ترنج موبایل
کد خبر: ۹۰۹۹۹۵

نوبت آمد، می­‌نوازد نوبتی، ناقوسمان / تا بگیرد رودهامان راهِ اُقیانوسمان

نوبت آمد، می­‌نوازد نوبتی، ناقوسمان / تا بگیرد رودهامان راهِ اُقیانوسمان

در ادامه شعر زیبایی را از حسین منزوی بخوانید.

تبلیغات
تبلیغات

فرارو- غزل یکی از مهم‌ترین قالب‌های شعری ایران است. این قالب، سال‌های سال پرطرفدارترین قالب شعری ایران بوده است.

به گزارش فرارو، شاعران بسیاری تا به امروز در ایران به نوشتن غزل مشغول بوده‌اند. در این بین نام حسین منزوی یکی از برجسته‌ترین‌هاست.

غزل

نوبت آمد، می­‌نوازد نوبتی، ناقوسمان
تا بگیرد رودهامان راهِ اُقیانوسمان

آذرخشی بود و غرّید و درخشید و گذشت
بانگِ نوشانوشمان و برقِ بوسابوسمان

ما نشانِ خود، رقم بر دفترِ دل­ها زدیم
آشنایی ناممان و عاشقی ناموسمان

چشم­هایِ کینه­‌ور هم، معنیِ دیگر نیافت
زِ ابتدا تا انتها، جُز مهر، در قاموسمان

عشقمان چتری گشود و بست و رفت و مانده است
لایِ دفترهایِ عاشق­ها پرِ طاووسمان

کُشته می­شد باز از بادِ اَجل، حتّا اگر
شعله­یِ خورشید روشن بود، در فانوسمان

کرد، بخلِ سرنوشت از نوشدارویی، دریغ
فرصتِ ماندن نداد، اینبار هم، کاووسمان

یک به بک یارانِ غار، از دست رفتند و هنوز
حُکم می­راند به مرگ­‌آباد، دقیانوسمان

قصّه­ گنگ و کر و ما و جهان می‌­بود، اگر
از قفس می­‌شد رها، هم، ناله­  محبوسمان

گیرم این  رویایِ آخر، ساحتِ آرامش است
کو، ولی، یارایِ خواب از وحشتِ کابوسمان؟

« قافیه زنگِ کلام است.» آری اکنون بشنوید:
زنگِ حسرت می­زند، در قافیه، افسوسمان.

تبلیغات
تبلیغات
ارسال نظرات
تبلیغات
تبلیغات
خط داغ
تبلیغات
تبلیغات