ترنج موبایل
کد خبر: ۹۰۳۹۵۲

راز شاهکارهای گم‌شده؛ ۶ اثر هنری مشهور که برای همیشه از دست رفته‌اند

راز شاهکارهای گم‌شده؛ ۶ اثر هنری مشهور که برای همیشه از دست رفته‌اند

شش اثر هنری مشهور جهان به دلایل مختلف نابود شده‌اند و یادآور ضرورت حفاظت جدی‌تر از میراث فرهنگی بشر هستند.

تبلیغات
تبلیغات

فرارو- تاریخ هنر سرشار از شاهکارهایی است که به‌دلیل جنگ، آتش‌سوزی، سرقت یا بی‌توجهی برای همیشه از میان رفته‌اند و تنها روایت‌ها و عکس‌هایی محو از شکوه آن‌ها بر جای مانده است.

به گزارش فرارو به نقل از کالکتر، آثار هنری از دیرباز نه‌تنها به‌عنوان جلوه‌ای از زیبایی و خلاقیت بشری بلکه به‌مثابه اسناد فرهنگی و تاریخی ارزشمند شناخته شده‌اند. با این حال، تاریخ نشان می‌دهد که حتی برجسته‌ترین آثار نیز همواره در برابر خطر نابودی ایمن نبوده‌اند؛ از جنگ و آتش‌سوزی گرفته تا سرقت، بی‌توجهی و حتی خرابکاری‌های انسانی.

امروز بسیاری از این شاهکارها تنها در خاطرات، کتاب‌های تاریخ هنر یا عکس‌های سیاه‌وسفید باقی مانده‌اند. در ادامه نگاهی می‌اندازیم به شش نمونه از آثار برجسته هنری که برای همیشه از دست رفته‌اند و تنها روایت‌ها و تصاویر محدود از شکوه آن‌ها حکایت می‌کنند.

نقاشی‌های از بین رفته

۱. نقاشی‌های دانشکده وین اثر گوستاو کلیمت – قربانی آتش‌سوزی

گوستاو کلیمت، نقاش نمادگرای اتریشی، در اوایل قرن بیستم مجموعه‌ای از آثار بلندپروازانه برای دانشگاه وین خلق کرد. این مجموعه شامل سه تابلوی عظیم با موضوعات فلسفه، حقوق و پزشکی بود؛ سفارش دانشگاه به‌منظور نمایش پیروزی عقلانیت و خرد انسانی. اما کلیمت مسیر دیگری برگزید.

او نه‌تنها ستایشی از عقلانیت عرضه نکرد، بلکه به محدودیت‌های ادراک انسانی و ضعف‌های تمدن اشاره داشت. در آثار او، پزشکی توان شکست مرگ را نداشت، فلسفه در برابر جهل بی‌قدرت بود و حقوق در برابر شر ناتوان جلوه می‌کرد. همین نگاه انتقادی با اعتراض شدید استادان دانشگاه همراه شد تا جایی که خواستار بازگرداندن سرمایه دولتی شدند.

کلیمـت با حمایت یکی از حامیانش توانست آثار را حفظ کند، اما سرنوشت غم‌انگیزی در انتظارشان بود. پس از قدرت‌گیری نازی‌ها، بسیاری از آثار هنرمندان مدرن توقیف شد. هرچند کلیمت به‌طور خاص مورد علاقه هیتلر بود، اما نقاشی‌های دانشکده به‌عنوان اموال مصادره‌شده از خانواده‌های یهودی به قلعه‌ای در اتریش منتقل شدند.

در سال ۱۹۴۵، هنگام عقب‌نشینی نیروهای نازی، قلعه به آتش کشیده شد و این سه تابلو برای همیشه نابود شدند. امروز تنها عکس‌های سیاه‌وسفیدی باقی مانده که ابعاد و جزئیات کلی آثار را نشان می‌دهد. حتی پروژه هوش مصنوعی گوگل در سال ۲۰۲۱ برای بازسازی رنگ‌ها نیز نتوانست عظمت ازدست‌رفته را بازگرداند.

نقاشی‌های از بین رفته

۲. «سنگ‌شکنان» اثر گوستاو کوربه – نابودشده در بمباران درسدن

گوستاو کوربه، نقاش رئالیست فرانسوی، همواره با انتخاب موضوعات اجتماعی جنجال به پا می‌کرد. در تابلو مشهور «سنگ‌شکنان»، او دو کارگر فقیر را به تصویر کشید که در حال خرد کردن سنگ‌اند؛ نمادی از سختی معیشت طبقه کارگر و بی‌رحمی ساختار اجتماعی. این اثر از همان ابتدا شوک‌آفرین بود، چرا که منتقدان نمی‌توانستند بپذیرند زندگی سخت کارگران موضوعی شایسته برای هنر باشد.

با وجود مخالفت‌ها، نقاشی به دست مجموعه‌داران خصوصی افتاد و نهایتاً در سال ۱۹۰۹ به گالری درسدن رسید. اما سرنوشت اثر با بمباران گسترده متفقین در فوریه ۱۹۴۵ گره خورد. هنگام انتقال آثار برای حفاظت، «سنگ‌شکنان» همراه با بیش از ۱۵۰ تابلو دیگر نابود شد. تنها امید باقی‌مانده نسخه دوم و کوچک‌تری است که کوربه پیش‌تر خلق کرده بود و امروز در موزه‌ای در سوئیس نگهداری می‌شود. این نسخه، هرچند با تفاوت‌هایی در ترکیب و رنگ، همچنان شاهدی بر جسارت کوربه در بازنمایی رنج انسان‌هاست.

نقاشی‌های از بین رفته

۳. «پنج گل آفتابگردان در گلدان» از ونسان ون‌گوگ – سوخته در آتش بمباران

گل‌های آفتابگردان از نمادین‌ترین آثار ونسان ون‌گوگ محسوب می‌شوند. او در دوره‌های مختلف زندگی دست‌کم یازده نقاشی با این موضوع خلق کرد که برخی از پژوهشگران حتی نسبت به اصالت چند نسخه تردید دارند. اما تابلوی «پنج گل آفتابگردان در گلدان» بی‌تردید حاصل زحمت خود ون‌گوگ بود.

این اثر در سال ۱۹۲۰ توسط یک مجموعه‌دار ژاپنی به نام یاماموتو کویوتا خریداری شد. او نقاشی را به ژاپن برد اما هنگام اولین نمایش عمومی، قاب نارنجی اصلی که خود ون‌گوگ انتخاب کرده بود به‌طور تصادفی آسیب دید. یاماموتو به‌شدت خشمگین شد و دیگر هرگز اثر را به نمایش نگذاشت.

تابلو در خانه او نگهداری می‌شد تا آنکه در اوت ۱۹۴۵، در جریان بمباران اوزاکا توسط ارتش آمریکا، خانه یاماموتو در آتش سوخت و نقاشی به همراه سایر اموالش نابود شد. سال‌ها بعد، در ۲۰۱۳، پژوهشگران موفق شدند نسخه چاپ رنگی نادری از این تابلو بیابند که شکوه رنگ‌های اصلی و قاب غیرمعمول انتخاب‌شده توسط ون‌گوگ را آشکار می‌کرد.

نقاشی‌های از بین رفته

۴. «تولد مسیح با حضور قدیسان فرانسیس و لورنس» اثر کاراواجو – قربانی مافیا

کاراواجو، نقاش برجسته ایتالیایی دوران باروک، در سال پایانی عمر خود تابلوی «تولد مسیح با حضور قدیسان فرانسیس و لورنس» را در سیسیل خلق کرد. او در این زمان دچار بحران‌های روحی شدید بود؛ شب‌ها با لباس کامل و مسلح می‌خوابید، برخی آثارش را نابود می‌کرد و دائماً در حال فرار از دشمنان و مجازات‌های احتمالی بود.

اما این اثر نه در زمان حیات او بلکه قرن‌ها بعد سرنوشت تراژیکی یافت. در سال ۱۹۶۹، دو عضو مافیا وارد کلیسای سن لورنس در پالرمو شدند و تابلو را از قاب جدا کرده و آن را در قالیچه‌ای پیچیدند. سرنوشت نقاشی سال‌ها در هاله‌ای از ابهام باقی ماند تا آنکه در دهه ۲۰۰۰ چندین عضو مافیا در اعترافات خود اعلام کردند اثر به دلیل آسیب‌های شدید هرگز خریدار نیافت و پس از مدتی در انباری رها شد، جایی که حتی خوک‌ها به آن آسیب زدند و سرانجام به آتش کشیده شد. اگرچه برخی هنوز امیدوارند که نسخه‌ای پنهان از آن وجود داشته باشد، اما اکثر کارشناسان نابودی کامل اثر را قطعی می‌دانند.

نقاشی‌های از بین رفته

۵. «سنگر» اثر اتو دیکس – تصویری هولناک از جنگ جهانی اول

اتو دیکس، نقاش آلمانی، تجربه حضور مستقیم در جبهه‌های جنگ جهانی اول را در آثار خود بازتاب داد. او برخلاف بسیاری از هنرمندان هم‌عصر که به سوی انتزاع یا بیانگری روی آوردند، مکتب «عینیت نو» را بنیان گذاشت؛ جریانی که می‌خواست واقعیت عریان و تلخ را بدون هیچ‌گونه آرایش و زیباسازی به تصویر بکشد.

تابلوی «سنگر» یکی از صریح‌ترین و تکان‌دهنده‌ترین آثار او بود. در این نقاشی اجساد تکه‌تکه‌شده، یونیفرم‌های پاره، خون و گل، فضای جبهه را به شکلی بی‌رحمانه بازنمایی می‌کرد. طبیعی بود که چنین اثری با واکنش تند روبه‌رو شود. برخی آن را بی‌احترامی به سربازان آلمانی و خلاف اخلاق عمومی خواندند.

با روی کار آمدن نازی‌ها، شرایط دشوارتر شد؛ آثار دیکس به اتهام «خرابکاری نظامی» توقیف شدند و «سنگر» نیز در هرج‌ومرج جنگ جهانی دوم برای همیشه نابود شد. امروز تنها عکس‌ها و توصیفات باقی‌مانده می‌توانند ابعادی از هولناک‌ترین اثر او را یادآور شوند.

نقاشی‌های از بین رفته

۶. «مسیح در طوفان» اثر رامبرانت – گمشده در سرقتی تاریخی

رامبرانت، استاد بزرگ هلندی، تنها یک بار به سراغ نقاشی دریایی رفت و حاصل کار، شاهکاری بود به نام «مسیح در طوفان». این اثر تا سال ۱۹۹۰ در موزه ایزابل استوارت گاردنر در بوستون نگهداری می‌شد تا آنکه یکی از بزرگ‌ترین سرقت‌های هنری تاریخ رخ داد.

دو مرد ناشناس در قالب مأمور پلیس وارد موزه شدند و ۱۳ اثر از جمله سه تابلوی رامبرانت و یک اثر ورمیر را ربودند. از آن زمان تا امروز هیچ‌یک از این آثار یافت نشده‌اند. در سال ۱۹۹۷، روزنامه‌نگاری آمریکایی مدعی شد بخشی از تابلو را نزد یک تبهکار و دلال آثار هنری دیده است. او گفت نقاشی از قاب بیرون کشیده و لوله شده بود، رنگ‌ها ترک خورده و بخش‌هایی آسیب دیده بودند. با این حال، با وجود یورش پلیس به انبار مظنون، هیچ مدرکی به دست نیامد.

اگرچه تاکنون مدرک رسمی از نابودی این تابلو ارائه نشده است، کارشناسان جنایت‌های هنری باور دارند که شرایط نگهداری چنین اثری بدون جلب توجه بسیار دشوار بوده و احتمالاً آثار دزدی طی سه دهه گذشته دوام نیاورده‌اند. به همین دلیل، امید به بازگشت «مسیح در طوفان» روزبه‌روز کمرنگ‌تر می‌شود.

سرنوشت این شش اثر هنری نشان می‌دهد که حتی بزرگ‌ترین شاهکارهای تاریخ نیز در برابر حوادث طبیعی، جنگ، سهل‌انگاری یا طمع انسانی آسیب‌پذیرند. از نقاشی‌های جاه‌طلبانه کلیمت گرفته تا تک‌اثر دریایی رامبرانت، همه یادآور این حقیقت‌اند که هنر نه‌تنها نیازمند خلق، بلکه نیازمند حفاظت و مراقبت دائمی است. نابودی این آثار ضایعه‌ای جبران‌ناپذیر برای فرهنگ جهانی به شمار می‌رود و اهمیت حفاظت از میراث هنری بشر را بیش از پیش برجسته می‌سازد.

تبلیغات
تبلیغات
ارسال نظرات
تبلیغات
تبلیغات
خط داغ
تبلیغات
تبلیغات