ستون طنز «عینک دودی»؛ چرا اسمت سَتّار است؟!

فرارو – ناپلئون بناپارت؛ سیدستار هاشمی، وزیر نسبتاً جوان و محترم قطع ارتباطات در اظهارنظری گفت: «به عنوان وزیر ارتباطات از کیفیت اینترنت راضی نیستم و باید تلاش کنیم خدمات با کیفیت به مردم ارائه دهیم.»

جناب مهندس از خدا که پنهان نیست، از جنابتان چه پنهان، برای ناراضی بودن از این وضعیت اینترنت لازم نبود این همه سختی به جان بخرید و وزیر شوید. رایزنی‌های پشت پرده (لابی)، جلسه با نمایندگان ملت در خانه ملت، برو و بیا، آماده کردن نطق رای اعتماد، تودیع و معارفه و اوووووووووووه کلی کار دیگر! مثل ما عوام‌الناس یک مشترک ساده اینترنت باقی می‌ماندید هم متوجه می‌شدید اینترنت ما اصلاً کیفیتی ندارد که بخواهد خوب باشد یا بد، که شما بخواهید از آن راضی یا ناراضی باشید. جناب‌عالی به عنوان مقام عالی، دلبر، محترم، جوان، متخصص، دغدغه‌مند وزارت در حال حاضر در مقام پاسخگویی هستید نه اعلام رضایت یا نارضایتی. باید بگویی در این یکسال چه کار کردی. اگر نه، به قول آقای کروبی، ننه‌جون ما هم الان از زباله بودن این اینترنت باخبر است، شما که وزیری!

راستی مهندس جان می‌دانی ننه‌جون ما هم روی گوشی‌اش وی‌پی‌ان دارد؟ باز خدا خیرتان بدهد واتساپ را آزاد کردید. الان استفاده‌اش از ابزار پالایش‌شکن کم شده اما وقتی این فتح بزرگ را رقم نزده بودید، برای حرف زدن با بچه‌هایش در کشورهای دیگر باید دست به دامان این ابزار استکباری می‌شد.

مهندس جان شما که وصلی، نمی‌دانی چرا این‌ها با ما این شکلی تا می‌کنند؟ نکند ارث پدرشان را خوردیم و خبر نداریم؟ چرا به ما اینترنت آدمیزادی نمی‌دهند؟ چرا انقدر ما را اذیت می‌کنند؟ ما چرا نباید آدم‌وار به یوتیوب، توئیتر، تلگرام و ده‌ها سایت و خدمات دیگر دسترسی داشته باشیم؟ بچه‌ایم یا آن‌ها ما را گاز می‌گیرند؟ اگر بحث پول قندشکن است، شما واسطه شو اینترنت ما را آزاد کنند، ما قول می‌دهیم ماهانه یک مبلغی به بچه‌های وی‌پی‌ان‌فروششان بدهیم که نان سر سفره زن و بچه‌شان ببرند تا گشنه نمانند.

یک سوال فرعی هم این که شما چرا اسمت ستار است؟ گزینش شده‌ای؟ چه معنی دارد اسم خواننده طاغوتی روی وزیر دولت باشد؟ یادت باشد بعداً در این مورد با هم حرف بزنیم مهندس جان.

البته مهندس جان شما در این مدل احساس تنها نیستی. وزیر نیرو از نبود آب و برق ناراضی است. وزیر اطلاعات از کارهای اسرائیلی‌های شغال، وزیر کشاورزی از نبود برنج، سعید جلیلی از نبود عمق راهبردی، خاتمی از نبود آزادی‌های مدنی، پزشکیان از نبود وفاق، معاونت مطبوعاتی ارشاد از مطبوعات و ... . خلاصه که همه یک چیزی برای ناراضی بودن دارند حتی اگر کارشان را درست انجام ندهند. شما به بزرگی خودت ببخش مهندس جان. اصلاً تقصیر ماست. ما رعیت دلچسبی نیستیم که باعث شدیم چینی نازک خیال مدیران ترک بخورد. بنده شرمنده‌ام مهندس جان.