راز نامهای مستعار: ۵ نویسنده معروف و انگیزههایشان

گاهی نویسندگان سرشناس برای حفظ آزادی بیان، مقابله با تبعیض یا محافظت از هویت خود، آثارشان را با نام مستعار منتشر میکنند.
فرارو- بسیاری از نویسندگان بزرگ تاریخ، با وجود تمایل طبیعی به دیده شدن، به دلایل مختلفی آثار خود را با نام مستعار منتشر کردهاند تا هویت واقعیشان پنهان بماند
به گزارش فرارو به نقل از بیگ ثینک، بسیاری از نویسندگان علاقهمندند که نام خودشان زیر اثرشان باشد. چنین امری نهتنها باعث دریافت حقالزحمه میشود، بلکه علامت تمایزی برای مخاطب است: اگر خوانندهای از نوشتهای لذت برد، دقیقاً میداند اسم نویسنده چیست و کجا دنبال اثر مشابه بگردد. اما برخی نویسندگان به همان شدت تلاش میکنند که دستاوردهایشان در پشت پرده باقی بماند. در حقیقت، اگر تاریخ ادبیات را بررسی کنید، میبینید بسیاری از بزرگترین نویسندگان آثار مهمی را با نام مستعار منتشر کردهاند.
مری آن ایوانز (با نام مستعار: جورج الیوت)
جورج الیوت نویسنده قرن نوزدهم انگلستان بود که آثاری مانند «میاندشت؛ مطالعهای درباره زندگی شهرستانی» (Middlemarch, A Study of Provincial Life, ۱۸۷۱–۷۲) را نوشت. آثارش به خاطر توصیف دقیق زندگی شهرستانها، واقعگرایی داستانها و عمق روانشناسی شخصیتها تحسین شدهاند. اما در یکی از عجیبترین اسرار پنهان دنیای نشر، جورج الیوت در واقع زنی به نام مری آن ایوانز بود. ایوانز نسبت به رمانهای نوشتهشده توسط زنان و برای زنان نظر مثبتی نداشت.
بنابراین، نام مردانهای برگزید تا به عنوان رماننویس جدی گرفته شود و از کلیشههای جنسیتی زنان نویسنده دور بماند. همچنین، او پیشتر منتقد ادبی شناخته شدهای بود و میخواست داستانهایش بهتنهایی مورد قضاوت قرار گیرد. هویت واقعی او پس از موفقیت رمان «آدم بید» (Adam Bede, ۱۸۵۹) فاش شد. با اینکه مردم فهمیدند جورج الیوت کیست، کتابهایش همچنان بسیار محبوب ماندند و او به انتشار آثارش با همین نام ادامه داد. حتی روی سنگ قبرش نیز نام «جورج الیوت» بالاتر از نام قانونی او حک شده است.
استفن کینگ (با نام مستعار: ریچارد باخمن)
آیا تا به حال درباره این فکر کردهاید که آیا آثار شما واقعاً به آن خوبی هستند که مردم میگویند یا فقط به خاطر خود شماست؟ این سوالی بود که نویسنده آمریکایی ژانر وحشت، استفن کینگ، با آن مواجه شد. کینگ با انتشار «کری» (Carrie, ۱۹۷۴) به شهرت رسید، اما تا سال ۱۹۷۷ با مشکل عدم توانایی انتشار بیش از یک کتاب در سال زیر نام خودش روبهرو شد. همچنین نگران بود که موفقیتش ناشی از شانس یا مهارت واقعی است. برای حل این مشکلات، رمانی به نام «خشم» (Rage, ۱۹۷۷) را با نام مستعار «ریچارد باخمن» منتشر کرد.
کینگ در مقدمه «کتابهای باخمن» (The Bachman Books, ۱۹۸۵) گفته بود که تلاش کرده این آثار ناشناس در سایه بمانند و بازاریابی زیادی برای آنها انجام نشود. با این حال، کتابها فروش خوبی داشتند، بهویژه «مرد دونده» (The Running Man, ۱۹۸۲). وقتی هویت واقعی نویسنده این کتابها فاش شد، فروش کتابها نیز افزایش یافت. کینگ تنها نبود؛ رابرت هاینلاین، نویسنده علمی-تخیلی، بسیاری از آثارش را با نامهای «آنسان مکدونالد» (Anson MacDonald) و «کالب ساندرز» (Caleb Saunders) منتشر کرد. همچنین جیکی رولینگ تحت عنوان «رابرت گالبرایث» (Robert Galbraith) نوشت تا بدون تبلیغات و انتظارات زیاد آثارش را عرضه کند.
سورن کییرکگور (با نامهای مستعار: یوهانس د سایلنتیو و دیگران)
سورن کییرکگور، فیلسوف دانمارکی قرن نوزدهم و «پدر اگزیستانسیالیسم»، در آثارش دین، اخلاق و وضعیت فرد در جامعه غربی را بررسی کرد و بر متفکرانی مانند ژان پل سارتر و مارتین هایدگر تأثیر گذاشت. وی از ۱۳ نام مستعار اصلی و چند نام کمتر استفاده شده بهره برد، اما دلیل دقیق این امر محل بحث است. در آن زمان معمول بود که نویسندگان با نامهای مستعار دیدگاههایی را بیان کنند که الزاماً نظر خودشان نبود.
برای نمونه، در کتاب «یا این، یا آن» (Either/Or, ۱۸۴۳) دو نویسنده خیالی «الف» و «ب» راههای متفاوتی برای نزدیک شدن به دین نشان میدهند و ویراستار کتاب «ویکتور ارمیتا» اشاره میکند که سبک نوشتاری آنها کاملاً متفاوت است. برخی معتقدند نامهای مستعار برای مخاطبان غیر فیلسوف یا غیر مذهبی نشانه بودهاند. کییرکگور در کتاب «دیدگاه کار من به عنوان نویسنده» (The Point of View of My Work as an Author, ۱۸۵۹) توضیح داد که نامهای مستعارش اهداف مذهبی دارند، اما بسیاری این توجیه را دلیل اصلی نمیدانند.
بنجامین فرانکلین (با نام مستعار: ریچارد ساندرز و دیگران)
بنجامین فرانکلین، دانشمند، روزنامهنگار، سیاستمدار و یکی از بنیانگذاران آمریکا، از نوجوانی با نام «سایلنس داگود» (Silence Dogood) نامههایی طنزآمیز به روزنامه برادرش مینوشت که محبوب شدند. او همچنین تحت نام «ریچارد ساندرز» (Richard Saunders) و «ریچارد فقیر» (Poor Richard) تقویمی طنزآمیز منتشر کرد که برخی از گفتههای معروف او مانند «زمان، پول است» هنوز نقل قول میشوند.
نامهای مستعار به او اجازه میدادند آزادانهتر بنویسد و فاصلهای میان خود و نوشتهها ایجاد کند، به ویژه هنگامی که دیدگاههایش ممکن بود باعث جنجال سیاسی شود. او بیش از دوازده نام مستعار داشت که هر کدام شخصیت و سبک خاص خود را داشتند.
ایزاک نیوتن (با نام مستعار: جهوا سانکتوس اونوس)
ایزاک نیوتن، یکی از بزرگترین دانشمندان تاریخ، علاوه بر قوانین حرکت و جاذبه، به مطالعات کیمیاگری و امور مخفی نیز میپرداخت. بسیاری از دستنوشتههایش که بخش زیادی از آنها سوخته یا منتشر نشده باقی مانده، تحت نام مستعار «Jehovah Sanctus Unus» («یهوه مقدس واحد») منتشر شدهاند.
او برای پنهان کردن این فعالیتها از ترس اتهام ارتداد و همچنین به دلیل قوانین سختگیرانه درباره کیمیاگری که نگران نابودی سیستم مالی بودند، از نام مستعار استفاده کرد. طنز تاریخی آنکه نیوتن بعدها در سال ۱۶۹۶ به عنوان سرپرست ضرب سکه سلطنتی منصوب شد. او تنها دانشمندی نبود که برای حفظ امنیت خود از نام مستعار استفاده کرد؛ نیکلاس کوپرنیک نظریه خورشید مرکزیاش را ابتدا بدون نام منتشر کرد و گالیله در نقد یک ابرنواختر در سال ۱۶۰۴ با نام «آلیمبرتو موری» (Alimberto Mauri) نوشت.
اگرچه بسیاری از نویسندگان مشتاقند نام خود را بر آثارشان ببینند، تاریخ نشان داده که نویسندگان بزرگ برای آزادی بیان، حفاظت از هویت یا اجتناب از تبعیضهای اجتماعی نام مستعار انتخاب کردهاند. این انتخابها نه به معنی پنهانکاری بیدلیل، بلکه اغلب حکیمانه و تاکتیکی بودهاند و به ماندگاری آثارشان در تاریخ ادبیات کمک کردهاند.