چرا جستجو برای «نیمه گمشده» خطرناک است؟

راز دوام عشق در انتخاب آگاهانه و تلاش روزانه است، نه در جستوجوی یک نیمه گمشده.
فرارو- بسیاری از افراد همچنان به افسانه «نیمهگمشده» باور دارند، اما همین تصور رمانتیک میتواند بزرگترین دشمن روابط بلندمدت باشد و باید برای حفظ زندگی مشترک کنار گذاشته شود.
به گزارش فرارو به نقل از سایکولوژی تودی، در جهان امروز که افسانه «نیمهگمشده» همچنان بر ذهن و زبان بسیاری از افراد سایه انداخته، یک زوجدرمانگر سرشناس دیدگاهی متفاوت و حتی بحثبرانگیز را مطرح میکند: برای نجات رابطه، باید ایده نیمه گمشده را کنار بگذارید.
چرا افسانه «نیمهگمشده» خطرناک است؟
ایدهای که میگوید هر انسان تنها نیمی از یک روح است و باید نیمه دیگر خود را بیابد، در واقع نسخهای برای ناکامی روانی است. چنین باوری به فرد القا میکند که تنها ۵۰ درصد از خوشبختیاش را در اختیار دارد و بدون یافتن شخصی در میان میلیاردها نفر، همواره ناقص و ناراضی خواهد بود.
این تفکر موجب میشود بسیاری تصور کنند خوشبختی مسئولیت شریک زندگی است. وقتی شریک نتواند دائماً این نیاز را برآورده سازد، خواستهای که عملاً غیرممکن است، فرد شروع به جستوجوی کسی میکند که «بهتر» باشد. نتیجه آن چیزی نیست جز چرخهای بیپایان از نارضایتی و روابط شکستخورده.
واقعیت تلخ عشق مدرن
با نگاهی به آمار میتوان دید که ازدواجهای نخستین در ۲۵ تا ۵۰ درصد موارد به طلاق منجر میشوند و ازدواجهای دوم حتی تا ۶۰ درصد احتمال شکست دارند. بسیاری از افرادی که سالها پس از طلاق مورد بررسی قرار گرفتند، ابراز پشیمانی کرده و گفتهاند اگر مهارتهای لازم را میدانستند، شاید میتوانستند زندگی مشترکشان را نجات دهند.
این درمانگر توضیح میدهد که زوجها اغلب به وضعیتی میرسند که او آن را «شرکت سهامی رابطه» مینامد: زندگی مشترک به مدیریت وظایف روزمره مثل پرداخت وام، بردن فرزندان به مدرسه و خرید روزانه تقلیل مییابد، در حالی که احساسات و هیجان کمکم رنگ میبازد.
چرا خیانت اتفاق میافتد؟
برخلاف باور رایج، خیانت معمولاً تنها ناشی از نیاز جنسی نیست. بسیاری از کسانی که پس از خیانت در جلسات مشاوره حضور یافتهاند، اعتراف کردهاند که «سالها تصور نمیکردند روزی خیانت کنند، اما وقتی فردی جدید به آنها توجه نشان داد، بخشی از وجودشان بیدار شد.»
در واقع، شریک زندگی بلندمدت همانقدر جذاب است که روز اول آشنایی بود، اما مشکل در این است که زوجها توانایی دیدن این جذابیت را از دست میدهند. وقتی حس کنجکاوی و شور کشف از رابطه کنار گذاشته میشود، فرد مستعد جذب شدن به دیگران خواهد شد.
سه کلید بازگرداندن شور و اشتیاق
این زوجدرمانگر بر اساس سالها تجربه سه حوزه کلیدی را معرفی میکند که بقای عشق طولانیمدت به آنها بستگی دارد:
-
صمیمیت: توانایی ارتباط عاطفی، مهارت در گفتوگو و مدیریت تعارض بدون تخریب یکدیگر. زوجهای موفق دعوا را حذف نمیکنند، بلکه یاد میگیرند درست دعوا کنند.
-
هیجان: برنامهریزی برای لحظات شاد و غافلگیرکننده، ابراز قدردانی و تکرار رفتارهایی که در دوران آشنایی انجام میدادیم.
-
ابراز عشق و نزدیکی جسمی: توجه به روابط جنسی و تماس فیزیکی. بر اساس آمار، ۳۰ تا ۴۰ درصد از زوجهای طولانیمدت هیچ ارتباط فیزیکیای ندارند و این موضوع میتواند زنگ خطری جدی باشد.
تغییر را از خود آغاز کنید
او تأکید میکند: «منتظر تغییر شریکتان نباشید؛ شما باید تغییری باشید که میخواهید در رابطه ببینید.» این یعنی به جای مقایسه با دیگران یا انتظار از طرف مقابل، روی رفتارهای خود تمرکز کنید.
آخرین بار کی برای شریکتان پیام محبتآمیز فرستادید؟ آیا او را در اولویت قرار میدهید یا توجهتان بیشتر به شبکههای اجتماعی و سرگرمیهای دیگر است؟ این پرسشها میتوانند آغازگر تغییر باشند.
تمرین روزانه عشق
یکی از توصیههای ساده اما عمیق این درمانگر این است: هر روز صبح آگاهانه به شریک خود بگویید «دوستت دارم»، حتی اگر شب قبل اختلاف داشتهاید. او نمونهای از زوجی را روایت میکند که صبح پس از مشاجره، بدون آشتی از هم جدا شدند و مرد همان روز در تصادفی جان باخت. برای زن جوان، آخرین خاطره مشترک چیزی جز خشم و دلخوری نبود.
این داستان هشداری است که هیچکس نمیداند فردا چه پیش خواهد آمد. پس باید هر روز فرصت را برای ابراز محبت غنیمت شمرد.
حقیقت مهم: شریک شما «نیمهگمشده» نیست
به گفته این کارشناس، هیچ «نیمهگمشده»ای وجود ندارد. تنها انسانی واقعی و ناقص در کنار ماست که باید هر روز انتخاب کنیم دوستش داشته باشیم. او میگوید: «همسرم نیمهگمشده من نیست، بلکه فردی است که انتخاب کردهام با او زندگی کنم. ما بارها از مسیر عادی و بیهیجان خارج شده و دوباره با تلاش سه کلید اشتیاق را فعال کردهایم.»
راز ماندگاری رابطه، یافتن فرد «بینقص» نیست، بلکه انتخاب آگاهانه برای ساختن زندگی با انسانی «ناقص اما واقعی» است.
امید برای روابط در آستانه فروپاشی
او تأکید میکند حتی روابطی که در آستانه طلاق هستند، میتوانند دگرگون شوند. این تغییر تنها زمانی ممکن است که افسانه نیمهگمشده برای همیشه کنار گذاشته شود و افراد مسئولیت شادی و عشق خود را بپذیرند.
عشق طولانیمدت نیازی به جادوی نیمهگمشده ندارد؛ نیازمند تلاش روزانه، صمیمیت، هیجان و توجه به نزدیکی جسمی و روحی است. اگر رابطه شما شبیه خوابی بیانتها شده، هنوز امیدی هست. انتخاب با شماست که شریک خود را دوباره برگزینید و با او رابطهای پرشور و زنده بسازید.
پیام پایانی این زوجدرمانگر روشن است: افسانه نیمهگمشده را نابود کنید، تا رابطهتان زنده بماند. عشق واقعی در انتخاب آگاهانه و روزانه شما نهفته است، نه در انتظار فردی خیالی که قرار است شما را کامل کند.