز
تا تو را خود ز میان با که عنایت باشد
زاهد ار راه به رندی نَبَرَد معذور است
عشق کاریست که موقوف هدایت باشد
من که شبها رهِ تقوا زدهام با دف و چنگ
این زمان سر به ره آرَم؟ چه حکایت باشد!
بندهٔ پیرِ مغانم که ز جهلم بِرَهانْد
پیرِ ما هر چه کُنَد عینِ عنایت باشد
دوش از این غصه نَخُفتَم که رفیقی میگفت
«حافظ ار مست بُوَد جایِ شکایت باشد»
تفسیر فال
به هوش و ذکاوت خود اعتماد نداری و درایتت را منکر میشوی. اعتماد به نفس را در وجودت افزایش بده. از آشکار ساختن کارهای خوبت پرهیز میکنی که بخاطر همین لطف خداوند همیشه شامل حال تو خواهد شد. همه چیز را همگان دانند، پس هر فردی هرچند بسیار عاقل باید مشورت کند. در آغاز هر کاری از مشورت کردن با بزرگان غافل مشو تا به سمت نادانی هدایت نشوی. از گله و شکایت دست بردار تا غم و اندوه از تو دور شود.