ترنج موبایل
کد خبر: ۹۰۶۴۰۹

درون‌گرا، برون‌گرا یا میان‌گرا؛ شما کدام هستید؟

درون‌گرا، برون‌گرا یا میان‌گرا؛ شما کدام هستید؟

پژوهش‌ها و دیدگاه‌های جدید نشان می‌دهد که شخصیت انسان‌ها تنها در دو دسته درون‌گرا و برون‌گرا خلاصه نمی‌شود.

تبلیغات
تبلیغات

فرارو- سال‌هاست که بحث درون‌گرایی و برون‌گرایی در روان‌شناسی و زندگی روزمره مطرح است، اما حالا متخصصان از نوع سومی از شخصیت سخن می‌گویند که به نام «میان‌گرا» شناخته می‌شود.

به گزارش فرارو به نقل از تلگراف، دعوت‌نامه‌ای برای یک مهمانی می‌رسد. آیا بلافاصله هیجان‌زده می‌شوید و به فکر لباس جدید، رقص و سرگرمی می‌افتید؟ یا برعکس، اولین واکنش‌تان پیدا کردن یک بهانه مطمئن برای نرفتن است؟ واکنش‌های متفاوت انسان‌ها به چنین موقعیت‌هایی، اغلب به دو تیپ شخصیتی شناخته‌شده نسبت داده می‌شود: درون‌گرا یا برون‌گرا.

اما اکنون دسته سومی نیز مطرح شده است: میان‌گرا. این اصطلاح در کتاب هدیه تعلق نداشتن نوشته دکتر رامی کامینسکی، روان‌پزشک نیویورکی، معرفی شده و به افرادی اشاره دارد که در ظاهر اجتماعی و مقبول‌اند اما در درون بیشتر احساس بیگانگی می‌کنند.

طیف شخصیت و عوامل مؤثر

به گفته متخصصان، شخصیت پدیده‌ای طیفی است و نه سیاه و سفید. عوامل زیستی و ژنتیک نقش مهمی دارند، اما محیط و تجربه‌های زندگی نیز اثرگذارند. برای نمونه، کسی که در خانواده‌ای بزرگ شده که او را به بیان نظرات تشویق کرده‌اند، ممکن است به مرور رفتارهای برون‌گرایانه پیدا کند.

در مقابل، ۴۰ تا ۶۰ درصد ویژگی‌های شخصیتی موروثی‌اند و گرایش‌های درون‌گرایانه والدین می‌تواند به فرزندان منتقل شود. شناخت جایگاه فرد در این طیف اهمیت زیادی دارد. خودآگاهی به انسان کمک می‌کند تا احساسات دشوار را مدیریت کرده، روابط مثبت بسازد و اعتمادبه‌نفس و تاب‌آوری بیشتری به دست آورد.

درون‌گرا: عمیق، منظم و خلوت‌طلب

درون‌گرایی با خجالتی بودن اشتباه گرفته می‌شود، در حالی که این دو یکسان نیستند. درون‌گراها معمولاً حساس، متفکر و شنوندگان خوبی هستند و در روابط نزدیک یک‌به‌یک شکوفا می‌شوند. آن‌ها از سکوت و نظم لذت می‌برند و انرژی‌شان را از تأمل درونی می‌گیرند.

این افراد معمولاً مشاغلی مانند نویسندگی، پژوهش یا حسابداری را ترجیح می‌دهند؛ کارهایی که نیازمند تمرکز و خلوت است. اما چون کمتر تمایل به ابراز مستقیم موفقیت‌هایشان دارند، در محیط‌های کاری ممکن است نادیده گرفته شوند. به جای سخن گفتن در جلسات شلوغ، ارسال ایمیل‌های دقیق و سنجیده راهی برای ابراز نظرشان است.

از سوی دیگر، آستانه تحمل درون‌گراها نسبت به فشار و استرس کمتر است. برای عملکرد بهتر، نیاز دارند حرکاتشان را از قبل برنامه‌ریزی کنند، مرزهای مشخصی داشته باشند و بدانند که حساسیت بالاتری به محرک‌های بیرونی دارند. مطالعات نشان می‌دهد جریان خون بیشتری در لوب‌های پیشانی مغز آن‌ها وجود دارد؛ بخشی که با حل مسئله و کنترل تکانه‌ها مرتبط است.

همین ویژگی باعث می‌شود هم عمیق بیندیشند و هم شدیدتر احساس کنند؛ به همین دلیل ممکن است بیشتر در معرض افسردگی قرار گیرند.

برون‌گرا: اجتماعی، پرانرژی و بیانگر

برون‌گراها انرژی خود را از تعامل با دیگران می‌گیرند. حضور در جمع، ماجراجویی و تجربه‌های تازه روحیه آن‌ها را تغذیه می‌کند. تحقیقات نشان داده پاسخ دوپامینی آن‌ها به پاداش قوی‌تر است، بنابراین بیشتر احساس سرخوشی می‌کنند.

در محیط کار، برون‌گراها معمولاً رهبران گروه هستند: نوآور، پرانرژی و بلندپرواز. آن‌ها روحیه جمع را بالا می‌برند و استرس را بهتر تحمل می‌کنند، اما ممکن است دچار رفتارهای تکانشی یا پرخطر شوند و فرصت تأمل عمیق را از دست بدهند.

در روابط عاطفی نیز برون‌گراها هیجان‌انگیز و پرماجرا هستند، اما گاهی به دلیل تسلط زیادشان، فضای کافی برای شریک زندگی باقی نمی‌گذارند. آن‌ها برای داشتن روابط سالم‌تر نیاز دارند گاهی عقب بایستند، به نیازها و دیدگاه‌های دیگران توجه کنند و اجازه دهند افراد ساکت‌تر نیز دیده شوند.

میان‌گرا: مستقل، تیزبین و خودبسنده

دکتر کامینسکی اصطلاح اُتروورت، معادل انگلسی میان‌گرا، را از واژه اسپانیایی otro به معنای «دیگری» گرفته است. این افراد معمولاً در جمع پذیرفته و اجتماعی به نظر می‌رسند، اما در درون بیشتر احساس تنهایی می‌کنند. آن‌ها نیازی به تأیید جمع ندارند و علاقه چندانی به فعالیت‌های گروهی نشان نمی‌دهند.

میان‌گراها ناظران دقیقی‌اند و همین باعث می‌شود بینش عمیقی نسبت به دیگران داشته باشند. در محیط کار، کار مستقل یا نقش‌هایی که آن‌ها را از گروه متمایز می‌کند برایشان مناسب‌تر است. در روابط، نبود وابستگی متقابل نقطه قوت آن‌هاست؛ به مرزهای شخصی احترام می‌گذارند و در ایجاد صمیمیت مهارت بالایی دارند.

آمبی‌ورت‌ها و اُمنی‌ورت‌ها؛ میان‌حالی‌های شخصیتی

بسیاری از افراد نه کاملاً درون‌گرا هستند و نه کاملاً برون‌گرا. آمبی‌ورت ویژگی‌های هر دو تیپ را دارند: می‌توانند از یک مهمانی لذت ببرند و در عین حال از خلوت نیز بهره‌مند شوند. رفتار آن‌ها حالتی متعادل میان تعامل و عقب‌نشینی دارد.

گروه دیگری به نام امنی‌ورت‌ها بسته به موقعیت ممکن است نوسان‌های شدیدتری میان درون‌گرایی و برون‌گرایی داشته باشند. این انعطاف رفتاری اگرچه می‌تواند سودمند باشد، گاهی هم موجب سردرگمی یا احساس عدم ثبات می‌شود.

اهمیت شناخت خود

پیچیدگی‌های شخصیت گاهی موجب نگرانی می‌شود: آیا عادی هستیم؟ آیا متفاوت بودن ایراد است؟ پرسش‌هایی مانند «من که هستم؟» یا «چرا این‌طور رفتار می‌کنم؟» ذهن بسیاری را درگیر می‌کند. اما شناخت بهتر خود، کلید کنار آمدن با چالش‌های زندگی و ایجاد روابط سالم‌تر است.

هیچ‌کدام از این تیپ‌ها مشکلی نیست که نیاز به «اصلاح» داشته باشد. آگاهی از ویژگی‌های شخصی به ما کمک می‌کند با خود مهربان‌تر باشیم، نقاط قوت‌مان را پرورش دهیم و با بهره‌گیری از خصوصیات منحصربه‌فرد خود، زندگی رضایت‌بخش‌تری بسازیم.

شخصیت انسان‌ها را نمی‌توان صرفاً به دو دسته درون‌گرا و برون‌گرا محدود کرد. دسته‌های میانی یا مستقل مانند آمبی‌ورت‌ها و اُتروورت‌ها نیز وجود دارند که هرکدام ویژگی‌ها و نیازهای خاص خود را دارند. مهم آن است که هر فرد جایگاه خود را بشناسد، با نقاط ضعف و قوتش آشتی کند و از این شناخت برای بهبود کیفیت زندگی و روابط انسانی بهره گیرد.

تبلیغات
تبلیغات
ارسال نظرات
تبلیغات
تبلیغات
خط داغ
تبلیغات
تبلیغات