وقتی قلعهنویی با پیاتزا مقایسه میشود؛ تیم ملی والیبال ایران علیه فوتبال

امیر قلعهنویی کم دردسر دارد، حالا به طور روزافزون با روبرتو پیاتزا هم مقایسه میشود؛ سرمربی ایتالیایی تیم ملی والیبال ایران که عملکرد نجاتبخش و موثر او در کشورمان، کمکم در حال تبدیل شدن به یک ضربالمثل است.
در سال منتهی به جامجهانی و در شرایطی که مهدی تاج به صراحت گفته خود قلعهنویی سرمربی تیم ملی در آن تورنمنت خواهد بود، حالا هواداران ورزش با هر بار تماشای عملکرد تیم ملی والیبال، بیش از پیش حسرت میخورند که چرا فوتبال نباید در مسیر مشابهی حرکت کند؟
تازهترین دلبری والیبالیستها از هواداران ورزش، مربوط به نمایش جذاب این تیم برابر صربستان میشد؛ جایی که تیم جسور و جوان پیاتزا در یک نبرد نفسگیر و بسیار نزدیک، ۳ بر ۲ حریف نامدارش را شکست داد و به جمع هشت تیم برتر مسابقات قهرمانی جهان راه پیدا کرد. حالا آنها در مرحله یکچهارم نهایی از ساعت ۱۱ امروز به وقت تهران باید به مصاف چک بروند. این طبیعتا یک موفقیت بزرگ و دلگرمکننده برای ورزش ایران به شمار میرود، اما جالب است که پیاتزا برخوردی تند و غیرمنتظره با برتری شاگردانش داشت.
او گفت از عملکرد بازیکنان راضی نبوده، آنها در سطحی پایین ظاهر شدهاند و باید بهتر از اینها باشند. حتی همین واکنش هم با رفتارهای امیر قلعهنویی مقایسه میشود. اگر سرمربی والیبال حتی از کامبکی چنین درخشان هم راضی نیست و بازی بهتر و کماشتباهتری را از شاگردانشان طلب میکند، در عوض سرمربی فوتبال حتی گل خوردن از افغانستان، توقف برابر تاجیکستان و شکست مقابل ازبکستان را هم با ادعاهایی مثل کم شدن فاصلهها توجیه میکند.
خب معلوم است که این دو تیم در دو مسیر متفاوت حرکت میکنند و طبیعتا دو سرنوشت متفاوت هم خواهند داشت. پس از رنسانسی که خولیو ولاسکو در والیبال ایران به وجود آورد، برای سالها این رشته ورزشی با افت و بحران مواجه بود و اینطور به نظر میرسید که عصر طلاییاش به سر آمده باشد. حضور پیاتزا اما امیدها را در مورد احیای والیبال ایران زنده کرده است. پرسش اینجاست که آیا واقعا مشابه این اتفاق ممکن نیست در فوتبال رخ بدهد؟
امروز فوتبال ایران در انحصار مشتی اسم تکراری است. یک جسارت بزرگ و البته دانش بهروز و کارآمد لازم است که این حلقه را بشکند و نفس نو در کالبد فوتبال ایران بدمد. مردم خسته شدهاند از دیدن چهرههای قدیمی، از شنیدن همین حرفهای کلیشهای. یک اسم بزرگ شاید بتواند شرایط را عوض کند.
هر بار به این نقطه میرسیم، بعضیها اشاره میکنند که با شرایط امروز ایران شاید کمتر مربی بزرگ و مطرحی حاضر باشد در کشورمان کار کند. خب داستان والیبال همین ادعا را هم نقض کرده است. مگر پیاتزا به ایران نیامده و همینجا زندگی نمیکند؟ مگر تیم والیبال کشورمان بیرون از ایران استقرار دارد؟
روشن است که در صورت تلاش و اهتمام کافی میشود یک نسخه شفابخش مشابه برای فوتبال هم پیدا کرد، اما دوستان گویا نسخه عافیتطلبی را برگزیدهاند و با همین امیرخان قلعهنویی و همکارانش خوش میگذرانند. آنچه مسلم است این که بسیار بعید به نظر میرسد با این روند، فوتبال ایران آینده چندان درخشانی داشته باشد. این فوتبال خون تازه میخواهد، نه کسی را که این سالها حتی در رده باشگاهی هم معمولا پیرترین تیمهای لیگ را میبست و هدایت میکرد.