ترنج موبایل
-
کد خبر: ۹۰۵۰۴۳

هجوم بنیان‌کن حاشیه‌ها علیه متن‌ها/ معضلی که سرمایه‌های کشور را می‌بلعد

هجوم بنیان‌کن حاشیه‌ها علیه متن‌ها/ معضلی که سرمایه‌های کشور را می‌بلعد

غلبه حاشیه بر متن یعنی همین که انواع مراکز و بنیادها قارچ‌گونه سر برآورده‌اند و به قول رییس‌جمهور اعتبار ریالی می‌گیرند و خروجی ندارند و اتفاقا در ابعاد گوناگون خود به مساله تبدیل شده‌اند و دولتی که تحت شدیدترین تحریم‌هاست توان کافی برای رسیدگی مطمئن و همه‌جانبه به محرومان را ندارد.

تبلیغات
تبلیغات

جعفر گلابی در اعتماد نوشت:  چند روز پیش با یکی از مدیران که به استناد آمارها مدیر موفقی است، صحبت می‌کردم. وی با دلی پردرد به نکته بسیار مهم و اساسی اشاره کرد و گفت: فلانی من فقط ۱۰ درصد از توان مدیریتی‌ام روی اصل کار قرار می‌گیرد، چراکه مجبورم ۹۰ درصد از توانم را روی حاشیه‌ها بگذارم و اگر چنین نکنم اصلا امکان کار کردن نیست!

با توجه به تجربه اغلب دست‌اندرکاران و آشنایان با ساختار اداری کشور حتی پیش از انقلاب کمتر کسی یافت می‌شود که منکر این معنا شود و طغیان حاشیه‌ها علیه متن را انکار کند. البته آزار دائم حاشیه‌ها در ادارات و شرکت‌ها و سازمان‌های دولتی و عمومی و حکومتی بسیار بیشتر است ولی چنگال حاشیه‌ها در بخش خصوصی هم بر تن متن‌ها می‌نشیند و چه بسیار که کارگاه‌های تولیدی پس از زمان اندکی یا تعطیل می‌شوند یا با حداقل ظرفیت مشغول و در سایه انواع کج‌سلیقگی‌ها و نادانی‌ها و ناکارآمدی‌ها و حب و بغض‌ها و دعواهای شخصی و منیت‌ها و خودمحوری‌ها صبح را به تلخی به شب می‌رسانند.

این معضل هزار تو و پیچیده و تاریخمند را بنده شخصا و هزار بار در طول ۳۰ سال کار در حدود ۱۰ روزنامه با تمام وجود لمس کرده‌ام. در یکی از روزنامه‌ها که از بودجه عمومی هم ارتزاق می‌کرد یادداشتی را که برایش یک کتاب خوانده بودم یا طی چند سال در عمق یک موضوع غور کرده، انواع نتایجش را دیده بودم به خاطر کم و کسری در ویرگول‌گذاری یا سرهم نوشتن یک کلمه یا پس و پیش یک فعل رد می‌کردند و هرگز برایشان مهم نبود که برای این نکات ریز که قابل حل بود یک یادداشت مهم و اثرگذار را از دست می‌دهند!

جالب اینکه در این مواقع کم مایه‌ها از راه می‌رسند و محتوایی نازل و تکراری را با رعایت نحوه ویرگول‌گذاری و نکات ریز ویراستاری به چاپ می‌رساندند و تازه مقرب می‌شدند و ترفیع می‌گرفتند! یکی از همکاران خود را استاد ویراستاری می‌دانست و در خراب کردن مطالب و محتواهای نغز و اثرگذار از خود نبوغ نشان می‌داد، چون روسا می‌خواستند که جز سردبیر و چند یادداشت‌نویس قدیمی هیچ کس قلم در دست نگیرد و حرفی نو به میان نیاورد! 

جالب اینکه همین ویراستار حتی توان نوشتن یک یادداشت کوتاه را هم نداشت. آن روزنامه امکانات و پرسنلش به اندازه ۱۰ روزنامه بود و بی‌وقفه میهمانی و انواع مراسم را برگزار می‌کرد تا جایی که بچه‌های تحریریه به صورت طنز می‌گفتند که اینجا رستوران است و در کنارش یک روزنامه هم سرهم‌بندی می‌شود! حالا آن رسانه مکتوب با محوریت حاشیه‌ها کلا در حاشیه قرار دارد و تیراژش تاثربرانگیز است، چیزی مثل صدا و سیما! 

واقعا این معضل بزرگ و پردامنه که سرمایه‌های عظیم مادی و معنوی کشور را می‌بلعد از کجا نشات می‌گیرد؟ البته برای این کلاف سردرگم و فزاینده نمی‌شود یک حکم کلی داد و نسخه‌ای واحد پیچید. اگر مرکزی خود دچار حاشیه‌ها نشود و بتواند نظرات اساتید دلسوز و کاربلد و کارشناس را گرد آورد و راهکار درمانی ارایه دهد، کاری تاریخی انجام داده است.

اجمالا ما دچار خودخواهی‌ها و خویش‌نگری شده‌ایم و کار جمعی بلد نیستیم و در زیرآب‌زنی استادیم و در منقبت رییسان و کسب رضایت آنان به قیمت فرو گذاشتن اهداف سازمانی از یکدیگر سبقت می‌گیریم! در بعد کلان‌تر هم با کشور خویش همین معامله را می‌کنیم.

غلبه حاشیه بر متن یعنی همین که انواع مراکز و بنیادها قارچ‌گونه سر برآورده‌اند و به قول رییس‌جمهور اعتبار ریالی می‌گیرند و خروجی ندارند و اتفاقا در ابعاد گوناگون خود به مساله تبدیل شده‌اند و دولتی که تحت شدیدترین تحریم‌هاست توان کافی برای رسیدگی مطمئن و همه‌جانبه به محرومان را ندارد.

متن کار دولت پایین آوردن سطح فقر، همگانی کردن آموزش و بهداشت با کیفیت، تقویت سطوح علمی دانشگاه‌ها، جلوگیری از هدررفت آب در بخش کشاورزی با روش‌های علمی، تقویت توان دفاعی نیروهای مسلح، حفظ محیط زیست، کمک به تولیدات صنعتی، افزایش خطوط ریلی و جاده‌ای کشور و زمینه‌سازی برای شکوفایی فرهنگی است، اما اگر همین حالا از دولتیان سوال شود که چقدر از وقت خود را صرف این امور می‌کنند و چقدر به تلفن‌های مساله‌ساز و فشار برای انواع انتصاب‌ها و تخصیص بودجه و رفع اختلاف میان مدیران و جلوگیری از القائات منفی و تلاش برای حفظ سمت خود می‌کنند؟ احتمالا سر به زیر می‌افکنند و اظهار تاسف می‌فرمایند!

ما باید بپذیریم که در روابط اجتماعی و اداری دچار مشکلات عمیق هستیم و حتی انقلاب نتوانست این مشکلات را کم کند. اغراق نیست اگر بگوییم روزی که مدیران ما بیش از ۵۰ درصد توان و زمان خود را صرف مسائل اساسی کشور کنند با همین تحریم‌ها شاهد تحول عظیمی خواهیم بود. باوجود تحریم‌ها وکمبود شدید منابع، مراکز حاشیه‌ای بر بودجه عمومی فشار تعیین‌کننده می‌آورند و اگر روزی تحریم‌ها برطرف شوند احتمالا این فشارها جهش خواهند یافت و باز هم در خرج و مخارج اصلی کم می‌آوریم! 

حاشیه‌سازی در هر حوزه‌ای ناشی از جهل و ضعف و ترس و خودخواهی و فردگرایی و جمع‌ستیزی است و این معنا در ساحت سیاست ریشه‌دارتر است و حتی منتقدان حکومت بعضا بیشتر به آن گرفتارند، برخی بیش از آنکه قصد و عمل اصلاحی داشته باشند به وادی شهرت فرو می‌افتند که بازشکافی آن در این مختصر نمی‌گنجد.

 

تبلیغات
تبلیغات
ارسال نظرات
تبلیغات
تبلیغات
خط داغ
تبلیغات
تبلیغات