اینجا علی دایی هم فحش خورده!

همین علی دایی که امروز یکی از محبوبترینها در بین تمام ایرانیهاست زمانی از سکوهای پرسپولیسی فحش شنید. یحیی گلمحمدی با آن همه جام و رساندن تیم به فینال آسیا حیاکن رهاکن شنید. پس شاید اتفاقی که برای هاشمیان افتاده و اعتراض خشن هواداران چندان هم تعجببرانگیز نباشد
هفته چهارم لیگ برتر فوتبال ایران شاهد تساوی پرسپولیس مقابل چادرملو یزد بود، نتیجهای که باعث نارضایتی و خشم هواداران پرسپولیس شد و آنها حتی به سرمربی تازهوارد هم رحم نکردند. پرتاب بطری آب به سمت وحید هاشمیان، سرمربی این فصل سرخها، در حالی رخ داد که هنوز چهار هفته از آغاز لیگ گذشته و پرسپولیس با کسب 6 امتیاز تنها یک امتیاز با صدر جدول فاصله دارد. تحلیل این وضعیت نیازمند درک صحیح از انتظارات هواداران، چالشهای یک مربی جدید و مشکلات ساختاری تیم است.
قبل از هر چیز باید یادآور شویم که فضای هواداری دو تیم سرخابی عمیقا مسموم شده و هیچ کس، مطلقا هیچ کس از گزند عصبانیت هواداران در امان نیست. همین علی دایی که امروز یکی از محبوبترینها در بین تمام ایرانیهاست زمانی از سکوهای پرسپولیسی فحش شنید. یحیی گلمحمدی با آن همه جام و رساندن تیم به فینال آسیا حیاکن رهاکن شنید. پس شاید اتفاقی که برای هاشمیان افتاده و اعتراض خشن هواداران چندان هم تعجببرانگیز نباشد. مساله فقط سر زمانبندی آن است. اعتراض هواداران پرسپولیس از دو جنبه قابل بررسی است: نتیجه و سبک بازی. تساوی در تهران مقابل تیمی که از نظر نام و آوازه در ردههای پایینتری قرار میگیرد، برای تیمی با سابقه و انتظارات پرسپولیس هرگز قابل قبول نیست. پرسپولیس در سالیان اخیر به قهرمانیهای متوالی عادت کرده و هر نتیجهای غیر از برد به خصوص در ابتدای فصل به سرعت زنگ خطر را به صدا در میآورد.
اما نکته مهمتر، نارضایتی از سبک بازی است. هواداران به دنبال فوتبالی تهاجمی، جذاب و با برنامه هستند و اگر تیم نتواند این انتظارات را برآورده کند حتی کسب نتایج حداقلی هم نمیتواند رضایت آنها را جلب کند. پرتاب بطری آب، هر چند عملی ناپسند و غیرقابل دفاع است اما نشاندهنده عمق خشم و سرخوردگی هوادارانی است که احساس میکنند تیمشان در مسیر درستی قرار ندارد. این اقدام، خط قرمزی است که نباید از آن عبور کرد اما بیانگر شدت فشار روانی و انتظارات بالای هواداری است. وحید هاشمیان، چهرهای محبوب و ملیپوش سابق در اولین تجربه سرمربیگری خود در لیگ برتر، بلافاصله با چالشهای بزرگی روبهرو شده است. او به عنوان سرمربی جدید وارث تیمی است که انتظارات از آن همیشه در بالاترین حد است.
اظهارنظر چند هفته ابتدایی او مبنی بر دفاع از مدیریت که تیم خوبی بسته شده در واقع یک شمشیر دولبه بود. او سعی کرد واقعیت کمبودهای تیم را بیان نکند تا مسوولیت اصلی متوجه مدیریت باشگاه نشود که در نقل و انتقالات نتوانستند اسکوادی کامل و باکیفیت دراختیار او بگذارد. این اظهارات به نوعی او را مقابل هواداران قرار داد. هوادار به دنبال پاسخگویی است و وقتی مربی تلویحا میگوید که ابزارهای لازم را دارم، این حس را ایجاد میکند که توانایی مدیریت بحران با ابزارهای موجود را ندارد. این موضعگیری، هر چند منطقی، اما در فضای احساسی فوتبال ایران به ضرر هاشمیان تمام شد. یکی از نکات کلیدی اظهارات هاشمیان تاکید بر «کامل بودن اسکواد پرسپولیس» بوده است. این مساله، ریشهایتر از عملکرد مربی یا بازیکنان در یک بازی خاص است و مستقیما به عملکرد مدیریت باشگاه در فصل نقل و انتقالات بازمیگردد. اگر تیم در پستهای کلیدی دچار کمبود باشد یا عمق نیمکت کافی برای رقابت در چند جبهه را نداشته باشد، مربی با هر میزان دانش و تجربه هم در کار خود با محدودیتهای جدی روبهرو خواهد بود. هاشمیان با دفاع از مدیریت، شاید قصد حفظ اتحاد داخلی را داشت اما ناخواسته توپ را به زمین خود انداخت. آن هم در حالی که مسوولیت اصلی بستن یک تیم قوی و در حد قهرمانی برعهده هیاتمدیره و مدیرعامل باشگاه است.
البته وحید بالاخره به این موضوع پی برد و روز گذشته در کنفرانس خبری پیش از بازی تیمش مقابل ملوان توپ نقل و انتقالات را در زمین مدیران باشگاه انداخت و «سقف بودجه» را عامل بستن تیم به شکل فعلی معرفی کرد. نکته آخر و شاید مهمترین بخش تحلیل، «زمان» است. تنها چهار هفته از لیگ گذشته و پرسپولیس باوجود تمام مشکلات، تنها یک امتیاز با صدر جدول فاصله دارد. در واقع هر چهار مدعی اصلی شانس آوردهاند که هیچ کدام از رقبا فصل را خوب شروع نکرده است و فاصله امتیازی بین خودشان و صدر جدول به وجود نیامده است، بنابراین وضعیت پرسپولیس به هیچوجه فاجعهبار نیست؛ آنهم در حدی که بطری به سمت سرمربی پرت شود. هر مربی جدیدی برای پیادهسازی فلسفه، شناخت بازیکنان، ایجاد هماهنگی و حل مشکلات تاکتیکی به زمان نیاز دارد. عجله در قضاوت و فشار بیش از حد میتواند منجر به تصمیمات عجولانه مانند تغییر مربی شود که در بلندمدت به نفع هیچ تیمی نیست. ثبات، به خصوص در کادر فنی یکی از عوامل اصلی موفقیت در فوتبال حرفهای است. هواداران، مدیریت و رسانهها باید به هاشمیان فرصت بدهند تا با اسکواد موجود کار کند و در صورت امکان، در نیمفصل با حمایت مدیریت نقاط ضعف تیم را برطرف کند. واکنشهای احساسی و پرخاشگرانه، نه تنها مشکلی را حل نمیکند، بلکه میتواند به بحرانی عمیقتر در تیم منجر شود و آرامش لازم برای موفقیت را از بین ببرد.